گنجور

غزل شمارهٔ ۶۰۴

جام و می بخشید و می وی می دهد
ور نباشد جام می کی می دهد
عالمی از جود او موجود شد
این کرم بین شی بلا شی می دهد
رند سرمست ار بیابد می فروش
می نوازد بارها می می دهد
هرچه ما را می دهد شاه و گدا
در حقیقت حضرت وی می دهد
مجلس عشق است و ما مست و خراب
ساقی ما می به هی هی می دهد
دردم نایی نفس او می دمد
آن چنان آواز از نی می دهد
نعمت الله را به ما بخشید باز
لطف او نعمت پیاپی می دهد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جام و می بخشید و می وی می دهد
ور نباشد جام می کی می دهد
هوش مصنوعی: شراب و جام را می‌دهد و اگر جام نباشد، چه کسی می‌تواند شراب بدهد؟
عالمی از جود او موجود شد
این کرم بین شی بلا شی می دهد
هوش مصنوعی: جهانی از بخشش او به وجود آمده است، این مهربانی را ببین که چگونه بلا را به چیزهای خوب تبدیل می‌کند.
رند سرمست ار بیابد می فروش
می نوازد بارها می می دهد
هوش مصنوعی: اگر شخص خوشگذران و شادابی، مشروبات الکلی را پیدا کند، بارها او را نوازش می‌کند و به او شراب می‌دهد.
هرچه ما را می دهد شاه و گدا
در حقیقت حضرت وی می دهد
هوش مصنوعی: هر چیزی که ما از شاه و گدا دریافت می‌کنیم، در واقع از سوی خود اوست.
مجلس عشق است و ما مست و خراب
ساقی ما می به هی هی می دهد
هوش مصنوعی: محفل عشق برپاست و ما در حالت شیدایی و بی‌خودی به سر می‌بریم. ساقی ما پیوسته به ما شراب می‌دهد و به شوق و ذوق ما می‌افزاید.
دردم نایی نفس او می دمد
آن چنان آواز از نی می دهد
هوش مصنوعی: درد من به قدری است که گویی نفس او در من جاری می‌شود و همانند نی، صدای غم‌انگیزی را از من خارج می‌کند.
نعمت الله را به ما بخشید باز
لطف او نعمت پیاپی می دهد
هوش مصنوعی: خداوند به ما نعمتی عطا کرد و دوباره مهربانی خود را نشان می‌دهد و نعمت‌های بیشتری به ما می‌دهد.