گنجور

غزل شمارهٔ ۶۰۳

هرکه جان در عشق جانان می‌دهد
عشق جانان کشته را جان می‌دهد
می فراوان است و ساقی بس کریم
می به سرمستان فراوان می‌دهد
شاهد ما بس لطیف و نازک است
بوسه بر روی حریفان می‌دهد
آبرو گر قطره‌ای پیشش بریم
در عوض دریای عمان می‌دهد
جود او بخشید عالم را وجود
لطف او پیوسته احسان می‌دهد
گنج را در کنج ویران می‌نهد
وآن نشان ما را به پنهان می‌دهد
سید ما دست دستان می‌برد
بعد از آن دستی به دستان می‌دهد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرکه جان در عشق جانان می‌دهد
عشق جانان کشته را جان می‌دهد
هوش مصنوعی: هر کس که جان خود را در عشق محبوبش فدای کند، محبوب نیز به او زندگی و جان تازه‌ای می‌بخشد.
می فراوان است و ساقی بس کریم
می به سرمستان فراوان می‌دهد
هوش مصنوعی: شراب بسیار است و ساقی با سخاوت، به مست‌ها می‌افزاید و نوشیدنی می‌دهد.
شاهد ما بس لطیف و نازک است
بوسه بر روی حریفان می‌دهد
هوش مصنوعی: این شاهد بسیار ظریف و دلنشین است و لبخندش را به طرف رقبایش نثار می‌کند.
آبرو گر قطره‌ای پیشش بریم
در عوض دریای عمان می‌دهد
هوش مصنوعی: اگر ما به او احترامی کوچک نشان دهیم، او در عوض چیزی بسیار بزرگ‌تر و با ارزش‌تر به ما خواهد داد.
جود او بخشید عالم را وجود
لطف او پیوسته احسان می‌دهد
هوش مصنوعی: بخشش خداوند به مخلوقات باعث وجود و حیات آنهاست و مهربانی و لطف او همواره در حال هدیه دادن و کمک به خلق است.
گنج را در کنج ویران می‌نهد
وآن نشان ما را به پنهان می‌دهد
هوش مصنوعی: گنجی را در گوشه‌ای از ویرانی پنهان می‌کند و این نشانه‌ای از ما را به طور مخفیانه به نمایش می‌گذارد.
سید ما دست دستان می‌برد
بعد از آن دستی به دستان می‌دهد
هوش مصنوعی: سید ما با یک دست، کارهایی انجام می‌دهد و پس از آن با دست دیگر به دیگران کمک می‌کند.