گنجور

بخش ۵ - فصل اول: از روی کتاب

بدان که ابتدای احوال این جماعت از عهد رسول ظاهر شده است که در روزگار او جماعتی بوده‌اند از متصوفه که همهٔ معانی تصوف دریشان جمع بود. این طریق از آن عهد ممهد شد، و همچنین خواهد بود الی یوم القیامة.

و این جمع متفرق نشوند و از هم منقطع نگردند و همه درهم بسته باشند. چون حق سبحانه و تعالی با یکی از ایشان خطابی کند همه در آن شریک باشند. ذکر ایشان در محکم کتاب رفته است: «رجال لا تلهیهم تجارة و لابیع عن ذکر اللّه»، مردانی که تجارت ایشان را مانع نیاید از پرستش ما. وجایی دیگر جملهٔ اهل ایمان را یاد کرد و جماعتی را مخصوص گردانید که: «من المؤمنین رجال صدقو ما عاهدوا اللّه علیه»،از مومنان بعضی مردانند که راه صدق سپردند و ملازم وفا باشند و ملازمت طریق صدق و حفظ عهد و ترک دنیا و مواظبت بر ذکر حق تعالی تصوف است. هر که این طریق سپرد صوفی است، و مقصود او در این آیت ایشانند.

در خبر است که جماعتی در عهد رسول چندانی بی‌برگی داشتندکه هفتاد تن را یک پیراهن بود. وقت نماز یک یک کی‌پوشیدند و نماز می‌گزاردند. وقتی به دل مگر شکایتی کردند یا اعتراضی نمودند. در حال وحی آمد که: «ولو بسط اللّه الرزق لعباده، لبغوا فی الارض، ولکن ینزل بقدر ما یشاء»، منع دنیا ازیشان نه از بخل است بل که از بهر محافظت و مراقبت جانب ایشان است تا حضور ایشان به غیب بدل نشود.

و تمام فضل بود ایشان را بدین که حق‐سبحانه و تعالی‑ایشان را یاد کند و بر روزگار ایشان ثنا گوید: «و یؤثرون علی انفسهم و لوکان بهم خصاصة». هر چند آیت در شأن امیرالمؤمنین علی کرم اللّه وجهه‑و جماعت او آمد، رضی اللّه عنهم، اما بر یک طایقه مقصور نیست. حق‑سبحانه و تعالی‑همهٔ عالم به متابعت سید‑الصلوة والسلام‑فرمود، و او به موافقت اهل تصوف فرمود که«واصبر نفسک مع الذین یدعونربهم بالغدوة والعشی، یریدون وجهه، ولا تعد عیناک عنهم، تریدون زینة الحیوة الدنیا. ولاتطع من اغفلنا قبله عن ذکرنا و اتبع هویه و کان امره فرطا». تمام فضلی بود که با رسول چندین خطاب رود از بهر ایشان.

