گنجور

شمارهٔ ۶۳

خود رنجم و خود صلح کنم عادتم اینست
یک روز تحمل نکنم طاقتم اینست
بر خنجر الماس نهادم ز تو پهلو
آسوده دلا بین که ز تو راحتم اینست
جایی که بود خاک به سد عزت سرمه
بیقدر تر از خاک رهم، عزتم اینست
با خاک من آمیخته خونابهٔ حسرت
زین آب سرشتند مرا ، طینتم اینست
میلم همه جاییست که خواری همه آنجاست
با خصلت ذاتی چه کنم فطرتم اینست
وحشی نرود از در جانان به سد آزار
در اصل چنین آمده‌ام ، خصلتم اینست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

شمارهٔ ۶۳ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1391/11/31 12:01
م. فرامرزی

در این غزل دوبار صد را با سین نشته اند .

1396/07/16 18:10
کسرا

دگرگونی واژه های پارسی با چیره شدن ادبیات عربی آغاز شد و واژه سد نیز به صد دگرگون گشت چنانکه قرن را سده گویند ...

1403/07/22 07:09
سارای سارای

زیباست