گنجور

شمارهٔ ۱۳۶ - در مدح تمغاج خان

بشهریار جهان داد کردگار جهان
جهان سراسر تا راست کردگار جهان
براست کردن کار جهان رسید و رسد
بشهریار جهان لطف کردگار جهان
ندا رسید بگوش جهانیان ز ملک
که جز ملک نخوهد بود شهریار جهان
خدایگان جهان شهریار کشور گیر
که از ملوک مراو راست گیر و دار جهان
قرار برد ز شمشیر تا پدید آید
ز بیقراری شمشیر از قرار جهان
جهان زکس زکم و بیش کار و بار نیافت
ز بارگاه وی افزود کار و بار جهان
ز عدل اوست بسی بندگان ایزد را
خلاص و راحت و آزادگی ز بار جهان
شه مظفر تمغاج خان که ملک وی است
ازین کنار جهان تا بدان کنار جهان
سر سلاطین مسعود کز سلاله طین
بحق وی آمد شاه بزرگوار جهان
دعای شه شنوند از زبان هر خاطب
که در بلاد جهانند و در دیار جهان
جهان بعهد چو شاه منتظر میبود
درست شد که بحق بود انتظار جهان
بود بملک جهان افتخار هر ملکی
بود بملک وی امروز اتحاد جهان
مطیع و رام و مسخر شدند
جبال و سهل جهان و برو بحار جهان
هرآنچه آن ز شمار جهان بود او راست
هرآنچه نیست ورا نیست از شمار جهان
بباغ ملک جهان رسته بود خار خلاف
بکند خارکن قهر شاه خار جهان
فلک حصار جهان است برج برج بقهر
حصار شاه جهان برتر از حصار جهان
هزار و یک ز جهان نیست و زپی حرمت
یک از مناقب او بهتر از هزار جهان
مخالفان جهانند در حصار جهان
باختیار جهان یا به اضطرار جهان
شکار کرد جهان را چو کبک را شاهین
ز بهر دیدن پنهان و آشکار جهان
جهان و دشمن شاه جهان شکار شدند
جهان شکار شه و دشمنان شکار جهان
ز کردگار جهاندار شاه بر حق است
بعدل احسان شد شاه حقگذار جهان
شد است گوئی از احسان و عدل شاه امروز
جهان قرین بهشت و بهشت یار جهان
بشه رسید رسولی ز شاهراه بهشت
بسی قدم گذرنده ز رهگذار جهان
به هر قدم که زند آفرین شه گوید
بشه خجسته کند روز روزگار جهان
نماز و روزه و بر جرم و زله عفو کند
ز شاه عالم در لیل و در نهار جهان
نثار رحمت حق باشد از رسول بهشت
ثنای مرد حکیم است و بس نثار جهان
جهان بکام دل شاه باد و شه دلشاد
ز تیر ماه و تموز و دی و بهار جهان

