گنجور

شمارهٔ ۳۴۶

دل نمیرد تا ابد گر عشق باشد جان دل
تن چو جان پاینده گردد گر برد فرمان دل
پادشاه دل جهانگیر و جهان بخش است رو
گر ولایت خواهی ای جان آن دل شو آن دل
آ بدانی کرد نتوانند شاهان جهان
اندر آن کشور که ویرانی کند سلطان دل
عاقبت بر ملک جان منشور سلطانی دهند
هرکه او را در حساب آرند در دیوان دل
چون طبیب فضل دل را دردمند عشق کرد
گر هلاک جان نمی خواهی مکن درمان دل
گوی دولت را جز آن حضرت نباشد جای گاه
شهسوار همت ار بر وی زند چوگان دل
مردگان را همچو عیسی زنده گردانی بدم
خضر جانت ار آب خورد از چشمه حیوان دل
چون تو در دریای غفلت غرقه یی همچون صدف
زآن نمی دانی که گوهر عشق دارد کان دل
غیر عشق ار جان بود در دل منه کرسی او
زآنکه شاه عشق دارد تخت در ایوان دل
دوست ننشاندی نهال عشق خود در باغ جان
در سفال تن اگر برنامدی ریحان دل
تا کند بر جان تجلی روی معنی دار دوست
رسم صورت محو گردان از نگارستان دل
ای دل و جان را ز روی تو هزاران نیکویی
تو دل جانی بدان روی نکو یا جان دل
از رخ خوب تو افگند اسب در صحرای جان
شاه عشق تو که می زد گوی در میدان دل
همچو سوره بر سر جان تاج بسم الله نهد
آیت عشق تو گر نازل شود در شان دل
سیف فرغانی برو شاگردی او کن خواند
یک ورق از علم عشقش در دبیرستان دل

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل نمیرد تا ابد گر عشق باشد جان دل
تن چو جان پاینده گردد گر برد فرمان دل
هوش مصنوعی: دل تا زمانی که عشق وجود داشته باشد نمی‌میرد. اگر عشق در دل باشد، جسم نیز به‌سان جان زنده می‌ماند و همچنان که دل فرمان می‌دهد، زندگی ادامه پیدا می‌کند.
پادشاه دل جهانگیر و جهان بخش است رو
گر ولایت خواهی ای جان آن دل شو آن دل
هوش مصنوعی: پادشاهی که دل‌ها را تسخیر می‌کند و بر تمام دنیا حکم می‌راند، اگر به دنبال راهنمایی و هدایت هستی، باید به آن دل توجه کنی و در آن حاضر شوی.
آ بدانی کرد نتوانند شاهان جهان
اندر آن کشور که ویرانی کند سلطان دل
هوش مصنوعی: بدان که هیچ پادشاهی در این جهان نمی‌تواند کشور را از ویرانی نجات دهد، اگر دل سلطان در آن کشور خراب باشد.
عاقبت بر ملک جان منشور سلطانی دهند
هرکه او را در حساب آرند در دیوان دل
هوش مصنوعی: در نهایت، به کسی که در دل دیگران محبوب و مورد احترام است، قدرت و سلطنت عطا می‌شود، زیرا او در نظر مردم ارزشی والایی دارد.
چون طبیب فضل دل را دردمند عشق کرد
گر هلاک جان نمی خواهی مکن درمان دل
هوش مصنوعی: وقتی که پزشک عشق به دل می‌زند و آن را بیمار می‌کند، اگر نمی‌خواهی جانت را از دست بدهی، در بهبود دل تلاشی نکن.
گوی دولت را جز آن حضرت نباشد جای گاه
شهسوار همت ار بر وی زند چوگان دل
هوش مصنوعی: فقط آن حضرت است که می‌تواند گوی موفقیت را به دست بگیرد و کسی که بلند همت باشد، اگر بر او ضربه‌ای از دل بخورد، باید آن را در مسیر خودش هدایت کند.
مردگان را همچو عیسی زنده گردانی بدم
خضر جانت ار آب خورد از چشمه حیوان دل
هوش مصنوعی: مردگان را می‌توانی مثل عیسی زنده کنی، اگر جانت همانند خضر از آب زندگی بنوشد.
چون تو در دریای غفلت غرقه یی همچون صدف
زآن نمی دانی که گوهر عشق دارد کان دل
هوش مصنوعی: تو در دریای غفلت غرق شده‌ای و مانند صدفی هستی که از وجود گوهری به نام عشق در دل خود بی‌خبر است.
غیر عشق ار جان بود در دل منه کرسی او
زآنکه شاه عشق دارد تخت در ایوان دل
هوش مصنوعی: اگر در دل غیر از عشق چیزی باشد، آن را در دل قرار نده. زیرا که شاه عشق در دل، تخت و جایگاهی دارد.
دوست ننشاندی نهال عشق خود در باغ جان
در سفال تن اگر برنامدی ریحان دل
هوش مصنوعی: اگر عشق خود را در دل من که همچون باغی است می‌کاشتید، روح من چون گلی خوشبو شکوفا می‌شد.
تا کند بر جان تجلی روی معنی دار دوست
رسم صورت محو گردان از نگارستان دل
هوش مصنوعی: تا جلوه‌ای از حقیقت و معنی دوست بر جانم نمایان شود، تصویر این احساس را از باغ دل محو و نابود می‌کنم.
ای دل و جان را ز روی تو هزاران نیکویی
تو دل جانی بدان روی نکو یا جان دل
هوش مصنوعی: ای دل و جان، تو از زیبایی‌های تو بهره‌مند هستی و هزاران خوبی در تو نهفته است. ای دل، به آن زیبایی‌های خوبت آگاه باش.
از رخ خوب تو افگند اسب در صحرای جان
شاه عشق تو که می زد گوی در میدان دل
هوش مصنوعی: از زیبایی تو چنان می‌درخشد که دل عاشق را در میدان عشق به حرکت در می‌آورد و او را مانند اسبی می‌بیند که در دشت زندگی می‌تازد.
همچو سوره بر سر جان تاج بسم الله نهد
آیت عشق تو گر نازل شود در شان دل
هوش مصنوعی: اگر عشق تو مانند یک آیه باشد، بر سر جانم همچون تاجی از زیبایی قرار می‌گیرد و اگر این آیه برای دل من نازل شود، هم‌چون سوره‌ای با عظمت خواهد بود.
سیف فرغانی برو شاگردی او کن خواند
یک ورق از علم عشقش در دبیرستان دل
هوش مصنوعی: سیف فرغانی می‌گوید که تو باید پیرو او شوی و در نزد او یاد بگیری. او در دلش یک صفحه از علم عشق را در مدرسه احساسات خود خوانده است.