گنجور

بخش ۲۶ - محمد بن یوسف بن معدان

بن یزید بن عبدالرحیم البنا الثقفی الصوفی، کان دقیق الکلام حسن العمل، توفی سنه ست و ثمانین. از قدیمان اصفهانست، کنیت او ابوعبداللّه، کی وی پیشین کس است در صباهان صوفی استاد علی سهل٭ اصفهانی است. گویند که عبدالرحمن مهدی بزیارت وی فراوان شدی، او را عروس الزهاد گویند، او را تصانیف هاست.

کتاب بستان العارفین، و کتاب السنة فی الاعمال، و وی مذهب احمد داشته است و سلف سنی بوده. و وقتی محمد یوسف رازه البنا گفت پیش علی سهل صباهانی: که من در فتح موصلی شدم. فتح مرا گفت: من از تو مشغولم، اللّه ترا از من مشغول کناد!

علی سهل استاد را، که فتح از در خواندن، مرد آگاه بود، چرا نه بحق پرستش او گرفتار بود؟ استاد علی را گفت: راست می‌گوئی؟ زبان ازدهان بیرون کن، زبان بیرون وی بوسهٔ بر زبان وی داد. شیخ الاسلام گفت که:

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بن یزید بن عبدالرحیم البنا الثقفی الصوفی، کان دقیق الکلام حسن العمل، توفی سنه ست و ثمانین. از قدیمان اصفهانست، کنیت او ابوعبداللّه، کی وی پیشین کس است در صباهان صوفی استاد علی سهل٭ اصفهانی است. گویند که عبدالرحمن مهدی بزیارت وی فراوان شدی، او را عروس الزهاد گویند، او را تصانیف هاست.
هوش مصنوعی: بن یزید بن عبدالرحیم البنا الثقفی الصوفی فردی با کلامی دقیق و کار نیکو بوده است و در سال هشتاد و شش هجری وفات یافته است. او از قدیم‌ترین شخصیت‌های اصفهان به شمار می‌رود و لقبش ابوعبدالله است. وی پیشوای صوفیان در صباهان و استاد علی سهل اصفهانی بوده است. گفته می‌شود که عبدالرحمن مهدی به دیدار او زیاد می‌رفته و او را "عروس زهاد" می‌نامند. همچنین، آثار تألیفی از او وجود دارد.
کتاب بستان العارفین، و کتاب السنة فی الاعمال، و وی مذهب احمد داشته است و سلف سنی بوده. و وقتی محمد یوسف رازه البنا گفت پیش علی سهل صباهانی: که من در فتح موصلی شدم. فتح مرا گفت: من از تو مشغولم، اللّه ترا از من مشغول کناد!
هوش مصنوعی: کتاب بستان العارفین و کتاب السنة فی الاعمال هر دو متعلق به یک مذهب خاص هستند و نویسنده آن‌ها از پیروان مذهب احمد و سلف سنی به شمار می‌رود. زمانی که محمد یوسف رازه البنا به علی سهل صباهانی گفت که در فتح موصلی حضور داشته است، علی پاسخ داد که من درگیر مسائل خودم هستم و امیدوارم خداوند تو را از من مشغول کند.
علی سهل استاد را، که فتح از در خواندن، مرد آگاه بود، چرا نه بحق پرستش او گرفتار بود؟ استاد علی را گفت: راست می‌گوئی؟ زبان ازدهان بیرون کن، زبان بیرون وی بوسهٔ بر زبان وی داد. شیخ الاسلام گفت که:
هوش مصنوعی: علی سهل به استادش که به خوبی می‌دانست چگونه می‌توان با فتح صحبت کرد، گفت: چرا باید او را به حق پرستش کنیم؟ استاد به علی پاسخ داد: آیا راست می‌گویی؟ زبانت را به بیرون بیاور. علی زبانش را بیرون آورد و استاد بر آن بوسه زد. شیخ الاسلام گفت که: