گنجور

بخش ۵۳ - کلمات که بر دیوار کاخ افریدون نبشته است

اول: هر که گوش به قول سخن چین و نمام دارد و بر آن وثوق نماید، رنجها بیند که دست تداوی خرد از تدارک و تشفی آن قاصر ماند. دوم: هر که به لباب الباب و لبان بیان پرورده باشد و در کنار مادر خرد و فطنت تربیت یافته باشد، به هیچ وقت از مکر دشمن غافل نباشد که دشمن مانند مار بود که هرگز دوست نگردد. سیم: از دوستان به اندک مباسطت، مجانبت ننماید و آزار در دل نگیرد که آن سرمایه نادانیست.

از دوست به هر زخمی افگار نباید شد
ور یاد به هر جوری بیزار نباید شد

چهارم: چون دوست، دشمن شود، او را عزیز دار تا درخت محبت و شجره اتحاد و اعتقاد که از احتباس شرب اشفاق و اعدام انفاق ذبول پذیرفته بود، طراوت و تازگی پذیرد. پنجم: مشورت با مرد دانا کن تا از رکاکت رای ایمن شوی و اعمال تو از سمت راستی نیفتد. ششم: از دشمن خانگی حذر نمای و دامن کشیده دار، چه هر تیری که از شست قصد و کمان غدر او روان گردد، بر مقتل و مذبح آید. هفتم: اگر خرد داری، بر مرد ناآزموده اعتماد مکن که زیرکان گفته اند: دیو آزموده بهتر از مردم ناآزموده. هشتم: سخن نا اندیشیده مگوی تا در رنج نادانسته نیفتی و کارها را فرجام نگر نه انجام. این است کلماتی که بر شرفات غرفات قصر افریدون نبشته است.

شاه پرسید: ای قره باصره سیاست و ای ثمره شجره سعادت و ای شکوفه درخت اقبال و دولت، کیست از مردمان در دولت شایسته تر؟ گفت: آن که مقادیر خواص و عوام دولت و اندازه خدمتکاران و عیب و هنر ایشان بداند. گفت: کدام خصلت پسندیده تر پادشاه را؟ گفت: ترک تعجیل در امضای عزایم در امور مبهم و تنفیذ فرمان بی رویت و فکرت و شامل داشتن شمل عاطفت و ردای رافت و عدل عام و احسان تمام و اقتدا کردن به قول خدای تعالی: «ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی». پرسید که کدام خصلت مذموم تر؟ گفت: تعجیل نمودن در کارها و متابعت شح و بخل ورزیدن و ازینجا گفته اند:

لا تبخلن بما ملکت و لا تکن
ما ساعد الامکان غیر جواد
فالجود یجبر کل نقص فاحش
و البخل یسترکل فضل باد

پرسید که مرگ بر که دشوارتر؟ گفت: هرکرا اعمال ناپسندیده تر. پادشاه چون بیان او در تدارک این مشکلات و برهان او در مباحث این معضلات بدید، پسندید و با خود اندیشید که عمر اگر چه دراز بکشد، آخر به نهایت رسد و زندگانی هر چند امتداد پذیرد، آخر مدد او منقطع گردد.

لقد فارق الناس الاجبه قبلنا
و اعیا دواء الموت کل طبیب
رفتند یکان یکان فراز آمدگان
کس می ندهد نشان باز آمدگان

شکر و منت آن خدای را که فرزند مرا به حلیه حکمت مزین گردانید و به پیرایه خرد و دانش آراسته کرد و به درجه و منزلت بزرگ رسانید و اکنون هنگام عزلت و اوقات فراغت است و اعراض نمودن از دنیا و اقبال کردن به آخرت و استعداد زاد و تهیو اقامت معاد. چه بزرگان گفته اند: «الدنیا مزرعه الاخره».

این جهان کشتزار آخرت است
هر چه کاری برش همان دروی

پس پادشاهی به پسر داد و تخت شاهی بر او بگذاشت و از دنیا اعراض کرد و روی به آخرت آورد.

بخش ۵۲ - داستان هدهد و پارسا مرد: سندباد گفت: آورده اند که در نواحی کابل هدهدی بود، داهی و کافی و روشن رای و مشکل گشای. در امور ممارست و تجربت یافته و در حوادث مجرب و مهذب گشته و با پارسا مردی دوستی داشت و اوقات و ساعات به مواصلت و مصاحبت او می گذاشت. روزی پارسا مرد به صحرا بیرون شد، هدهد را دید بر بالایی نشسته، پر و بال به آب زلال می زد و نشاط می کرد و در پیش او کودکان فخ می نهادند و دام می گستردند. پارسا مرد گفت: ای برادر، این نه مقام راحتست و نه منزل استراحت، از برای تو فخ می نهند و تو غافل وار روزگار می بری. هدهد گفت: کوز پوده می شکنند و رخ بیهوده می برند و خود را رنجه می دارند و روزگار در تضییع می نهند. پارسا مرد برفت و گفت:بخش ۵۴ - خاتمت کتاب: اگر کوردیس پادشاه و سندباد حکیم در عالم حیات آمدندی، خاک درگاه خداوند جهان، صاحب قران زمان، قلج طمغاج خان را آب حیات خود ساختندی و قبله حاجات و کعبه مرادات خویش، حضرت همایون و فنای میمون او دانستندی و اقتدا و اقتفا به آثار حمیده او کردندی و اعتراف آوردندی که هیچ کس از ملوک ماضیه در قرون سالفه به فضل و حلم و عدل و علم خداوند عالم، آلپ قتلغ، جلال الدنیا و الدین، برهان خلیفه الله امیرالمومنین- اعز الله انصاره- نبوده است که به تایید بخت و دولت و تمهید قواعد اقبال و نصرت در یک لحظه مملکت را از اعدای دولت صافی و مستخلص گردانید و اقلیم عالم را از معرت و مشقت مفسدان و متعدیان خالی و بی غبار کرد. لاجرم خطه زمین از عدل او خلد برین شده است و نسیم خصایل عدل پرور و شمیم شمایل فضل گستر او جماد و موات را چون دم مسیحا در حرکت و حیات آورد و زبان زمان با او گفت:

