بخش ۲۸ - تمثیل در بیان نسبت عقل با شهود
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
رببربر
باید عقل مذکور را
را حمل بر عقل مشوب کرد نه بر عقل صرف قراح .
تمثیل
تمثیلی است مبنی بر اینکه کسی که قابلیت ادراک چیزی را نداشته باشد منکر آن می شود.
427 ندارد باورت اکمه ز الوان و گر صد سال گوئی نقل و برهان
اکمه، کور مادرزاد را گویند. شیخ می فرماید: تو که بینا هستی، اگر صد سال با نقل و برهان به کور مادرزاد در مورد چگونگی سرخ، آبی، سیاه و الوان دیگر صحبت کنی او تو ا باور نخواهد کرد.
428 سفید و سرخ وزرد و سبز و کاهی به نزد وی نباشد جز سیاهی
در نزد کور مادرزاد سفید، سرخ ، زرد، سبز و کاهی جز سیاهی رنگ دیگری نیست البته اگر دقیق تر بگوئیم حتی سیاهی هم نیست چون اگر سیاهی را درک کند به مصداق «الأشْیاءُ إنَّما یَتَبَیَّنُ بِأضْدادِها» باید سفید را هم درک کند و اگر سفید را درک کرد پس سایر رنگ ها را درک می کند. پس برای کور مادرزاد اصلاً رنگ مفهوم و معنایی ندارد.
429 نگر تا کور مادرزاد بد حال کجا بینا شود از کَحْل کَحّال
شیخ می فرماید: نگاه کن و ببین اگر کوری مادرزاد باشد، چگونه با معالجه چشم پزشک بینا می شود به عبارت دیگر کور مادرزاد با معالجه بینا نمی شود. چشم پزشک آن کوری را می تواند معالجه کند که در اثر بیماری برایش ایجاد شده است. به عنوان مثال کسی که چشمش بواسطۀ آب مروارید نابینا شده است در این صورت با معالجه بینا می شود. به همان ترتیب است اگر مؤمنی در اصل فطرت دیدۀ وی به حق بینا بــود اما به علت شهوات نفسانی چشــم بصیرت وی کــور شده بود با معالجه مرشدان کامل می تواند بینا شود.
430 خرد از دیدن احوال عقبی بود چون کور مادرزاد دنیا
در این بیت شیـخ به کسانی که از راه عقل می خواهند حقیقت را دریابند تعریضی می زند و می گوید: خرد یعنی عقل از ادراک احوال عقبی که یکی از آن احوال، دیدن و مشاهدۀ جمال حق است، مانند کور مادرزاد دنیاست یعنی همان گونه که کور مادرزاد، قادر به دیدن رنگ ها نبوده، معالجه پذیر هم نیست، آن شخص هم هرگز مشاهدۀ جمال حق نمی تواند بکند.
431 ورای عقل، طوری دارد انسان که بشناسد بدان اسرار پنهان
شیخ می فرماید: ماوراء عقل، انسان طوری و طریقــی دیگـر دارد که با آن طـور و طـریق می تواند اسرار پنهان را بشناسد و آن طور به حکم آیۀ قرآن «فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» عبارت است از تصفیه، سلوک، ریاضت، مجاهده و پاک کردن دل از غیر حق که راه انبیاء و اولیاء است و این همان طریق عشق و محبت است.
432 به سان آتش اندر سنگ و آهن نهادست ایزد اندر جان و در تن
از ا صطکاک سنگ با آهن آتش ایجاد می شود و هر کدام از آن ها به تنهایی مولد جرقه و آتش نیست و به همان ترتیب است عشق و محبت که منجر به لقاء حق می گردد در جان و تن انسان نهاده است. وقتی جان و تن بر هم زده شد، آن عشق و محبت ظاهر می شود و از هر یکی جان و تن به تنهایی این معنی حاصل نمی شود. بر هم زدن تن و جان نیز عبارت از سلوک، ریاضت و عدم پیروی از خواسته های نفسانی می باشد.
433 از آن مجموع پیدا گردد این راز چو بشنیدی برو با خود بپرداز
یعنی از طریق عقل و استدلال راز کشف نمی شود بلکه از مجموع جان و تن انسانی به طریقه تصفیه، راز، آشکار و پیدا می شود. حال که این موضوع را شنیدی از عقل و استدلال دست بردار و برو با خود بپرداز. یعنی به طریقۀ تصفیه دل و تطهیر آن مشغول باش و نقوش اغیار از دل خود محو گردان .
434 چو بر هم اوفتاد آن سنگ و آهن ز نورش هر دو عالم گشت روشن
چون سنگ و آهن که مراد از آن جان و تن ا ست، بر هم اوفتاد یعنی به طریقه تصفیه دل پرداخت، از نور حاصل از بر هم افتادن جان و تن، هر دو عالم روشن می شود. در این حالت است که انسان از خود بیخود گشته، خود را مظهر و عین نور حقیقت می بیند و دو عالم را با نور خود منور می سازد.
435 تویی تو نسخۀ نقش الهی بجو از خویش هر چیزی که خواهی
این بیت اشاره به این حدیث است که فرمود «مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه» بارها گفته شده است که انسان جامع جمیع اسماء و صفات الهی است و حق در حجاب تعین «تو» مخفی گشته است بنابر اگر انسانی «تویی» خود را از خود کنار بزند، نسخه کامل نقش الهی در او هویدا می گردد. به همین جهت شیخ می فرماید که تو نسخه کامل نقش خدا هستی. بنابر این هر چیزی را که می خواهی در وجود خودت جستجو کن و این امر نیز جز به طریق عبادت، ،سلوک، مجاهده، ارشاد کامل و تصفیه دل امکان پذیر نیست.
5 ورای عقل، طوری دارد انسان که بشناسد بدان اسرار پنهان
***
ابن عربی، طور ورای طور را قلب میداند
[یزدانپناه عسکری*]
اصالت با نیروی وادار کننده مشاهده و ادراک است
فتوحات جلد 1 ص 347