مناجات شمارهٔ ۱۰۷
الهی چون سگ را در این درگاه بار است و سنگر او دیدار است عبدالله را با نا امیدی چه کار است.
در بارگهت سگان ره را بار است
سگ را بار است و سنگ را دیدار است
چون سگ صفت سنگدل از رحمت تو
نومید نیم که سنگ و سگ را بار است
مناجات شمارهٔ ۱۰۶: الهی چون آتش فراق داشتی دوزخ پُر آتش از چه افراشتی.مناجات شمارهٔ ۱۰۸: الهی گوهر اصطفا در دامن آدم تو ریختی و گرد عصیان بر فرق ابلیس تو بیختی و این دو جنس مخالف را با هم آمیختی، از روی ادب اگر بد کردیم بر ما مگیر که گرد فتنه تو انگیختی.
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
الهی چون سگ را در این درگاه بار است و سنگر او دیدار است عبدالله را با نا امیدی چه کار است.
هوش مصنوعی: ای خدای من، چون سگ در این درگاه یعنی در حضور تو قرار گرفتهام و سنگر و پناهگاه من دیدارت است، پس عبدالله با ناامیدی چه کار دارد؟
در بارگهت سگان ره را بار است
سگ را بار است و سنگ را دیدار است
هوش مصنوعی: در لباس تو، سگها در حال حمل بار هستند و سنگها میتوانند تو را ببینند.
چون سگ صفت سنگدل از رحمت تو
نومید نیم که سنگ و سگ را بار است
هوش مصنوعی: دلم به سنگی چون سگ بیرحم میماند که از رحمت تو ناامید است، اما من نه مثل سنگ و نه مثل سگ، بار سنگینی را تحمل نمیکنم.