مناجات شمارهٔ ۷
الهی! کجا بازیابم آن روز که تو مرا بودی و من نبودم؟ تا باز به آن روز رسم میان آتش و دودم. اگر به دو گیتی آن روز یابم بر سودم و اگر بودِ خود را یابم به نبودِ خود خشنودم.
مناجات شمارهٔ ۶: الهی در جلال رحمانی، در کمال سبحانی، نه محتاج زمانی، و نه آرزومند مکانی، نه کس بتو ماند و نه به کسی مانی، پیداست که در میان جانی، بلکه جان زنده بچیزی است که تو آنی.مناجات شمارهٔ ۸: الهی! از آن چه نخواستی چه آید؟ و آن را که نخواندی کی آید؟ نا کشته را از آب چیست؟ و ناخوانده را جواب چیست؟ تلخ را چه سود اگرش آب خوش در جوار است؟ و خار را چه حاصل از آن که بوی گل در کنار است؟
اطلاعات
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
الهی! کجا بازیابم آن روز که تو مرا بودی و من نبودم؟ تا باز به آن روز رسم میان آتش و دودم. اگر به دو گیتی آن روز یابم بر سودم و اگر بودِ خود را یابم به نبودِ خود خشنودم.
هوش مصنوعی: خدایا، کجاست آن روزی که تو در كنارم بودی و من حضور نداشتم؟ دوست دارم دوباره به آن روز برگردم، حتی اگر در میان آتش و دود باشد. اگر بتوانم آن روز را در این دنیا پیدا کنم، خوشبخت خواهم بود و اگر بتوانم خودم را پیدا کنم، از نبودن خود راضی خواهم بود.
حاشیه ها
1403/05/14 04:08
عیچکس ابن هیچکس
خواجه اشارت به روز الست دارد که با معشوق یکی بوده است . همان نیستان مولویست که تا از آن دور افتاده است بر سوز و گداز است که ازآتش ان بر دود است. و اگر در دو دنیا دوباره به ان وحدت دست یابد خود را سودمند میداند و اهل فلاح . و در انجا اگر رسد که خویش را در او یابد آرزوی فنای در او را دارد.
1404/01/19 10:04
حشمت الله دهقان
با درود.روز نخست..بازگشت و پیوستن کل هستی..بسیار عالی