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اول: هر که گوش به قول سخن چین و نمام دارد و بر آن وثوق نماید، رنجها بیند که دست تداوی خرد از تدارک و تشفی آن قاصر ماند. دوم: هر که به لباب الباب و لبان بیان پرورده باشد و در کنار مادر خرد و فطنت تربیت یافته باشد، به هیچ وقت از مکر دشمن غافل نباشد که دشمن مانند مار بود که هرگز دوست نگردد. سیم: از دوستان به اندک مباسطت، مجانبت ننماید و آزار در دل نگیرد که آن سرمایه نادانیست.
هوش مصنوعی: اول: هر کسی که به حرف‌های سخن‌چین و غیبت‌کننده گوش دهد و به آنها اعتماد کند، دچار دردسرهایی خواهد شد که درمانی برای آنها نخواهد یافت. دوم: کسی که به عمق مسائل پی برده و در محیطی با عقل و درک تربیت شده باشد، هرگز نباید از مکر و حیله‌ی دشمن غافل شود، زیرا دشمن همواره مانند مار است و هرگز نمی‌تواند دوست واقعی باشد. سوم: هرگز به دوستان خود در پی کوچک‌ترین ناملایمتی برخورد نکنید و ناراحتی به دل راه ندهید، زیرا این نوع رفتار نشان‌دهنده‌ی نادانی است.
از دوست به هر زخمی افگار نباید شد
ور یاد به هر جوری بیزار نباید شد
هوش مصنوعی: انسان نباید به زخم‌های ناشی از دوستی دلگیر شود و همچنین نباید از یاد خاطرات و محبت‌ها در هر شرایطی دوری کند.
چهارم: چون دوست، دشمن شود، او را عزیز دار تا درخت محبت و شجره اتحاد و اعتقاد که از احتباس شرب اشفاق و اعدام انفاق ذبول پذیرفته بود، طراوت و تازگی پذیرد. پنجم: مشورت با مرد دانا کن تا از رکاکت رای ایمن شوی و اعمال تو از سمت راستی نیفتد. ششم: از دشمن خانگی حذر نمای و دامن کشیده دار، چه هر تیری که از شست قصد و کمان غدر او روان گردد، بر مقتل و مذبح آید. هفتم: اگر خرد داری، بر مرد ناآزموده اعتماد مکن که زیرکان گفته اند: دیو آزموده بهتر از مردم ناآزموده. هشتم: سخن نا اندیشیده مگوی تا در رنج نادانسته نیفتی و کارها را فرجام نگر نه انجام. این است کلماتی که بر شرفات غرفات قصر افریدون نبشته است.
هوش مصنوعی: چهارم: زمانی که دوست به دشمن تبدیل می‌شود، او را محترم بشمار تا درخت عشق و درخت اتحاد و باور، که به خاطر نگهداری از آب محبت و حذف بخشش‌ها ضعیف شده، دوباره سرسبز و تازه شود. پنجم: با افراد دانا مشورت کن تا از زشتی رأی دور بمانی و کارهایت از مسیر درست منحرف نشود. ششم: از دشمنان خانگی بپرهیز و حواست را جمع کن؛ زیرا هر تیری که از نیت و نیرنگ او پرتاب شود، به هدف آسیب می‌رسد. هفتم: اگر عاقل هستی، به افراد ناآزموده اعتماد نکن، چون گفته‌اند: دیو آزموده بهتر از انسان‌های ناآزموده است. هشتم: بی‌فکری سخن مگوی، تا در درد و مشکل ناخواسته نیفتی و به نتیجه کارها توجه کن، نه فقط به آغاز آنها. اینها عباراتی است که بر دیوارهای قصر افریدون نوشته شده است.
شاه پرسید: ای قره باصره سیاست و ای ثمره شجره سعادت و ای شکوفه درخت اقبال و دولت، کیست از مردمان در دولت شایسته تر؟ گفت: آن که مقادیر خواص و عوام دولت و اندازه خدمتکاران و عیب و هنر ایشان بداند. گفت: کدام خصلت پسندیده تر پادشاه را؟ گفت: ترک تعجیل در امضای عزایم در امور مبهم و تنفیذ فرمان بی رویت و فکرت و شامل داشتن شمل عاطفت و ردای رافت و عدل عام و احسان تمام و اقتدا کردن به قول خدای تعالی: «ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی». پرسید که کدام خصلت مذموم تر؟ گفت: تعجیل نمودن در کارها و متابعت شح و بخل ورزیدن و ازینجا گفته اند:
