گنجور

بخش ۱۳۷ - در بیان آنکه صحبت اولیای کامل و فقرای واصل از عبادت ظاهر مفیدتر است و استماع کلامشان بحق موصلتر از تحصیل علوم است. و در تقریر آنکه نه هر میلی دلیل جنسیت کند زیرا میلها هست لذاته و میلها هست لغیره. همچنانکه مردی از یکی جامگی خورد و باز توقع دیگرش باشد آن میل لذاته نیست جهت علت خارج است. اما آنکه لذاته است که از او او را میخواهد و غیر وصال او از او چیزی دیگر متوقع نیست اینچنین میل دلیل جنسیت باشد

حاصل این دان که خدمت مردان
بهتر است از عبادت یزدان
استماع کلامشان بهتر
از هزاران کتاب و علم و هنر
پیششان محو گشتن آگاهی است
بندگیشان به از شهنشاهی است
هر که مقبول حضرت ایشان
گشت از خوف رست ویافت امان
عاقبت از شمار ایشان شد
هر که اندر جوار ایشان شد
جنس ایشان بجوید ایشان را
هیچ بیگانه جست خویشان را
میل دل با دل از یگانگی است
جستن همدگر ز یک رگی است
لیک میلی که بی غرض باشد
نی در او علت و مرض باشد
میل خلقان بشحنه و سلطان
بهر جاهست و مال و ملک جهان
همچنان میل تربیه با خی
بهر لقمه است زانکه اوست سخی
یا از آن رو که باشد او راپشت
دشمنش را زن د بتیغ و بمشت
بهر ذاتش ورا نمیخواهد
بهر اغراض خود همی خواهد
چون نگردد توقعش حاصل
نشود جان او بوی مایل
نی اخی خواندش دگر نه پدر
نی سوی او کند بمهر نظر
بلکه از کینه دشمنش گیرد
بدعا خواهد آنکه او میرد
میل کان را دو صد غرض نبرید
نیست جز در میان شیخ و مرید
زانکه هر کو مرید شد از جان
در ره شیخ باخت جان و جهان
سرو سر نیز هم بسر باری
ترک کرد اندر آن ره از یاری
بی غرض صرف از برای خدا
چون خدا را از او ندید جدا
رو بدو کرد و عشق او بگزید
زانکه جز وی کسی ورا ن س زید
اینچنین میل اگر بود نیکوست
زانکه این نوع میل پرتو هوست
جنس شیخ است آن مرید صفی
هست جنسیتش ز خلق خفی

بخش ۱۳۶ - در بیان آنکه اولیا را جهت آن ابدال میخوانند که از حال و خلق اول مبدل شده‌اند و خلق حق گرفته‌اند که تخلقوا باخلاق اللّه. و در تقریر آنکه منصور که در عشق مرتبۀ اول داشت چون خلق او را فهم نکردند، عاشقان دیگر را که بالای اویند چگونه توانند فهم کردن و بمرتبۀ معشوقان خود کجا رسند: اولیا را از آن سبب ابدالبخش ۱۳۸ - در بیان آنکه جنسیت لازم نیست که از طریق صورت باشد. شاید که دو چیز بظاهر مختلف باشند و بمعنی متحد. همچون نان و آب و طعام‌های دیگر از روی صورت جنس تو نیستند، تو متحرک و ایشان ساکن، تو ناطق و ایشان ساکت، تو زنده و ایشان مرده. لیکن از روی معنی اتحاد و جنسیت دارند، زیرا از خوردن نان قوت میافزاید و الم جوع زایل میگردد و تن از آن میبالد و فربه میشود. پس هرچه تن را بیفزاید جنس تن است. و هرچه دین و ایمان را بیفزاید جنس دین و ایمان است.لازم نیاید که جنسیت مخلوق با خالق از روی ذات باشد. این نوع باشد که گفته آمد العاقل یکفیه الاشارة و الذی فهم له البشارۀ: هرچه زان خوش شوی وافزائی

