گنجور

شمارهٔ ۲۰۸

دلم خود را به نیش غمزه‌ای افکار می‌خواهد
شکایت دارد از آسودگی، آزار می‌خواهد
بلا اینست کاین دل بهر ناز و عشوه می‌میرد
ز نیکویان نه تنها خوبی رخسار می‌خواهد
دل از دستی بدر بردن نباشد کار هر چشمی
نگاه پر تصرف غمزه پر کار می‌خواهد
بود آهو که صیادش به یک تیر افکند در خون
دلی را صید کردن کوشش بسیار می‌خواهد
غلامی هست وحشی نام و می‌خواهد خریداری
به بازار نکو رویان که خدمتکار می‌خواهد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلم خود را به نیش غمزه‌ای افکار می‌خواهد
شکایت دارد از آسودگی، آزار می‌خواهد
هوش مصنوعی: دل من شاکی است از آرامش و راحتی که دارد، و می‌خواهد با نیشِ غمزه‌ای از افکارش، به خود آسیب بزند.
بلا اینست کاین دل بهر ناز و عشوه می‌میرد
ز نیکویان نه تنها خوبی رخسار می‌خواهد
هوش مصنوعی: این درد نیست که دل به خاطر فریب و ناز و ادا فانی می‌شود، بلکه از نیکوکاران تنها زیبایی چهره نمی‌طلبد.
دل از دستی بدر بردن نباشد کار هر چشمی
نگاه پر تصرف غمزه پر کار می‌خواهد
هوش مصنوعی: دل را از دست کسی بیرون آوردن، کار ساده‌ای نیست و نیاز به چشم‌هایی دارد که به خوبی بتوانند با چاشنی زیبایی و فریبندگی، دل را به تصرف خود درآورند.
بود آهو که صیادش به یک تیر افکند در خون
دلی را صید کردن کوشش بسیار می‌خواهد
هوش مصنوعی: آهو به کشتن افتاد و صیاد با یک تیر او را به زمین زد. ولی برای به دست آوردن دل کسی، تلاش زیادی لازم است.
غلامی هست وحشی نام و می‌خواهد خریداری
به بازار نکو رویان که خدمتکار می‌خواهد
هوش مصنوعی: یک پسر از طبقه پایین جامعه وجود دارد که در جستجوی کسی است که بتواند او را بخرد. او به دنبال فردی خوش‌سیما و نیکو است که به خدمات او نیاز داشته باشد.

خوانش ها

شمارهٔ ۲۰۸ به خوانش محمدرضا خوشدل
شمارهٔ ۲۰۸ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1392/12/18 12:03
مهدی

فکر میکنم در بیت اول کلمه ی افگار به معنیه زخمی درست باشه

1403/10/28 18:12
محمدرضا خوشدل

افکار هم به معنی زخمی و خسته ست و پارسی تره تا افگار