شمارهٔ ۴۱
خوشا دلی که اثیرش کند تمنایی
خوشا سری که توان کرد صرف سودایی
نبرد باد زکوی توام که خاکم کرد
به جستجوی تو هر ذره زو به صحرایی
ز چاک سینه درون دلش توانم دید
ادب نمیدهدم رخصت تماشایی
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوشا دلی که اثیرش کند تمنایی
خوشا سری که توان کرد صرف سودایی
هوش مصنوعی: خوشا دلی که آرزوهایی زیبا و دلنشین دارد و خوشا سِرّی که میتواند برای رسیدن به آن آرزوها تلاش کند.
نبرد باد زکوی توام که خاکم کرد
به جستجوی تو هر ذره زو به صحرایی
هوش مصنوعی: باد در جنگی است که از سوی تو به من میوزد و مرا به جستجوی تو در میآورد، به گونهای که هر ذره از وجودم در صحرا به دنبال تو میگردد.
ز چاک سینه درون دلش توانم دید
ادب نمیدهدم رخصت تماشایی
هوش مصنوعی: از شکاف سینهاش میتوانم عمق دلش را ببینم، اما چون ادب اقتضا میکند، اجازه نمیدهم که به تماشای او بپردازم.