گنجور

شمارهٔ ۹۰

چون مجرد شد او و عریان شد
آفتاب خوشی بر او برتافت

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون مجرد شد او و عریان شد
آفتاب خوشی بر او برتافت
هوش مصنوعی: زمانی که او از قید و بندها رها شد و آزاد گشت، شادی و روشنی مانند آفتاب بر او تابید.