گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۷

بیا تا اهل معنی را درین عالم به غم بینی
بیا تا لطف ربانی و احسان و کرم بینی
بیا تا سوز مشتاقان و راه بی‌دلان بینی
ز اوتادان و ابدالان علم اندر علم بینی
همه صحرای روحانی پر از مردان حق بینی
ز صوت و ذوق داوودی همه جانها خرم بینی
ازین زندان سلطانی دل و جان را دژم یابی
ز شادی جان هر مومن چو بستان ارم بینی
گهی جنات اعلا را مکان خویشتن بینی
گهی خود را در آن میدان بدان مردان به هم بینی
نبینی در مسلمانی به جز رسمی و گفتاری
ز افعال مسلمانان درین مردان رقم بینی
برفتند از جهان یکسر همه مردان درین کشته
کنون آفاق سرتاسر همه ظلم و ستم بینی
چه بویی سوی این میدان چه گردی گرد این زندان
چه بندی دل درین ایوان که چندین دردو غم بینی
جهان را سیرت و آیین چنینست ای مسلمانان
که مردان حقیقت را درین عالم دژم بینی
نبینی هیچ مردی را که با وی صدق همراهست
اگر بینی چنان بینی که گرگی در حرم بینی
چگونه مرد با تحقیق روی خویش بنماید
کزان تحقیق‌ها حالی تو لا یابی و لم بینی
حرام اندر کدام آیین حلالست ای مسلمانان
حرامی را سلم خوانی ز قسام این قسم بینی
نترسی هیچ از ایزد نپرسی هیچ از عدلش
ولیکن راحت و شادی تو از سود و سلم بینی
بدین زندان خاموشان یکی از چشم دل بنگر
که آنجا صدهزاران کس ندیم صد ندم بینی
نه آنجا مهتری باشد نه آنجا کهتری باشد
نه آنجا سروری باشد نه خیل و نه حشم بینی
نه ملک روم و ری بینی نه رطل و جام می بینی
نه طبل و نای و نی بینی نه بانگ زیر و بم بینی
نه داد عادلان ماند نه ظلم ظالمان ماند
نه جور جابران ماند نه مخدوم و خدم بینی
به زیر سنگ و گل بینی همه شاهان عالم را
کجا آن روز در گیتی ملوکان عجم بینی
جوانان را زبون بینی زمین دریای خون بینی
چنان دلبر هزاران بیش در زیر قدم بینی
نخواهد بودن این حالت بترسید ای مسلمانان
چو این مشکل بیان گردد کجا زلف صنم بینی
سنایی خود یکی بنگر که فردا چون بود حالت
ازین گفتار بی معنی بسی در دیده نم بینی
مگر فضلی کند ایزد کزین حالت رها گردی
وگر نه با چنین خصلت نجات خویش کم بینی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیا تا اهل معنی را درین عالم به غم بینی
بیا تا لطف ربانی و احسان و کرم بینی
هوش مصنوعی: بیا و در این دنیا ببین که چگونه افراد صاحب معنویت و درک عمیق از زندگی، با دل‌تنگی و غم سروکار دارند. بیاین تا رحمت و محبت و generosity الهی را مشاهده کنی.
بیا تا سوز مشتاقان و راه بی‌دلان بینی
ز اوتادان و ابدالان علم اندر علم بینی
هوش مصنوعی: بیا ببینم که چقدر عشق و اشتیاق در دل عاشقان وجود دارد و چطور آن‌ها در مسیر جدایی کنکاش می‌کنند. در میان زهدپرستان و عارفان، دانش و حکمت را در عمق درک و فهم آنها مشاهده خواهی کرد.
همه صحرای روحانی پر از مردان حق بینی
ز صوت و ذوق داوودی همه جانها خرم بینی
هوش مصنوعی: در دنیای معنوی، افرادی با ویژگی‌های راستین و عمیق وجود دارند که صدای دل‌انگیز و احساسات زیبا و شیرین آن‌ها، روح همه را شاداب و خوشحال می‌کند.
ازین زندان سلطانی دل و جان را دژم یابی
ز شادی جان هر مومن چو بستان ارم بینی
هوش مصنوعی: اگر در این زندان سلطنتی به دل و جان نگاه کنی، احساس ناراحتی می‌کنی، اما خوشحالی روح هر مؤمنی را مانند باغی در بهشت می‌توانی بیابی.
گهی جنات اعلا را مکان خویشتن بینی
گهی خود را در آن میدان بدان مردان به هم بینی
هوش مصنوعی: گاه خود را در بهشت‌های عالی می‌بینی و گاه در میدان نبرد با مردان بزرگ خود را مشاهده می‌کنی.
نبینی در مسلمانی به جز رسمی و گفتاری
ز افعال مسلمانان درین مردان رقم بینی
هوش مصنوعی: در بین مسلمانان تنها چیزی که می‌بینی، رفتار و حرف‌های ظاهری آنهاست. باید در اعمال این مردان به دنبال حقیقت و معنا باشی.
برفتند از جهان یکسر همه مردان درین کشته
کنون آفاق سرتاسر همه ظلم و ستم بینی
هوش مصنوعی: همه مردان از دنیا رفته‌اند و اکنون در این کشتار، در سراسر جهان فقط ظلم و ستم دیده می‌شود.
چه بویی سوی این میدان چه گردی گرد این زندان
چه بندی دل درین ایوان که چندین دردو غم بینی
هوش مصنوعی: این بیت به احوال و احساسات درونی فردی اشاره دارد که در محیطی ناامیدکننده و پر از درد و رنج قرار دارد. بویی که به سوی میدان می‌آید و گرد و غبار اطراف زندان، همگی نمادهای محنت و غم هستند. فرد از دلایل و مشقات فراوانی که در ایوان دارد و از منظره‌ی دردناک اطراف خود به شدت متاثر است. این احساس به نوعی از بندهای عاطفی و اجتماعی نیز اشاره می‌کند که او را به شدت آزار می‌دهد و ذهن و قلب او را در تنگنا قرار داده است.
