شمارهٔ ۱۳۵ - در مدح تمغاج خان
خورشید تابدار بتدویر آسمان
از منظر حمل نظر افکند بر جهان
نو گشت سال عالم و عالم بسال نو
میمون و سال نو بجمال خدایگان
عدل خدایگان بهوا داد اعتدال
عالم ز اعتدال هوا گشت چون جنان
ز اقبال خسروی که همه لطف و رحمتست
آثار لطف و رحمت بیچون کند چنان
بخت جوان شاه بسوی جهان پیر
نظاره کرد و کرد جهان را ز سر جوان
همچون جهان پیر هم اندر جهان پیر
هر پیر کو جوان شود از بخت شاه دان
شاهنشه ملوک و سلاطین شرق و غرب
صاحبقران روی زمین خسرو زمان
تمغاج خان عادل سلطان گوهری
از عهد خویش تا ملک افراسیاب خان
خورشید ملک داران مسعود بن حسن
کز کاخ اوست مطلع خورشید آسمان
ابنای ملک را بثبات حسن دعا
کردند و آن ثبات حسن اوست بی گمان
ای شاه تاجدار که بر تکیه گاه ملک
هم پادشه نشینی و هم پادشه نشان
زآنها که شاهنامه فردوسی حکیم
فردوس حکمتند ازیشان توئی نشان
جمشید صورتی و فریدون شکوه و فر
افراسیاب هیبت و هومان تن و توان
بهرام روز رزمی و پرویز روز بزم
در مسند اردشیر و بر مرکب اردوان
مقبول قول و نافذ فرمان شهنشهی
بر ترک و بر عجم چو سلیمان بر انس و جان
مرچشم مملکت را بایسته ای چو نور
مرجسم سلطنت را شایسته ای چو جان
در آسمان مدار و توقف مراد تست
تا برمدار ماند تو بر مراد مان
بدر و هلال او سیر و ناخج تواند
وز بهر بندگیت کمر بسته توامان
از آسمان تیصرت تو چون رسد مدد
پرند روز حرب تو مرغان ستان ستان
جان بخش و جان ستان ملکی ملک را ملک
آن به بود که باشد جانبخش و جان ستان
جانبخش و جانستان بحقیقت بود خدای
تو سایه خدائی جانبخش و جانستان
هرچند رسم نیست درآید ز سهم تو
دشمن بچشم سوزن چون تار ریسمان
گویند هرکجا ستم آمد برفت داد
این داستان زدند حکیمان باستان
داد آمد و ستم شد و غم شد طرب رسید
در پادشاهی تو چنین است داستان
از شرفه جلاجل شاهین عدل تو
عنقای ظلم گشت پس قاف در نهان
از سهم و از سیاست نادر گذار تو
بر گرگ دیده پوست بدرد سگ شبان
هستند اهل ایمان اندر امان تو
تا از دعای ایشان باشی تو در امان
نام بهشت روی زمین دار ملک تست
ار دی بهشت کرد جهانرا بهشت سان
تا در بهشت عدن براق تو گامزن
گردد درین بهشت بزی شاد و کامران
ای سوزنی بسوزن حکمت برشته کن
در ثنا و مدحت و بر پادشا بخوان
حسان بسیدالقرشی شعر خویش را
بستود و عقل و طبع ترا کرد امتحان
تا شعر خویش را بستانی به مدح شاه
در باب شعر سنت حسان کنی بیان
جاوید خواه شاه جهانرا بقای عمر
تا در جهان بماند نام تو جاودان
شمارهٔ ۱۳۴ - در مدح شاه مسعود: عید فرخ بسرای ملک مشرق و چینشمارهٔ ۱۳۶ - در مدح تمغاج خان: بشهریار جهان داد کردگار جهان
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خورشید تابدار بتدویر آسمان
از منظر حمل نظر افکند بر جهان
هوش مصنوعی: خورشید درخشان با حرکت خود در آسمان، به دورنمای جهان نظر میکند و به انسانها نگاه میافکند.
نو گشت سال عالم و عالم بسال نو
میمون و سال نو بجمال خدایگان
هوش مصنوعی: به سال نو، جهان نیز نو میشود و سال نو برای زیبایی خداوند است.
عدل خدایگان بهوا داد اعتدال
عالم ز اعتدال هوا گشت چون جنان
هوش مصنوعی: عدالت خداوند سبب برقراری توازن در جهان شده است و این تعادل در آسمانها و زمین به گونهای است که همچون بهشت میماند.
