گنجور

شمارهٔ ۱۳۱

ناله ها در بحر و بر دارد غریب
کام خشک و چشم تر دارد غریب
تا کند پرواز، رو بر شهر خود
آرزوی بال و پر دارد غریب
سیر غربت، خوار و زارش می کند
همچو گل، هرچند زر دارد غریب
گر نباشد صندل یاد وطن
تا قیامت درد سر دارد غریب
در غریبی خاطر ایمن مجوی
هر قدم، چندین خطر دارد غریب
نی به شاهین ذوق دارد، نی به باز
ذوق مرغ نامه بر دارد غریب
کار نگشاید ز دستش یکقلم
گر چو طغرا صد هنر دارد غریب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ناله ها در بحر و بر دارد غریب
کام خشک و چشم تر دارد غریب
هوش مصنوعی: در دل دریا ناله‌ها بلند است و در کنار ساحل، فردی تنها و غمگین با دهانی خشک و چشمانی اشک‌ریزان به سر می‌برد.
تا کند پرواز، رو بر شهر خود
آرزوی بال و پر دارد غریب
هوش مصنوعی: غریب تنها زمانی می‌تواند به آرزوهایش برسد و به پرواز درآید که به زادگاهش نگاه کند و آرزوی پر و بال را در دل داشته باشد.
سیر غربت، خوار و زارش می کند
همچو گل، هرچند زر دارد غریب
هوش مصنوعی: غربت و دوری از وطن، انسان را مایوس و رنجور می‌کند، حتی اگر در ظاهر ثروت و امکانات زیادی داشته باشد. مانند گلی که هرچند زرین است، اما در تنهایی، زیبایی و خوشبویی‌اش را از دست می‌دهد.
گر نباشد صندل یاد وطن
تا قیامت درد سر دارد غریب
هوش مصنوعی: اگر بوی خوش وطن در دل انسان نباشد، غریب همیشه با ناراحتی و دردسر خواهد بود.
در غریبی خاطر ایمن مجوی
هر قدم، چندین خطر دارد غریب
هوش مصنوعی: در تنهایی و غربت نباید به آرامش خیال دل ببندی، چون هر قدمی که برمی‌داری ممکن است با خطراتی همراه باشد.
نی به شاهین ذوق دارد، نی به باز
ذوق مرغ نامه بر دارد غریب
هوش مصنوعی: پرنده‌ای به نام نی، به شاهین علاقه‌ای ندارد و به باز هم محبت نمی‌ورزد؛ او دلش را به پرنده‌ای غریب داده و از آن خوشش می‌آید.
کار نگشاید ز دستش یکقلم
گر چو طغرا صد هنر دارد غریب
هوش مصنوعی: اگرچه او دارای talents و هنرهای فراوانی باشد، اما هیچ کاری از دستش برنمی‌آید و نمی‌تواند به جایی برسد.