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حاصل این دان که خدمت مردان
بهتر است از عبادت یزدان
هوش مصنوعی: محصول این دانایی این است که خدمت به انسان‌ها ارزش بیشتری دارد از عبادت خداوند.
استماع کلامشان بهتر
از هزاران کتاب و علم و هنر
هوش مصنوعی: گوش دادن به صحبت‌های آن‌ها از خواندن هزاران کتاب و یادگیری علم و هنر بهتر است.
پیششان محو گشتن آگاهی است
بندگیشان به از شهنشاهی است
هوش مصنوعی: معنی این جمله به فارسی روان این است که از درک و فهم خود صرف‌نظر کردن و تسلیم شدن در برابر کسانی که بالاتر از ما هستند، از زندگی کردن همچون یک پادشاه بهتر است.
هر که مقبول حضرت ایشان
گشت از خوف رست ویافت امان
هوش مصنوعی: هر کس که در نزد آن بزرگوار مورد قبول قرار گرفت، از ترس رهایی یافته و به آرامش دست یافت.
عاقبت از شمار ایشان شد
هر که اندر جوار ایشان شد
هوش مصنوعی: در نهایت، هر کسی که در کنار آن‌ها قرار گرفت، جزو شمار آنان شد.
جنس ایشان بجوید ایشان را
هیچ بیگانه جست خویشان را
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال جنس واقعی و خالص است، هیچگاه به بیگانه‌ها نمی‌نگرد و تنها به دنبال آشنایان و خویشان خود می‌گردد.
میل دل با دل از یگانگی است
جستن همدگر ز یک رگی است
هوش مصنوعی: تمایل قلب به نزدیکی و اتحاد از اصل یگانگی سرچشمه می‌گیرد و ارتباط قلب‌ها از یک منبع مشترک ناشی می‌شود.
لیک میلی که بی غرض باشد
نی در او علت و مرض باشد
هوش مصنوعی: اما اراده‌ای که بدون هدف باشد، نه دلیلی در آن وجود دارد و نه بیماری.
میل خلقان بشحنه و سلطان
بهر جاهست و مال و ملک جهان
هوش مصنوعی: خواسته‌های مردم به دنبال فرمانروا و قدرت است، در حالی که سلطان نیز برای رسیدن به مقام و ثروت دنیا تلاش می‌کند.
همچنان میل تربیه با خی
بهر لقمه است زانکه اوست سخی
هوش مصنوعی: میل تربیت و پرورش انسان بر اساس نیازها و خواسته‌های اوست، زیرا او خود به نوعی بخشنده و سخاوتمند است.
یا از آن رو که باشد او راپشت
دشمنش را زن د بتیغ و بمشت
هوش مصنوعی: شاید به این دلیل که او قادر است با شمشیر و دستانش به دشمنش ضربه بزند.
بهر ذاتش ورا نمیخواهد
بهر اغراض خود همی خواهد
هوش مصنوعی: انسان به خاطر ذات و وجود او چیزی نمی‌خواهد و تنها به خاطر منافع و مقاصد خود به او نیاز دارد.
چون نگردد توقعش حاصل
نشود جان او بوی مایل
هوش مصنوعی: وقتی آرزوها و امیدهایش برآورده نشود، زندگی‌اش بی‌معنا و روحش سرباز می‌کند.
نی اخی خواندش دگر نه پدر
نی سوی او کند بمهر نظر
هوش مصنوعی: نی به خاطر چهره‌اش او را نخواهد خواند، نه به خاطر پدرش، بلکه به خاطر محبتی که به او دارد به سمتش نگاه می‌کند.
بلکه از کینه دشمنش گیرد
بدعا خواهد آنکه او میرد
هوش مصنوعی: کسی که از دشمنش کینه دارد، به جای اینکه خیرخواهی کند، آرزو می‌کند که او از بین برود.
میل کان را دو صد غرض نبرید
نیست جز در میان شیخ و مرید
هوش مصنوعی: میل به کمال و دست‌یابی به اهداف، فقط در رابطه‌ی بین استاد و شاگرد امکان‌پذیر است و جز این، هیچ هدف دیگری وجود ندارد.
زانکه هر کو مرید شد از جان
در ره شیخ باخت جان و جهان
هوش مصنوعی: هر کسی که حقیقتاً متعهد و دنبال‌رو باشد، خود را به طور کامل در مسیر راهنمایی و ارشادات شیخ می‌سپارد و همه چیز، حتی جان و دنیایش را در این راه فدای هدف می‌کند.
سرو سر نیز هم بسر باری
ترک کرد اندر آن ره از یاری
هوش مصنوعی: سرو زیبا و بلند، به خاطر تحمل بار سنگینی که بر دوش داشت، در آن مسیر از همراهی دست برداشت.
بی غرض صرف از برای خدا
چون خدا را از او ندید جدا
هوش مصنوعی: بدون هیچ هدفی و فقط به خاطر خدا، زیرا نمی‌توان خدا را از او جدا دید.
رو بدو کرد و عشق او بگزید
زانکه جز وی کسی ورا ن س زید
هوش مصنوعی: او به سوی او نگاهی انداخت و عشق او را انتخاب کرد زیرا غیر از او هیچ‌کس دیگری برای او وجود نداشت.
اینچنین میل اگر بود نیکوست
زانکه این نوع میل پرتو هوست
هوش مصنوعی: اگر چنین تمایلی در کار باشد، خوب است؛ زیرا این نوع تمایل نشانه‌ای از نور و روشنایی است.
جنس شیخ است آن مرید صفی
هست جنسیتش ز خلق خفی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که آن مرید از جنس شیخ است و دارای ویژگی‌های خاصی است که از دیگران متمایز می‌شود. در واقع، او صفاتی دارد که نشان‌دهنده عمق روحانیت و معرفت اوست، حتی اگر این ویژگی‌ها در ظاهر کمتر نمود داشته باشند.