بخش ۷۱ - علی بن شعیب السقا
از حیره نشابور بوده و با باحفص صحبت کرده بود، او را پنجاه و اند حج آرند همه محرم، از نشاپور رفته بود و در زیر هر میل دو رکعت نماز میکردی. ویرا گفتند این رکعت چیست؟ «گفت» لیشهدوا منافع لهم، این منافع من انداز حج من بدو.
شیخ الاسلام گفت: که از قرب اللّه بخود اندیشیدن حیرت است وبنه اندیشیدن جنایت است. سیروانی٭ گوید. از عارف نشان نیست، «هر نشان که از عارف دهند بهتانست، لم یزل بشنیدی نشان» عارف آنست، نشان آمد آب و گل اسیرانست او از آمد روز و شب دران پنهانست و سلم.
بخش ۷۰ - علی بن حمزة الاصفهانی الحلاج: شیخ الاسلام گفت: نه حلاج بود چون حسین منصور٭ شاگرد محمد بن یوسف بنا٭ بود باصفهان شیخ عباس فقیر مرا گفت، که عبدالعزیز مرغری گفت، کی بوالحسین مراغی گفت: کی علی حمزهٔ حلاج گفت:بخش ۷۲ - و من طبقة الثانیه علی بن الموفق البغدادی: از قدیمان مشایخ عراقست مسافر بوده، ذوالنون مصری٭ دیده بود، و جز ازو. شیخ الاسلام گفت: که ویرا هفتاد و چهار حج آرند، وقت حج کرده بود، با خود میگفت بتأسف: که میشوی، و میآئی، نه دل و نه وقت، من خود درچهام؟ آن شب حق تعالی را بخواب دید، ویرا گفت: پسر موفق نوبخانه خوانی. ورای کسی را کش نخواهی؟ گر من ترا نمیخواهید نمیخوانید و نمیآرید. وقتی حج بکرد و گفت: خداوندا! این حج من آنکس را، که خواست که حج کند و نمیتوانست. آن شب حق تعالی را بخواب دید، ویرا گفت: «پسر» موفق! برمن سخاوت کنی گواه باش! من امروز هر که شهادت گوی از مشرق تا مغرب همه را بیامرزیدم، و هر یکی را حجی بنوشتم.
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از حیره نشابور بوده و با باحفص صحبت کرده بود، او را پنجاه و اند حج آرند همه محرم، از نشاپور رفته بود و در زیر هر میل دو رکعت نماز میکردی. ویرا گفتند این رکعت چیست؟ «گفت» لیشهدوا منافع لهم، این منافع من انداز حج من بدو.
هوش مصنوعی: او اهل حیره نشابور بود و با باحفص صحبت کرده بود. او در یک سفر حج که پنجاه و چند نفر بودند و همه در حالت احرام بودند، از نشابور روانه شده بود و زیر هر میل (جای مخصوص) دو رکعت نماز میخواند. از او پرسیدند که این دو رکعت چه چیزی است؟ او پاسخ داد: "برای این است که شاهد باشند بر منافع آنها؛ این منافع من، به خاطر حج من است."
شیخ الاسلام گفت: که از قرب اللّه بخود اندیشیدن حیرت است وبنه اندیشیدن جنایت است. سیروانی٭ گوید. از عارف نشان نیست، «هر نشان که از عارف دهند بهتانست، لم یزل بشنیدی نشان» عارف آنست، نشان آمد آب و گل اسیرانست او از آمد روز و شب دران پنهانست و سلم.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام بیان کرد که فکر کردن به خود در فاصلهای از نزدیکی به خداوند، نوعی حیرت به شمار میآید و بیتوجهی به این نزدیکی یک عمل ناپسند است. سیروانی میگوید: اگر نشانهای از عارف نشان داده شود، در واقع اتهامی است، چرا که نشانههای عارف همواره شنیده میشود. عارف کسی است که نشانهاش در آب و گل اسیران حضور دارد و او در زمان روز و شب در این عالم پنهان است و در آرامش به سر میبرد.