جهان را سیرت و آیین چنینست ای مسلمانان
که مردان حقیقت را درین عالم دژم بینی
هوش مصنوعی: در این دنیا، آداب و رسوم به گونه‌ای است که اگر مردان حقیقت و واقعیت را در این جهان تاریک مشاهده کنی، می‌بینی که آنها چگونه در این فضا زندگی می‌کنند. ای مسلمانان، به این نکته توجه کنید.
نبینی هیچ مردی را که با وی صدق همراهست
اگر بینی چنان بینی که گرگی در حرم بینی
هوش مصنوعی: اگر مردی را ببینی که صداقت و راستگویی دارد، آنچنان او را ببین که گویی گرگی را در مکانی امن و مقدس دیده‌ای.
چگونه مرد با تحقیق روی خویش بنماید
کزان تحقیق‌ها حالی تو لا یابی و لم بینی
هوش مصنوعی: چطور ممکن است که انسان با بررسی وجود خود بتواند نشان دهد که از آن تحقیقات هیچ نتیجه‌ای نگرفته و حالا نمی‌بیند و درک نمی‌کند.
حرام اندر کدام آیین حلالست ای مسلمانان
حرامی را سلم خوانی ز قسام این قسم بینی
هوش مصنوعی: در کدام نظام و قانونی، حرام جایز است؟ ای مسلمانان، چگونه می‌توانی کسی را که حرامزاده است، با عنوان سلم و صلح‌جو معرفی کنی، در حالی که این تناقض را در قسم و سوگند شاهد هستی؟
نترسی هیچ از ایزد نپرسی هیچ از عدلش
ولیکن راحت و شادی تو از سود و سلم بینی
هوش مصنوعی: اگر از خدا نترسی و از عدالت او نپرسی، اما خوشی و آرامش تو به وسیله منافع و صلحی که می‌بینی، به دست می‌آید.
بدین زندان خاموشان یکی از چشم دل بنگر
که آنجا صدهزاران کس ندیم صد ندم بینی
هوش مصنوعی: در این دنیای خاموشی که به عنوان زندان توصیف شده، چشمان دل را باز کن و به دور و برت نگاه کن. در آنجا افراد بسیاری وجود دارند که همدم و هم صحبت همدیگر هستند، و تو به راحتی می‌توانی صدای آنها را بشنوی.
نه آنجا مهتری باشد نه آنجا کهتری باشد
نه آنجا سروری باشد نه خیل و نه حشم بینی
هوش مصنوعی: در آنجا نه کسی برتری دارد و نه کسی حقارت، نه حاکم و سرور وجود دارد و نه جمعیتی یا خدمتگزارانی را می‌توان مشاهده کرد.
نه ملک روم و ری بینی نه رطل و جام می بینی
نه طبل و نای و نی بینی نه بانگ زیر و بم بینی
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به توصیف وضعیتی می‌پردازد که در آن هیچ چیز از زیبایی‌ها و لذت‌های دنیوی حاضر نیست. نه نشانه‌ای از ثروت و قدرت، نه نشانه‌ای از شادی و هنر موسیقی، و نه صدای رقص و نواهایی که روح را شاداب کند، دیده نمی‌شود. این بیان می‌تواند به عدم وجود لذت و زیبایی در حالت کنونی اشاره داشته باشد.
نه داد عادلان ماند نه ظلم ظالمان ماند
نه جور جابران ماند نه مخدوم و خدم بینی
هوش مصنوعی: نه از عدالت و انصاف خبری مانده و نه از ظلم و ستم ظالمان. حتی نشانه‌ای از ستمگران و خدمت‌گزاران هم وجود ندارد.
به زیر سنگ و گل بینی همه شاهان عالم را
کجا آن روز در گیتی ملوکان عجم بینی
هوش مصنوعی: اگر به زیر سنگ و خاک نگاهی بیندازی، همه پادشاهان دنیا را خواهی دید. اما آن روزی را که پادشاهان ایرانی در این دنیا حضور داشتند، کجا می‌توانی پیدا کنی؟
جوانان را زبون بینی زمین دریای خون بینی
چنان دلبر هزاران بیش در زیر قدم بینی
هوش مصنوعی: اگر به جوانان نگاه کنی، می‌بینی که در زیر پای آنها زمین لبریز از خون است. این نشان می‌دهد که عشق و احساسات عمیق‌تری در زیر این سختی‌ها و چالش‌ها وجود دارد.
نخواهد بودن این حالت بترسید ای مسلمانان
چو این مشکل بیان گردد کجا زلف صنم بینی
هوش مصنوعی: ای مسلمانان، بترسید که اگر این حالت تغییر کند و واقعیت روشن شود، دیگر جایی برای دیدن زیبایی‌های محبوب نخواهید داشت.
سنایی خود یکی بنگر که فردا چون بود حالت
ازین گفتار بی معنی بسی در دیده نم بینی
هوش مصنوعی: سنایی می‌گوید: خودت کمی تامل کن و ببین که فردا حال و روزت چگونه خواهد بود. از این حرف‌های بی‌محتوا، در آینده چیزهای زیادی را در چشمت خواهی دید.
مگر فضلی کند ایزد کزین حالت رها گردی
وگر نه با چنین خصلت نجات خویش کم بینی
هوش مصنوعی: اگر خداوند به تو لطفی کند و از این وضعیت رها شوی، وگرنه با این ویژگی‌ها، نجات خود را ناچیز بشمار.