گنجور

شمارهٔ ۷۳

گل به باغ آمده تقصیر چراست
ساقیا جام می لعل کجاست
به چنین وقت و چنین فصل عزیز
کاهلی کردن و سستی نه رواست
ای سنایی تو مکن توبه ز می
که ترا توبه درین فصل خطاست
عاشقی خواهی و پس توبه کنی
توبه و عشق بهم ناید راست
روزکی چند بود نوبت گل
روزه و توبه همه روز بجاست
جز از آن نیست که گویند مرا
یار بود آنکه نه از مجمع ماست
شد به بد مردی و میخانه گزید
نیک مردی را با زهد نخواست
من به بد مردی خرسند شدم
هر قضایی که بود خود ز قضاست
ای بدا مرد که امروز منم
ای خوشا عیش که امروز مراست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گل به باغ آمده تقصیر چراست
ساقیا جام می لعل کجاست
هوش مصنوعی: گل به باغ آمده و این که چرا این اتفاق افتاده، تقصیر کیست؟ ای ساقی، جام می قرمز کجاست؟
به چنین وقت و چنین فصل عزیز
کاهلی کردن و سستی نه رواست
هوش مصنوعی: در چنین زمان و فصل مهمی، تنبلی و کم‌کاری قابل قبول نیست.
ای سنایی تو مکن توبه ز می
که ترا توبه درین فصل خطاست
هوش مصنوعی: ای سنایی، از نوشیدن شراب توبه نکن، چرا که در این فصل، توبه کردن اشتباه است.
عاشقی خواهی و پس توبه کنی
توبه و عشق بهم ناید راست
هوش مصنوعی: اگر به عشق ورزیدن تمایل داری، باید از توبه کردن دست برداری، چون توبه و عشق هرگز با هم سازگار نیستند.
روزکی چند بود نوبت گل
روزه و توبه همه روز بجاست
هوش مصنوعی: چند روزی از سال را باید به یاد گل و زیبایی بگذرانیم، اما همیشه فرصت مناسبی برای بازگشت و توبه وجود دارد.
جز از آن نیست که گویند مرا
یار بود آنکه نه از مجمع ماست
هوش مصنوعی: تنها چیزی که می‌گویند این است که دوست من کسی است که از جمع ما نیست.
شد به بد مردی و میخانه گزید
نیک مردی را با زهد نخواست
هوش مصنوعی: آن مرد بد تصمیم گرفت به میخانه برود و نیک‌مردی که زهد و دینداری داشت را نخواست.
من به بد مردی خرسند شدم
هر قضایی که بود خود ز قضاست
هوش مصنوعی: من از بدی‌ها و سختی‌ها راضی شدم، زیرا هر چیزی که پیش می‌آید، نتیجه تقدیر و سرنوشت است.
ای بدا مرد که امروز منم
ای خوشا عیش که امروز مراست
هوش مصنوعی: ای مرد بدبخت، که امروز من در اوج خوشی و لذتم و روز خوبی برای من است.

خوانش ها

شمارهٔ ۷۳ به خوانش عندلیب