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بشهریار جهان داد کردگار جهان
جهان سراسر تا راست کردگار جهان
هوش مصنوعی: خدای بزرگ، پادشاهی را به دنیا هدیه داد و این دنیا را به گونه‌ای آفرید که در نهایت به وجود حق و حقیقت منتهی می‌شود.
براست کردن کار جهان رسید و رسد
بشهریار جهان لطف کردگار جهان
هوش مصنوعی: درست کردن امور این دنیا به پادشاهی رسیده و مانند یک هدیه از طرف خداوند است.
ندا رسید بگوش جهانیان ز ملک
که جز ملک نخوهد بود شهریار جهان
هوش مصنوعی: ندایی به گوش مردم دنیا رسید از سرزمین پادشاهی که جز او، کسی شایسته فرمانروایی بر جهان نخواهد بود.
خدایگان جهان شهریار کشور گیر
که از ملوک مراو راست گیر و دار جهان
هوش مصنوعی: خدای بزرگ و فرمانروای جهان، ای شاهِ کشورها، که از میان پادشاهان تنها تو به حق می‌گویی و عدالت را برقرار می‌کنی. تو داری جهان را در دست می‌گیری.
قرار برد ز شمشیر تا پدید آید
ز بیقراری شمشیر از قرار جهان
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به آرامش و قرار دارد که از قدرت و تندی شمشیر ناشی می‌شود. زمانی که شمشیر از حالت بی‌قراری خارج شود و به آرامش برسد، در آن صورت اثرات آن بر جهان نمایان می‌شود. در واقع، تسلط بر خود و تبدیل خشم و هیجان به آرامش باعث ایجاد تغییرات مثبت در اطراف می‌شود.
جهان زکس زکم و بیش کار و بار نیافت
ز بارگاه وی افزود کار و بار جهان
هوش مصنوعی: جهان به واسطه وجود افراد و حال و احوالشان به کار و فعالیت مشغول است و بدون تأثیرگذاری خداوند، هیچ‌چیز به سامان نمی‌رسد. به عبارت دیگر، برکت و سامان‌دهی جهان از سرای خداوند نشأت می‌گیرد و اوست که به کار و بار دنیا رونق می‌دهد.
ز عدل اوست بسی بندگان ایزد را
خلاص و راحت و آزادگی ز بار جهان
هوش مصنوعی: از عدالت خداوند، بسیاری از بندگانش نجات یافته و راحت و آزاد شده‌اند و بار سنگین دنیا بر دوششان نیست.
شه مظفر تمغاج خان که ملک وی است
ازین کنار جهان تا بدان کنار جهان
هوش مصنوعی: شاه مظفر تمغاج خان که حکومتش از این طرف جهان تا آن طرف جهان گسترده است.
سر سلاطین مسعود کز سلاله طین
بحق وی آمد شاه بزرگوار جهان
هوش مصنوعی: سران سلاطین مسعود که از نسل خاک آفریده شده‌اند، به حق شاه بزرگوار جهان آمده است.
دعای شه شنوند از زبان هر خاطب
که در بلاد جهانند و در دیار جهان
هوش مصنوعی: دعای فرمانروا را از زبان هر کسی که در شهرها و دیارهای مختلف زندگی می‌کند، بشنوید.
جهان بعهد چو شاه منتظر میبود
درست شد که بحق بود انتظار جهان
هوش مصنوعی: اگر دنیا به وعده‌اش مثل یک شاه منتظر می‌ماند، پس درست است که این انتظار برای دنیا به حق بوده است.
بود بملک جهان افتخار هر ملکی
بود بملک وی امروز اتحاد جهان
هوش مصنوعی: در این دنیا، هر فرمانروایی به داشتن افتخاری در حکومت‌داری خود می‌بالد و امروز، به هم پیوستگی و اتحاد جهانی بر افراز شده است.
مطیع و رام و مسخر شدند
جبال و سهل جهان و برو بحار جهان
هوش مصنوعی: کوه‌ها و دشت‌های دنیا تسلیم و رام شدند و دریاهای جهان نیز به همین ترتیب.
هرآنچه آن ز شمار جهان بود او راست
هرآنچه نیست ورا نیست از شمار جهان
هوش مصنوعی: هر چیزی که در جهان وجود دارد، به او تعلق دارد و هر چیزی که در جهان نیست، به او مربوط نمی‌شود.
بباغ ملک جهان رسته بود خار خلاف
بکند خارکن قهر شاه خار جهان
هوش مصنوعی: خاری در باغ جهان رشد کرده است که می‌خواهد به مخالفت برخیزد، اما خارکن، یعنی کسی که با خارها مبارزه می‌کند، به خشم پادشاه به جنگ این خار برمی‌خیزد.
فلک حصار جهان است برج برج بقهر
حصار شاه جهان برتر از حصار جهان
هوش مصنوعی: جهان مانند یک قلعه بزرگ است و هر یک از ستاره‌ها در آسمان به مانند برج‌های این قلعه هستند. اما سلطنت بزرگ‌تر و عظیم‌تر از این حصار جهانی است و قدرتش بر همه چیز سایه می‌افکند.
هزار و یک ز جهان نیست و زپی حرمت
یک از مناقب او بهتر از هزار جهان
هوش مصنوعی: در این دنیا هزاران چیز وجود دارد، ولی به خاطر احترام و عظمت او، یک ویژگی از او ارزشمندتر از تمام این هزاران چیز است.
مخالفان جهانند در حصار جهان
باختیار جهان یا به اضطرار جهان
هوش مصنوعی: در این دنیا، افرادی هستند که در مقابل یکدیگر قرار دارند و ممکن است در نتیجه‌ی اختیار خود یا به اجبار شرایط زندگی، درگیر مشکلات و چالش‌های گوناگون شوند.
شکار کرد جهان را چو کبک را شاهین
ز بهر دیدن پنهان و آشکار جهان
هوش مصنوعی: دنیا را مانند کبکی که زیر نظر شاهین است، به دام انداخت؛ به خاطر مشاهده جهان در ظاهر و باطن.
جهان و دشمن شاه جهان شکار شدند
جهان شکار شه و دشمنان شکار جهان
هوش مصنوعی: در این دنیا، هم خود جهان و هم دشمنان آن، مورد هدف قرار گرفته‌اند. جهان در خدمت پادشاه و دشمنانش در تلاشند تا به اهداف خود برسند.
ز کردگار جهاندار شاه بر حق است
بعدل احسان شد شاه حقگذار جهان
هوش مصنوعی: خداوند شاهی که بر جهان حکمرانی می‌کند، حقیقتاً عادل و نیکوکار است و بر اساس عدالت و نیکی، بر جهان حکومت می‌نماید.
شد است گوئی از احسان و عدل شاه امروز
جهان قرین بهشت و بهشت یار جهان
هوش مصنوعی: امروز به خاطر محبت و عدالت پادشاه، جهان بهشتی شده است و بهشت هم به یاری جهان آمده است.
بشه رسید رسولی ز شاهراه بهشت
بسی قدم گذرنده ز رهگذار جهان
هوش مصنوعی: ای کاش پیام‌آوری از شاهراه بهشت به ما برسد، کسی که بارها و بارها از راه‌های مختلف دنیا عبور کرده باشد.
به هر قدم که زند آفرین شه گوید
بشه خجسته کند روز روزگار جهان
هوش مصنوعی: هرگاه او قدمی برمی‌دارد، آفرین بر او می‌گوید و روزگار را خوشبخت می‌کند.
نماز و روزه و بر جرم و زله عفو کند
ز شاه عالم در لیل و در نهار جهان
هوش مصنوعی: در هر شب و روز، پروردگار همه جهان می‌تواند از گناهان و اشتباهات ما بگذرد و ما را ببخشد، حتی اگر در عبادت‌هایی مانند نماز و روزه کوتاهی کرده باشیم.
نثار رحمت حق باشد از رسول بهشت
ثنای مرد حکیم است و بس نثار جهان
هوش مصنوعی: رحمت پروردگار بر پیامبر بهشت نازل می‌شود و ستایش مردان خردمند، به‌تنهایی کافی است که به جهانیان ارزانی شود.
جهان بکام دل شاه باد و شه دلشاد
ز تیر ماه و تموز و دی و بهار جهان
هوش مصنوعی: جهان باید مطابق خواسته‌های دل شاه باشد و شاه هم از تیر، ماه، تموز، دی و بهار خوشحال و شادان باشد.