گنجور

شمارهٔ ۱

منع سودی نکند کاش نصیحت‌گر ما
گر تواند ببرد تیرگی از اختر ما
تو مگر در دل ماهی که چنین می‌گردند
ماه و خورشید چو پروانه به گرد سر ما
در شکست دل ما پرهیزی نیست به لاف
ما حبابیم، نسیمی شکند ساغر ما
ما از آن سوختگانیم که بزداید چرخ
زنگ از آیینه ماه به خاکستر ما

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

منع سودی نکند کاش نصیحت‌گر ما
گر تواند ببرد تیرگی از اختر ما
هوش مصنوعی: نصیحت کردن و توصیه کردن نمی‌تواند به ما سودی برساند، اگر کسی بتواند تیرگی و زشتی سرنوشت ما را از بین ببرد.
تو مگر در دل ماهی که چنین می‌گردند
ماه و خورشید چو پروانه به گرد سر ما
هوش مصنوعی: چطور ممکن است که تو در دل ماهی و این‌طور ماه و خورشید مانند پروانه‌ها به دور ما بچرخند؟
در شکست دل ما پرهیزی نیست به لاف
ما حبابیم، نسیمی شکند ساغر ما
هوش مصنوعی: در دل ما هیچ گونه پرهیز و احتیاطی وجود ندارد، زیرا ما مانند حبابی هستیم که با یک نسیم ساده شکسته می‌شود.
ما از آن سوختگانیم که بزداید چرخ
زنگ از آیینه ماه به خاکستر ما
هوش مصنوعی: ما از آن کسانی هستیم که چرخ زمان، زنگارهای آینهٔ ماه را با خاکستر ما می‌زداید.