ز اقبال خسروی که همه لطف و رحمتست
آثار لطف و رحمت بیچون کند چنان
هوش مصنوعی: از نعمتهای شاهانه که سرشار از محبت و رحمت است، نشانههای بینظیر آن محبت و رحمت، بهگونهای آشکار میشود که هرگز شک و تردیدی در آن نیست.
بخت جوان شاه بسوی جهان پیر
نظاره کرد و کرد جهان را ز سر جوان
هوش مصنوعی: شانس و اقبال جوان شاه به سوی دنیا و جهان پیر نگاه کرد و به این ترتیب، بر جهان تسلط و نفوذی جوانانه پیدا کرد.
همچون جهان پیر هم اندر جهان پیر
هر پیر کو جوان شود از بخت شاه دان
هوش مصنوعی: در این عالم کهن، افرادی که در سن و سال بزرگتر هستند، اگر بتوانند از شانس و سرنوشت خوب خود بهرهمند شوند و جوان فکر کنند، همچنان نیروی جوانی را در خود حفظ میکنند.
شاهنشه ملوک و سلاطین شرق و غرب
صاحبقران روی زمین خسرو زمان
هوش مصنوعی: این متن به توصیف یک شخص بزرگ و قدرتمند اشاره دارد که در مقام سلطنت بر دیگران تسلط دارد. او کسی است که بر زمین فرمانروایی میکند و در زمان خود مورد احترام و اطاعت قرار میگیرد.
تمغاج خان عادل سلطان گوهری
از عهد خویش تا ملک افراسیاب خان
هوش مصنوعی: تمغاج خان عادل، که یک سلطان عادل و با کفایت است، از زمان خودش تا ملک افراسیاب خان، مورد توجه و احترام قرار گرفته است.
خورشید ملک داران مسعود بن حسن
کز کاخ اوست مطلع خورشید آسمان
هوش مصنوعی: خورشید پادشاهان مسعود بن حسن، از کاخ اوست که نور خورشید آسمان از آنجا میتابد.
ابنای ملک را بثبات حسن دعا
کردند و آن ثبات حسن اوست بی گمان
هوش مصنوعی: فرزندان ملک در زیبایی و دائمی بودن آن دعا کردند و یقیناً آن زیبایی دائمی متعلق به اوست.
ای شاه تاجدار که بر تکیه گاه ملک
هم پادشه نشینی و هم پادشه نشان
هوش مصنوعی: ای پادشاه بزرگ و با شکوه که بر throne سلطنت نشستهای و نماد پادشاهی را نیز در بر داری.
زآنها که شاهنامه فردوسی حکیم
فردوس حکمتند ازیشان توئی نشان
هوش مصنوعی: از میان کسانی که شاهنامه فردوسی را میسرایند و حکمت و معرفت را در آن به تصویر کشیدهاند، تو نشانی از آن حکمت و دانایی هستی.
جمشید صورتی و فریدون شکوه و فر
افراسیاب هیبت و هومان تن و توان
هوش مصنوعی: جمشید، نماد زیبایی و جذابیت است، فریدون نمایانگر شکوه و عظمت است، افراسیاب با وقار و قدرتش شناخته میشود و هومان نیز به عنوان شخصیتی با توانایی و نیروی بدنی ممتاز است.
بهرام روز رزمی و پرویز روز بزم
در مسند اردشیر و بر مرکب اردوان
هوش مصنوعی: بهرام در روز جنگ و پرویز در روز جشن و شادی، بر تخت سلطنت اردشیر نشسته و سوار بر اسب اردوان هستند.
مقبول قول و نافذ فرمان شهنشهی
بر ترک و بر عجم چو سلیمان بر انس و جان
هوش مصنوعی: فرمان و سخن پادشاه مانند سخنان سلیمان بر انسانها و جانداران، بر ترکها و عجمها نیز معتبر و مؤثر است.
مرچشم مملکت را بایسته ای چو نور
مرجسم سلطنت را شایسته ای چو جان
هوش مصنوعی: باید بر چشمان مملکت نورانی باشی و سلطنتت را مانند جان خود ارزشمند و شایسته بدانی.
در آسمان مدار و توقف مراد تست
تا برمدار ماند تو بر مراد مان
هوش مصنوعی: به این معناست که در زندگی، باید به هدف خود پایبند باشی و به سوی آن حرکت کنی. اگر بر مدار آرزوها و خواستههایت متمرکز باشی، میتوانی به خواستههایت دست یابی و آنها را محقق کنی.
بدر و هلال او سیر و ناخج تواند
وز بهر بندگیت کمر بسته توامان
هوش مصنوعی: ماه کامل و هلال او میتوانند در گردش و تغییر حالت باشند، اما من همیشه برای خدمت به شما و بندگیتان آمادهام و خود را به تلاش واداشتهام.
