گرامی سرور مهربان حاجی اسمعیل بیک، از اول ماه تااکنون سه چهار مرتبه محض ملاقات و پرسش حالات شما راهی دور و دراز پیموده ام و به خلاف روزگار گذشته هیچ نوبت حاضر نبودی، محروم و خایب مراجعت کردم. حق مساله همان ملاقات مجرد و صحبت یک ساعته نبود، بنا داشتم تا روز است و تو از کار تعزیه و خدمت تکیه فارغی با هم مشغول مقابله کتاب باشیم و چون نوبت رزیت و عزا رسید من هم خودی در میان انداخته شاید از برکات همراهی شما و دولت قبول جناب سیدالشهدا صلوات الله و سلامه علیه ما را هم با همه آلودگی و فقدان قابلیت خار آن خرم بوستان و خاک آن بلند آستان شمارند. چون مقدر نبود میسر نشد.
باری هنوز از ایام تعزیت چندان نگذشته، در صورت ترک معاندت گردون و برگ مساعدت کوکب وقتی باقی است، اگر تایید بخت و همت شما کاری می کرد که دو شباروز یا کمتر اوقات در مقابله کتاب و معامله رزیت می بردیم، در نفس الامر کار معاش و معاد را با هم غایله پرداز گشته بودیم. اگر استاد سخن و آقای کهن ادیب اریب استاد راستین آقا سیدعلی نیز که صاحب مجلس و خداوند عزاست در تکیه نه محفل مقابله حضور می داشت سور و سوک و طرب و کربی با هم مرکب داشتیم. زیاده زحمت و تمنائی ندارم. اگر هم گرفتاری عایق رنج افزائی ماست ما را فراموش نفرمائید که در همه احوال به دعای احباب و توجه آن جناب محتاجیم.جناب مستطاب قبله گاهی آقا سیدعلی را از قول من عرض سلامی چاکرانه بر گوی.
اطلاعات
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گرامی سرور مهربان حاجی اسمعیل بیک، از اول ماه تااکنون سه چهار مرتبه محض ملاقات و پرسش حالات شما راهی دور و دراز پیموده ام و به خلاف روزگار گذشته هیچ نوبت حاضر نبودی، محروم و خایب مراجعت کردم. حق مساله همان ملاقات مجرد و صحبت یک ساعته نبود، بنا داشتم تا روز است و تو از کار تعزیه و خدمت تکیه فارغی با هم مشغول مقابله کتاب باشیم و چون نوبت رزیت و عزا رسید من هم خودی در میان انداخته شاید از برکات همراهی شما و دولت قبول جناب سیدالشهدا صلوات الله و سلامه علیه ما را هم با همه آلودگی و فقدان قابلیت خار آن خرم بوستان و خاک آن بلند آستان شمارند. چون مقدر نبود میسر نشد.
هوش مصنوعی: سرور گرامی حاجی اسمعیل بیک، از ابتدای ماه تا کنون چندین بار به قصد دیدار و احوالپرسی از شما به سفر طولانی رفتهام، اما بر خلاف گذشته هیچگاه موفق به ملاقات شما نشدم و با دست خالی بازگشتم. موضوع دیدار تنها یک گفتگوی یک ساعته نبود، بلکه قصد داشتم زمانی را که شما از کارهای تعزیه و خدمت در تکیه فارغ هستید، با هم به مطالعه کتاب بپردازیم. همچنین هنگامی که وقت عزاداری و سوگواری فرا میرسید، شاید با همراهی شما و دعای جناب سیدالشهدا ما را نیز مورد رحمت قرار دهند. اما آنچه خواستم محقق نشد و میسر نگشت.
باری هنوز از ایام تعزیت چندان نگذشته، در صورت ترک معاندت گردون و برگ مساعدت کوکب وقتی باقی است، اگر تایید بخت و همت شما کاری می کرد که دو شباروز یا کمتر اوقات در مقابله کتاب و معامله رزیت می بردیم، در نفس الامر کار معاش و معاد را با هم غایله پرداز گشته بودیم. اگر استاد سخن و آقای کهن ادیب اریب استاد راستین آقا سیدعلی نیز که صاحب مجلس و خداوند عزاست در تکیه نه محفل مقابله حضور می داشت سور و سوک و طرب و کربی با هم مرکب داشتیم. زیاده زحمت و تمنائی ندارم. اگر هم گرفتاری عایق رنج افزائی ماست ما را فراموش نفرمائید که در همه احوال به دعای احباب و توجه آن جناب محتاجیم.جناب مستطاب قبله گاهی آقا سیدعلی را از قول من عرض سلامی چاکرانه بر گوی.
هوش مصنوعی: هنوز مدت زیادی از ایام سوگواری نگذشته است و اگر آسمان از دشمنی دست بردارد و ستارهها همکاری کنند، فرصتی باقی مانده است. اگر شانس و اراده شما کاری از پیش میبرد که دو سه روز یا کمتر را به مطالعه کتاب و انجام معاملات میگذرانید، در واقع میتوانستیم مسائل زندگی و آخرت را با هم حل کنیم. اگر استاد سخن و ادیب بزرگ، آقا سیدعلی که صاحب مجلس و مورد احترام است، در گردهمایی ما حاضر میبودند، شادی و سرور و موسیقی با هم ترکیب میشد. بیزحمت و خواستهای بیشتر ندارم. اگر مشغلهها موجب رنج ما شده، فراموشمان نکنید و بدانید که در همه حال به دعای دوستان و توجه ایشان نیازمندیم. لطفاً از طرف من به جناب آقا سیدعلی سلامی خالصانه برسانید.