اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن مفتعلن فع
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مبنی وجدتک بالعلوم و وجدها
من ذایجدک بلا وجود یظهر
هوش مصنوعی: وجود تو را در علمها پیدا کردم و آن علمها را از کسی یافتم که وجودش بهطور واضح و آشکار نیست.
ایقظتنی بالعلم ثم ترکتنی
حیران فیک ملذذا لاابصر
هوش مصنوعی: علم مرا بیدار کرد، اما پس از آن در حیرت و سردرگمی از تو رهایم کرد، در حالی که لذتهای تو را نمیبینم.
قد کنت اطرب للوجود مروعا
مالا منک صغیرة قدتنهر
هوش مصنوعی: من همیشه به زیباییهای دنیا شگفتزده میشدم، اما حالا میبینم که چیزهای کوچک هم میتوانند مرا ناامید کنند.
یا غایبا والدهر یبرز عزه
طورا یغیبنی و طورا احضر
هوش مصنوعی: ای غایب، در حالی که دوری، اما بزرگی و عزتت جلوهگر است؛ گاهی از من دور میشوی و گاهی هم در کنارم هستی.
فنی الوجود بشاهد مشهودة
یفنی الوجود و کل معنی یخطر
هوش مصنوعی: وجود با دیدن چیزهای آشکار، از بین میرود و هر مفهومی که به ذهن خطور کند، نیز ناپدید میشود.
طرحتنی فیبحر قدسک ساحباً
ابغیک منک بلا وجود یظهر
هوش مصنوعی: من در دریاچه مقدس تو غرق شدهام، و در جستجوی تو هستم، بدون آنکه نشانهای از وجود تو نمایان باشد.
شیخ الاسلام گفت: کی جنید را گفتند، که این علم از کجا میگوئی؟ گفت: ار از کجا بودی پرسیدی. سئل الجنید٭ عن النهایة فقال الرجوع الی البدایه.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت: از جنید پرسیدند که این علم را از کجا به دست آوردهای؟ او در پاسخ گفت: اگر از کجا بودن مرا میپرسیدی. سپس از جنید دربارهی نهایت پرسیدند و او گفت: بازگشت به آغاز است.
سهل تستری٭ که میبرفت از دنیا گفت: هیچکس مانده است که ازین علوم سخن گوید؟ گفت: جوان نیست ببغداد جنید میخوانند. وی گفت: جنید برخاست یعنی پدید آمد؟ گفتند: آری سهل سجود شکر کرد و جان بداد.
هوش مصنوعی: سهل تستری، که در حال ترک دنیا بود، پرسید آیا کسی باقی مانده که درباره این علوم صحبت کند؟ پاسخ دادند: جوانی در بغداد است که جنید نام دارد. او پرسید: جنید به چه معنی است؟ گفتند: یعنی پدید آمد. سهل، از شکر گذاری سجده کرد و جان به جان آفرین سپرد.
جنید گوید: هفت ساله بودم، پیش حلقهٔ سری سقطی ٭ فرا دوستم در بازی، مرا باز خواند، سلام کردم، وی سخن میگفت، تنگ بایستاده بود، مرا گفت: ای پسر! شکر چیست، توکل چه بود؟ گفتم: کی عطاء وی در معصیت بکار نبری. سری گفت: روز بود که نصیب تو از اللّه، نصیب زبان تو بود.
هوش مصنوعی: جنید میگوید: زمانی که هفت ساله بودم، در حال بازی با دوستانم بودم که یکی از آنها مرا صدا زد. من به او سلام کردم و او در حال صحبت بود. او به من نزدیک تر نوشته بود و از من پرسید: پسرم! شکر چیست و توکل چه معنی دارد؟ من پاسخ دادم: وقتی نمیخواهی از نعمتهای خدا در کارهای ناپسند استفاده کنی. او گفت: روزی خواهد آمد که پاداش تو از طرف خداوند، خود زبان تو خواهد بود.
شیخ الاسلام گفت: که بوبکر نصر قبانی ٭ مرا گفت، که بوعمرو اکاف ٭ گفت مرا باردن، که جنید گفت: که تصوف آنست که ساعتی بنشینی باللّه بیتیمار. شیخ الاسلام گفت کی بیتیمار چه بود؟ یافت بیجستن بود
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت که بوبکر نصر قبانی به او گفته است که بوعمرو اکاف به او گفت که جنید گفته است: تصوف به این معناست که ساعتی بدون دغدغه و با یاد خدا نشسته باشی. سپس شیخ الاسلام پرسید که بیتیمار یعنی چه؟ در پاسخ گفتند که یعنی بدون جستجو و طلب.
و دیدن بیهسکیدن «نگریستن» که بیننده در دیدار علتست جنید گوید: استغراق الوجد فی العلم خیر من استغراق العلم فی الوجد فرا گفتند: نفس چیست؟ گفت: صدف نور، صدفی است نور در و پیوند جنید گفت:که موافقت با یاران مه از شفقت.
هوش مصنوعی: در این متن اشاره به نوعی بینش وجود دارد که نشان میدهد بیننده برای مشاهده واقعیت باید به عمق وجود خود برود. جنید میگوید که تجربه عمیق آگاهی و علم بهتر از غرق شدن در دانشی است که تنها ظاهری دارد. وقتی از او درباره نفس پرسیده میشود، او آن را به عنوان صدف نوری معرفی میکند که درونش نور نهفته است. همچنین جنید به اهمیت همراستی و همراهی با دوستان از روی محبت اشاره میکند.
شیخ الاسلام گفت: که طاعت داری مه از حرمت داری.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت: تو باید به اطاعت بپردازی چون احترام و حرمت داری.