شمارهٔ ۵۹
آنچه دی کرد به من آن پسر سر گرغر
اندر آفاق ندیدم که یکی لمتر کرد
گفتمش پوتی و لوتی کنی امروز مرا
دست بر سر زد و پس پای سبک در سر کرد
دست در گردنم آورد پس او از سر لطف
گوش و آغوش مرا پر گهر و زیور کرد
تا تو آبی خوری آن جان جهان بیمکری
پشتم از آب تهی و شکم از نان پر کرد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آنچه دی کرد به من آن پسر سر گرغر
اندر آفاق ندیدم که یکی لمتر کرد
هوش مصنوعی: آنچه دیروز آن پسر به من کرد، در هیچ جای دنیا ندیدم که کسی به این شکل با من رفتار کند.
گفتمش پوتی و لوتی کنی امروز مرا
دست بر سر زد و پس پای سبک در سر کرد
هوش مصنوعی: به او گفتم امروز کاری کن که به من کمک کنی، او با خونسردی بر سرم دست کشید و سپس با نرمی پایش را بالا برد و به کار ادامه داد.
دست در گردنم آورد پس او از سر لطف
گوش و آغوش مرا پر گهر و زیور کرد
هوش مصنوعی: او با محبت خودش دست مرا به گردن گرفت و گوش و آغوش من را پر از گوهر و زیور کرد.
تا تو آبی خوری آن جان جهان بیمکری
پشتم از آب تهی و شکم از نان پر کرد
هوش مصنوعی: در حالی که تو مشغول لذت بردن و خوش گذرانی هستی، من دچار کمبود و نداشتن آب و نان شدهام.
حاشیه ها
1397/04/22 20:06
من
موندم واسه چی به این آدم .... میگن حکیم؟!!
1398/04/17 14:07
abbas raee
شما زندگی نامه حکیم سنایی را بخوانید جوابتون رو می گیرید.!!