آغاز نوروز تاکنون که ماهی دوفزون است همایون بزم سرکاری را نامه ها ساخته ام و گام ها پرداخته. چون است که نگارش مهر گزارش چراغ افروز دیده امیدوار نیست و نوید تندرستی های سرکارم زخم پرداز سینه افگار نه، با چنین رنج های شکنج افزا که مراست چه جای این مایه خاموشی و فراموشی است؟ گویا گروهی مردم که دارای نام و نشانند و بستگان سرکاری را در شمار خویشان بدرود جهان کرده اند و بازماندگان بزم سوگی آورده. ناگزیر گرفتار این کارهایی و رنج آزمای این بارها، بار خدا رفتگان را بخشایش آرد و در پناه آمرزگاری آسایش دهد. سرکار و بستگان را زندگی باد و به کام نیک خواهان پایندگی.
فرزندی میرزا جعفر کمابیش چهل نامه نگاشته است و روان بر نگارش هر چه از این پس نیز به دست افتد گماشته به خواست خدا این چند روزه برون از کم و کاست خواهد نوشت و نیاز پیشگاه خجسته فرجام خواهد داشت. بدان پاک گوهر اگر درین فرمایش سر موئی از خود به کوتاهی خوی بسته یا روی داشته من و بستگان من پس از نماز پاک یزدان بندگی آن خاندان را بر گردن خود وامی میدانیم که اگر پرداخت را دانسته درنگ خیزد گناهی دیر آمرزش خواهد بود. وآنگه چنین کارها که در هیچ سنگی مایه شرمسازی است من بنده و ایشان اگر در پاداش این خداوندی و نواخت که بندگان امید گاهی ارباب و سرکار کاربند آمدند، جان نیاز آریم هم چنان شرمنده و سرافکنده خواهیم زیست. مهربانی فرموده سرکار حاجی علی و ارباب را از هر دو درودی ستایش آمیز بر سروده، جداگان نامه را پوزش اندیش و لابه گزار آیند. هر گونه فرمایش که مرا دست گشایش باشد و پاک روان خداوندی را مایه آسایش نگار آرندکه به خواست خدا پذیرای انجام خواهد بود.
اطلاعات
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آغاز نوروز تاکنون که ماهی دوفزون است همایون بزم سرکاری را نامه ها ساخته ام و گام ها پرداخته. چون است که نگارش مهر گزارش چراغ افروز دیده امیدوار نیست و نوید تندرستی های سرکارم زخم پرداز سینه افگار نه، با چنین رنج های شکنج افزا که مراست چه جای این مایه خاموشی و فراموشی است؟ گویا گروهی مردم که دارای نام و نشانند و بستگان سرکاری را در شمار خویشان بدرود جهان کرده اند و بازماندگان بزم سوگی آورده. ناگزیر گرفتار این کارهایی و رنج آزمای این بارها، بار خدا رفتگان را بخشایش آرد و در پناه آمرزگاری آسایش دهد. سرکار و بستگان را زندگی باد و به کام نیک خواهان پایندگی.
هوش مصنوعی: از زمان آغاز نوروز تا به حال که ماهی پر از برکت است، من نامههایی برای شما نوشتهام و به سعی و تلاش پرداختهام. اما با وجود این، احساس میکنم که کلماتم نمیتوانند شادی و امید را به شما منتقل کنند و از سلامت شما خبری ندارم. با این حال، به دلیل رنجها و مشکلاتی که دچارش هستم، نمیدانم چطور میتوانم از این خاموشی و فراموشی صحبت کنم. به نظر میرسد گروهی از مردم که نام و نشانی دارند، بستگان شما را از دست دادهاند و بازماندگان در سوگ به سر میبرند. ناچارم با این مشکلات و مصائب دست و پنجه نرم کنم و دعا میکنم که خداوند روح درگذشتگان را مورد رحمت قرار دهد و به بازماندگان آرامش بخشد. امیدوارم شما و خانوادهتان زندگی خوب و خوشی داشته باشید و در کنار نیکاندیشان روزگار خوشی را سپری کنید.
فرزندی میرزا جعفر کمابیش چهل نامه نگاشته است و روان بر نگارش هر چه از این پس نیز به دست افتد گماشته به خواست خدا این چند روزه برون از کم و کاست خواهد نوشت و نیاز پیشگاه خجسته فرجام خواهد داشت. بدان پاک گوهر اگر درین فرمایش سر موئی از خود به کوتاهی خوی بسته یا روی داشته من و بستگان من پس از نماز پاک یزدان بندگی آن خاندان را بر گردن خود وامی میدانیم که اگر پرداخت را دانسته درنگ خیزد گناهی دیر آمرزش خواهد بود. وآنگه چنین کارها که در هیچ سنگی مایه شرمسازی است من بنده و ایشان اگر در پاداش این خداوندی و نواخت که بندگان امید گاهی ارباب و سرکار کاربند آمدند، جان نیاز آریم هم چنان شرمنده و سرافکنده خواهیم زیست. مهربانی فرموده سرکار حاجی علی و ارباب را از هر دو درودی ستایش آمیز بر سروده، جداگان نامه را پوزش اندیش و لابه گزار آیند. هر گونه فرمایش که مرا دست گشایش باشد و پاک روان خداوندی را مایه آسایش نگار آرندکه به خواست خدا پذیرای انجام خواهد بود.
هوش مصنوعی: فرزند میرزا جعفر تقریباً چهل نامه نوشته است و با اراده خداوند، این روزها بدون کم و کاست به نوشتن ادامه خواهد داد و درخواستهایی را که دارد، مطرح خواهد کرد. اگر در این سخن کوچکترین کاستی وجود داشته باشد، من و خانوادهام پس از نماز، خدمت به آن خاندان را بر خود فرض میدانیم و اگر بدانیم باید پرداختی داشته باشیم و به آن عمل نکنیم، گناهی بزرگ خواهد بود. ما به خود و آنها ایمانی خواهیم داشت و حتی اگر در انجام این کارها که باعث شرمساری است، گناهی مرتکب شویم، همچنان امیدوار خواهیم بود و شرمنده خواهیم زیست. امیدوارم که آقا حاجی علی و دیگران با درود و ستایش به ما نامه بفرستند و اگر نظری دارند، به ما بگویند تا از آنها درخواست عذرخواهی کنم. هر گونه نظری که باعث گشایش کار من شود و آرامش به زندگیام بیاورد، اگر خدا بخواهد، پذیرای آن خواهم بود.