شمارهٔ ۶۱
آفت صد دودمانی آتش صدخرمنی
ساده لوحی بین که گویم دشمن جان منی
بر مراد یار باید بود در اقلیم عشق
دشمنم با خویش چون دانم که با من دشمنی
ترسم این الفت که دارد با گریبان دست من
در قیامت نیز نگذارد که گیرم دامنی
زیب دیگر داد داغ تازه باغ سینه را
گاه باشد کز گلی رونق پذیرد گلشنی
های های گریه درد دوری از جانم ببرد
دل که دوری پر کند خالی نسازد شیونی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آفت صد دودمانی آتش صدخرمنی
ساده لوحی بین که گویم دشمن جان منی
هوش مصنوعی: آفتی که به خانوادهها آسیب میزند، مانند آتش که به انبارهای بزرگ صدمه میزند. با این حال، آدمی سادهلوح میپندارد که تو، دشمنی هستی که جانم را به خطر انداختهای.
بر مراد یار باید بود در اقلیم عشق
دشمنم با خویش چون دانم که با من دشمنی
هوش مصنوعی: در دنیای عشق، باید به خواسته محبوب توجه کرد و در کنار این موضوع، با دشمنی که داریم، باید سازگار باشیم، زیرا میدانیم که او نیز نسبت به ما دشمنی دارد.
ترسم این الفت که دارد با گریبان دست من
در قیامت نیز نگذارد که گیرم دامنی
هوش مصنوعی: من میترسم که این محبتی که با آن دست در گریبان دارم، باعث شود در قیامت نتوانم دامنی بگیرم و از گرفتاریها رها شوم.
زیب دیگر داد داغ تازه باغ سینه را
گاه باشد کز گلی رونق پذیرد گلشنی
هوش مصنوعی: زیبایی جدیدی ممکن است در دل انسان به وجود آید، گاهی اوقات از درد و رنجی که در سینه دارد. این زیبایی میتواند به مانند گلی باشد که با شکوفههایش، باغی را زنده و پر رونق کند.
های های گریه درد دوری از جانم ببرد
دل که دوری پر کند خالی نسازد شیونی
هوش مصنوعی: گریههای بلند و بیوقفهام نشاندهندهی درد جدایی از جانم است. دلم که پر از غم دوری است، هیچ گاه خالی نمیماند و نمیتواند به تنهایی این احساس را تحمل کند.

ابوالحسن فراهانی