از آسمان تیصرت تو چون رسد مدد
پرند روز حرب تو مرغان ستان ستان
هوش مصنوعی: از آسمان کمک تو به مانند پرندهای میرسد که در روز جنگ به سمت پرندگان دیگر میپرد و آنها را جمعآوری میکند.
جان بخش و جان ستان ملکی ملک را ملک
آن به بود که باشد جانبخش و جان ستان
هوش مصنوعی: ملکی که جانش را میبخشد و جان دیگران را میستاند، واقعاً صاحب و ارباب خوبی است. آن ملک، بهتر است که صفات بخشی و جانستانی را داشته باشد.
جانبخش و جانستان بحقیقت بود خدای
تو سایه خدائی جانبخش و جانستان
هوش مصنوعی: خدای تو در واقعیت، هم منبع بخشندگی و هم جانبخش است. او مانند سایهای است که همواره بر سر تو موجود است و رحمت و زندگی را برای تو به ارمغان میآورد.
هرچند رسم نیست درآید ز سهم تو
دشمن بچشم سوزن چون تار ریسمان
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که گاهی اوقات دشمنان نیز میتوانند از خط و مرزها عبور کنند و تاثیر بگذارند، اما در دل روابط انسانی، نباید به سادگی اجازه داد که نفوذ دشمن بر ما غلبه کند. رابطه و دوستی، درست مثل تار ریسمان است که باید به هم پیوسته و محکم باشد تا از آسیب در امان بماند.
گویند هرکجا ستم آمد برفت داد
این داستان زدند حکیمان باستان
هوش مصنوعی: میگویند هر کجا که ظلمی واقع شده، عدالت از آن جا رفته است و این ماجرا را حکیمان قدیم بیان کردهاند.
داد آمد و ستم شد و غم شد طرب رسید
در پادشاهی تو چنین است داستان
هوش مصنوعی: به دنیا آمدن و ظلم و رنج، باعث شده که شادی در پادشاهی تو حاضر شود؛ چنین است روایت داستان.
از شرفه جلاجل شاهین عدل تو
عنقای ظلم گشت پس قاف در نهان
هوش مصنوعی: با نور و جلال شاهانه تو، پرندهای که نماد ظلم بود، به عنقا تبدیل شد و به همین خاطر، قاف به طور پنهانی باقی ماند.
از سهم و از سیاست نادر گذار تو
بر گرگ دیده پوست بدرد سگ شبان
هوش مصنوعی: از سهم و از سیاست نادر عبور کن، زیرا که تو بر گرگی تیرگی دیدهای و پوستش به درد سگ شبان میخورد.
هستند اهل ایمان اندر امان تو
تا از دعای ایشان باشی تو در امان
هوش مصنوعی: مؤمنان در حفاظت و حمایت تو هستند، تا آنجا که با دعای آنها تو هم در امنیت و آرامش خواهی بود.
نام بهشت روی زمین دار ملک تست
ار دی بهشت کرد جهانرا بهشت سان
هوش مصنوعی: بهشت بر روی زمین، نام توست. اگر جهان را بهشتی بسازی، همانند بهشت میشود.
تا در بهشت عدن براق تو گامزن
گردد درین بهشت بزی شاد و کامران
هوش مصنوعی: تا زمانی که در بهشت عدن، مرکب زیبای تو راه برود، در این بهشت زندگی پر از شادی و خوشبختی خواهد بود.
ای سوزنی بسوزن حکمت برشته کن
در ثنا و مدحت و بر پادشا بخوان
هوش مصنوعی: ای سوزن، با دقت و هنرمندی، سخنان حکمتآمیز خود را در ستایش و مدح بیان کن و برای پادشاه بخوان.
حسان بسیدالقرشی شعر خویش را
بستود و عقل و طبع ترا کرد امتحان
هوش مصنوعی: حسان بسیدالقرشی شعرش را ستایش کرد و عقل و ذوق تو را مورد آزمایش قرار داد.
تا شعر خویش را بستانی به مدح شاه
در باب شعر سنت حسان کنی بیان
هوش مصنوعی: تا وقتی که شعر خودت را برای ستایش شاه بگویی، میتوانی درباره شعر سنتی حسان نیز صحبت کنی.
جاوید خواه شاه جهانرا بقای عمر
تا در جهان بماند نام تو جاودان
هوش مصنوعی: ای جاویدخواه، برای شاه بزرگ جهان، آرزوی طول عمر دارم تا نام تو در این دنیا همیشه جاودان بماند.

سوزنی سمرقندی