هوش مصنوعی: شاه از مشاورش پرسید: ای کسی که سیاست را به خوبی می‌دانی و به سعادت و خوشبختی دست یافته‌ای، در میان مردم، چه کسی شایسته‌تر از دیگران برای حکمرانی است؟ مشاور پاسخ داد: کسی که به خوبی از ویژگی‌ها و نیازهای جامعه و کیفیت خدمتگذاران و عیوب و هنرهای آن‌ها آگاه باشد. شاه سپس پرسید: کدام ویژگی برای یک پادشاه پسندیده‌تر است؟ مشاور گفت: پرهیز از شتابزدگی در تایید تصمیمات در امور مبهم و صدور فرمان‌ها بدون در نظر گرفتن عقل و تفکر، همچنین داشتن احساسات انسانی و عدالت و احسان عمومی و پیروی از دستورات الهی. در ادامه، شاه پرسید: کدام ویژگی منفی‌تر است؟ مشاور پاسخ داد: شتاب کردن در امور و پیروی از خساست و بخل.
لا تبخلن بما ملکت و لا تکن
ما ساعد الامکان غیر جواد
هوش مصنوعی: از بخشش آنچه داری دریغ نکن و نگذار که در زندگی، فقط بر نیکی و generosity تکیه کنی.
فالجود یجبر کل نقص فاحش
و البخل یسترکل فضل باد
هوش مصنوعی: سخاوت و generosity تمام کمبودها و نقص‌های بزرگ را جبران می‌کند و در مقابل، خساست و بخل باعث می‌شود تا هر خوبی و فضیلتی پنهان بماند.
پرسید که مرگ بر که دشوارتر؟ گفت: هرکرا اعمال ناپسندیده تر. پادشاه چون بیان او در تدارک این مشکلات و برهان او در مباحث این معضلات بدید، پسندید و با خود اندیشید که عمر اگر چه دراز بکشد، آخر به نهایت رسد و زندگانی هر چند امتداد پذیرد، آخر مدد او منقطع گردد.
هوش مصنوعی: از او پرسیدند که مرگ بر چه کسی سخت‌تر است؟ او پاسخ داد بر کسی که کارهای ناپسند بیشتری انجام داده باشد. پادشاه وقتی دید او چگونه این مشکلات را بیان می‌کند و دلیلش را در این مباحث ارائه می‌دهد، از گفته‌هایش خوشش آمد و با خود فکر کرد که هرچند عمر انسان ممکن است طولانی شود، بالاخره روزی به پایان می‌رسد و زندگی هر چقدر هم که ادامه داشته باشد، در نهایت به پایان می‌رسد.
لقد فارق الناس الاجبه قبلنا
و اعیا دواء الموت کل طبیب
هوش مصنوعی: خیلی از مردم قبل از ما از دنیا رفتند و هیچ پزشکی نتوانسته درمانی برای مرگ پیدا کند.
رفتند یکان یکان فراز آمدگان
کس می ندهد نشان باز آمدگان
هوش مصنوعی: افراد به تدریج و به صورت جداگانه می‌روند و هیچ‌کس علامتی از کسانی که باز می‌گردند، نمی‌دهد.
شکر و منت آن خدای را که فرزند مرا به حلیه حکمت مزین گردانید و به پیرایه خرد و دانش آراسته کرد و به درجه و منزلت بزرگ رسانید و اکنون هنگام عزلت و اوقات فراغت است و اعراض نمودن از دنیا و اقبال کردن به آخرت و استعداد زاد و تهیو اقامت معاد. چه بزرگان گفته اند: «الدنیا مزرعه الاخره».
هوش مصنوعی: شکر و سپاسگزاری می‌کنم از خداوندی که فرزندم را به کمال حکمت آراسته و به دانش و خرد مزین کرده و به مقام و منزلت بالایی رسانده است. اکنون زمان تنهایی و اوقات فراغت فرا رسیده و باید از دنیا روگردانده و به آخرت توجه کنیم و برای سفر بعدی آماده شویم. بزرگان فرموده‌اند: «دنیا مزرعه آخرت است».
این جهان کشتزار آخرت است
هر چه کاری برش همان دروی
هوش مصنوعی: این دنیا مکان زراعت برای زندگی بعدی است و هر عملی که انجام دهیم، همان نتیجه را در آن زندگی خواهیم دید.
پس پادشاهی به پسر داد و تخت شاهی بر او بگذاشت و از دنیا اعراض کرد و روی به آخرت آورد.
هوش مصنوعی: پس پادشاهی را به پسرش واگذار کرد و تخت سلطنت را بر او گذاشت و از دنیا کناره‌گیری کرد و به سوی آخرت روی آورد.