و دیگرآنکه چون حق‑سبحانه و تعالی‑کسی را به اسمی مخصوص یاد کند تفضیل بود وی را در آن اختصاص و این جماعت را دوست خود خوانده است. برای آنکه ایشان به ترک دنیا و قمع هوا مشغول باشند، و ایشان را در آن سرای خوفی نباشد. «لا ان اولیاء اللّه لا خوف علیهم و لا یحزنون». اولیا ایشانند و این صفت ایشان راست که «لایحزنهم الفزع الاکبر». کسی که مقبول و مذکور حق تعالی آمدبر همه خلایق مفضل و مکرم باشد.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که ابتدای احوال این جماعت از عهد رسول ظاهر شده است که در روزگار او جماعتی بوده‌اند از متصوفه که همهٔ معانی تصوف دریشان جمع بود. این طریق از آن عهد ممهد شد، و همچنین خواهد بود الی یوم القیامة.
هوش مصنوعی: بدان که تاریخچه این گروه به زمان پیامبر اسلام باز می‌گردد، زمانی که جماعتی از صوفیان وجود داشته‌اند که تمام مفاهیم تصوف در وجودشان جمع بود. این روش از آن زمان پایه‌گذاری شده و تا روز قیامت ادامه خواهد یافت.
و این جمع متفرق نشوند و از هم منقطع نگردند و همه درهم بسته باشند. چون حق سبحانه و تعالی با یکی از ایشان خطابی کند همه در آن شریک باشند. ذکر ایشان در محکم کتاب رفته است: «رجال لا تلهیهم تجارة و لابیع عن ذکر اللّه»، مردانی که تجارت ایشان را مانع نیاید از پرستش ما. وجایی دیگر جملهٔ اهل ایمان را یاد کرد و جماعتی را مخصوص گردانید که: «من المؤمنین رجال صدقو ما عاهدوا اللّه علیه»،از مومنان بعضی مردانند که راه صدق سپردند و ملازم وفا باشند و ملازمت طریق صدق و حفظ عهد و ترک دنیا و مواظبت بر ذکر حق تعالی تصوف است. هر که این طریق سپرد صوفی است، و مقصود او در این آیت ایشانند.
هوش مصنوعی: این جمع نباید از هم جدا شوند و باید در کنار هم و با هم باشند. وقتی که خداوند با یکی از آن‌ها سخن بگوید، همه در این امور شریک خواهند بود. در کتاب آسمانی به این نکته اشاره شده که مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش آن‌ها را از یاد خدا غافل نمی‌کند. همچنین در جایی دیگر، به مؤمنان اشاره شده است که برخی از مردان هستند که به وعده‌ای که با خدا بسته‌اند، وفا می‌کنند. این افراد با صداقت و پایبندی به عهد خود زندگی می‌کنند و از دنیا فاصله می‌گیرند و به ذکر خداوند توجه دارند. هر کسی که این مسیر را انتخاب کند، صوفی محسوب می‌شود و هدف این آیات نیز به این افراد مربوط می‌شود.
در خبر است که جماعتی در عهد رسول چندانی بی‌برگی داشتندکه هفتاد تن را یک پیراهن بود. وقت نماز یک یک کی‌پوشیدند و نماز می‌گزاردند. وقتی به دل مگر شکایتی کردند یا اعتراضی نمودند. در حال وحی آمد که: «ولو بسط اللّه الرزق لعباده، لبغوا فی الارض، ولکن ینزل بقدر ما یشاء»، منع دنیا ازیشان نه از بخل است بل که از بهر محافظت و مراقبت جانب ایشان است تا حضور ایشان به غیب بدل نشود.
هوش مصنوعی: در زمان پیامبر، گروهی بودند که به شدت فقیر بودند و حتی هفتاد نفر یک پیراهن مشترک داشتند. در زمان نماز، هر کدام آن را به نوبت می‌پوشیدند و نماز می‌خواندند. وقتی دلی شکایت یا اعتراضی داشتند، وحی نازل شد که: «اگر خدا رزق را گسترش دهد، مردم در زمین طغیان می‌کنند، اما خدا به اندازه‌ای که می‌خواهد، روزی نازل می‌کند». عدم نعمت‌ها برای این افراد نه به خاطر بخیل بودن خدا، بلکه به دلیل حفاظت و مراقبت از آن‌هاست تا توجهشان از غیب دور نشود.
و تمام فضل بود ایشان را بدین که حق‐سبحانه و تعالی‑ایشان را یاد کند و بر روزگار ایشان ثنا گوید: «و یؤثرون علی انفسهم و لوکان بهم خصاصة». هر چند آیت در شأن امیرالمؤمنین علی کرم اللّه وجهه‑و جماعت او آمد، رضی اللّه عنهم، اما بر یک طایقه مقصور نیست. حق‑سبحانه و تعالی‑همهٔ عالم به متابعت سید‑الصلوة والسلام‑فرمود، و او به موافقت اهل تصوف فرمود که«واصبر نفسک مع الذین یدعونربهم بالغدوة والعشی، یریدون وجهه، ولا تعد عیناک عنهم، تریدون زینة الحیوة الدنیا. ولاتطع من اغفلنا قبله عن ذکرنا و اتبع هویه و کان امره فرطا». تمام فضلی بود که با رسول چندین خطاب رود از بهر ایشان.
هوش مصنوعی: تمام ویژگی‌های خوب از جانب خداوند به این گروه عطا شده است که آنها در یاد خداوند هستند و بر روزگار خود حمد می‌گویند. هرچند آیه‌ای که به امیرالمؤمنین علی و یارانش مربوط می‌شود، به همه جامعه محدود نیست. خداوند به تمامی انسان‌ها، به تبعیت از پیامبر اکرم، دستور داده و به پیروان اهل تصوف یادآور شده که با کسانی که پروردگارشان را در صبح و شام می‌خوانند و به دنبال رضایت او هستند، صبر کنید و چشم‌های شما از آن‌ها منحرف نشود که خواهان زینت‌های زندگی دنیوی هستند. همچنین، به کسانی که از ذکر خداوند غافلند و از هوای نفس خود پیروی می‌کنند، گوش ندهید و در کارهای آن‌ها شتاب نکنید. تمام این امور به خاطر رسول خدا است که در ارتباط با این گروه به آن‌ها خطاب شده است.
و دیگرآنکه چون حق‑سبحانه و تعالی‑کسی را به اسمی مخصوص یاد کند تفضیل بود وی را در آن اختصاص و این جماعت را دوست خود خوانده است. برای آنکه ایشان به ترک دنیا و قمع هوا مشغول باشند، و ایشان را در آن سرای خوفی نباشد. «لا ان اولیاء اللّه لا خوف علیهم و لا یحزنون». اولیا ایشانند و این صفت ایشان راست که «لایحزنهم الفزع الاکبر». کسی که مقبول و مذکور حق تعالی آمدبر همه خلایق مفضل و مکرم باشد.
هوش مصنوعی: این متن اشاره می‌کند که وقتی خداوند کسی را با نامی خاص یاد می‌کند، نشان دهنده‌ای برتری او در آن زمینه است. این افراد به عنوان دوستان خدا معرفی می‌شوند، زیرا به ترک دنیا و کنترل خواسته‌ها مشغولند و در آن دنیا، که به آن ترس از خداوند می‌گویند، ترسی ندارند. آنها کسانی هستند که به خاطر نزدیکی به خداوند، از سختی‌ها نمی‌ترسند و در میان مردم، مورد احترام و فضل قرار می‌گیرند.