گنجور

شمارهٔ ۳۲ - نوحه دیگر

الظلمیه الظلمیه امت بیدادگر
سر بریدند از تن نوباوه خیرالبشر
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم
آنکه بودی گمرهان را بعد پیغمبر دلیل
آنکه بودی زاده میراب آب سلسبیل
آنکه شد سوی فلک پویان به بال جبرئیل
از خندک کوفیان شد پیکرش پر بال و پر
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم
ای سکینه از حرم کن جانب میدان شتاب
تا به هوش آید بزن بر روی باب خود گلاب
ای رقیه بهر شاه کربلا بَردار آب
آسمان حاک یتیمی کرد یک یک را به سر
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم
زینب ای ام‌المصیبه موسم افغان رسد
کار حلقوم حسین با خنجر بران رسید
ذوالجناح خسرو لب تشنه از میدان رسید
کن به زین واژگون اسب شاه دین نظر
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم
ام کلثوم ای نموده ناوک غم بسملت
حق رسد من‌بعد ازین به فریاد دلت
ای ستم‌کش گشت در کنج خرایه منزلت
چادر از بهر اسیری کن به سر ای خون‌جگر
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم
ای جمالت شمع فانوس حریم ابتلا
دختر ختم رسل یا حضرت خیرالنساء
تا که چشم نور چشمت را ببندی از وفا
کن به سوی کربلا از گلشن جنت گذر
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم
یا علی ای کرده دایم از یتیمان یاوری
روی کن در کربلا با ذوالفقار حیدری
شد ز سیلی روی اطفال حسین نیلوفری
تا زنی بر کشت عمر شمی بی‌پروا شرر
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم
یا رسول‌الله ای پیغمبر عالی‌مقام
عابدین شد در میان کوفیان بی‌احترام
زنیت غم‌پرورت از کربلا تاشهر شام
شد به همراه سنان وشمر و خولی همسفر
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم
زینت آغوش دوش رحمه للعالمین
مانده بی‌غسل و کفن عریان و بی‌سر زمین
(صامت) از صبح جوانی تا به روز واپسین
گشت اندر ماتم فرزند زهرا نوحه‌گر
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

الظلمیه الظلمیه امت بیدادگر
سر بریدند از تن نوباوه خیرالبشر
هوش مصنوعی: بدی و ستم، ظلمی که مظلومان را در چنگال بیدادگران می‌کشد، جان جوان‌ترین و بهترین انسان‌ها را گرفته است.
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم
هوش مصنوعی: ای شاه بدون سر، من حسین هستم که پسر پیامبر است. من شافع روز قیامت هستم و در این دنیا بی‌کس و یاور هستم.
آنکه بودی گمرهان را بعد پیغمبر دلیل
آنکه بودی زاده میراب آب سلسبیل
هوش مصنوعی: آن که پس از پیامبر، گمراهان را هدایت کرد و دلیل راهنمایی آن‌ها بود، از نسل فردی است که نهر آب شیرین را می‌آورد.
آنکه شد سوی فلک پویان به بال جبرئیل
از خندک کوفیان شد پیکرش پر بال و پر
هوش مصنوعی: کسی که به آسمان پرواز کرد و مانند جبرئیل بالا رفت، از نرمی و لطافت اهل کوفه بدنش پر از بال و زیبایی شد.
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم
هوش مصنوعی: ای سلطان، من حسینم، نوه پیامبر. در روز قیامت شفاعت می‌کنم و در تنهایی و بدون یاری، من حسینم.
ای سکینه از حرم کن جانب میدان شتاب
تا به هوش آید بزن بر روی باب خود گلاب
هوش مصنوعی: ای سکینه، به سمت میدان برو و زودتر حرکت کن تا پدرت به خود بیاید و بر صورتش عطر بپاشی.
ای رقیه بهر شاه کربلا بَردار آب
آسمان حاک یتیمی کرد یک یک را به سر
هوش مصنوعی: ای رقیه، برای شاه کربلا از رحمت آسمانی یاری بگیر، که در این دنیا هر یتیم را به تنهایی به سر می‌برد.
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم
هوش مصنوعی: ای بزرگوار، من حسینم که تنها و بی‌یار در عالم وجود دارم. من فرزند پیامبر هستم و در روز قیامت شفاعت‌کننده خواهم بود.
زینب ای ام‌المصیبه موسم افغان رسد
کار حلقوم حسین با خنجر بران رسید
هوش مصنوعی: زینب، ای مادر مصیبت‌ها، زمان فریاد و دردست. کار به جایی رسیده است که حسین با خنجر بران در آستانه‌ی شهادت است.
ذوالجناح خسرو لب تشنه از میدان رسید
کن به زین واژگون اسب شاه دین نظر
هوش مصنوعی: ذوالجناح، اسب خسرو، با لب‌هایی تشنه از میدان نبرد به سمت زین قفل شده، می‌آید و به حالت افسرده‌ای به نظر می‌رسد. اسب شاه دین به شکل خاصی مورد توجه قرار دارد.
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم
هوش مصنوعی: ای امام بزرگوار حسین، که فرزند پیامبر هستی و در روز قیامت شفاعت‌گری. تو کسی هستی که در این دنیا تنها و بی‌یار مانده‌ای.
ام کلثوم ای نموده ناوک غم بسملت
حق رسد من‌بعد ازین به فریاد دلت
هوش مصنوعی: ای ام کلثوم، همان طور که تیر غم در قلب من نشسته، حق خواهد رسید و بعد از این، دل تو فریاد خواهد زد.
ای ستم‌کش گشت در کنج خرایه منزلت
چادر از بهر اسیری کن به سر ای خون‌جگر
هوش مصنوعی: ای کسی که در سختی و ظلم زندگی می‌کنی، در گوشه‌ی خانه‌ات چادر بر سر کن تا یادآور اسیری‌ات باشد، ای کسی که دل خونین داری.
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم
هوش مصنوعی: ای سرور بزرگ من، حسین که نوه پیامبر است. در روز قیامت شفاعت‌کننده من حسین است. من بی‌کس و یاری در این دنیا حسین هستم.
ای جمالت شمع فانوس حریم ابتلا
دختر ختم رسل یا حضرت خیرالنساء
هوش مصنوعی: ای زیبایی تو همچون شمعی است که نور را در فضای سخت و تاریک می‌تاباند، تو دختر پیامبر خاتم، ای بزرگ بانوی زنان.
تا که چشم نور چشمت را ببندی از وفا
کن به سوی کربلا از گلشن جنت گذر
هوش مصنوعی: تا زمانی که چشمانت را به خاطر محبت و وفا به کربلا ببندی، از باغ بهشت عبور کن.
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم
هوش مصنوعی: ای سرور بی‌همتا، من حسین هستم که فرزند پیامبر است. در روز قیامت، من شفیع مردم هستم و در این دنیا، بی‌کس و یار مانده‌ام.
یا علی ای کرده دایم از یتیمان یاوری
روی کن در کربلا با ذوالفقار حیدری
هوش مصنوعی: ای علی، ای کسی که همیشه یاور یتیمان بوده‌ای، در کربلا با شمشیر حیدری خود بر ما نگاهی بیفکن.
شد ز سیلی روی اطفال حسین نیلوفری
تا زنی بر کشت عمر شمی بی‌پروا شرر
هوش مصنوعی: به خاطر ضربه‌ای که بر صورت بچه‌های حسین خورده، چهره‌ای نیلوفری شکل گرفته است، تا اینکه زنی بی‌پروا بر جسد عمر شمی شعله‌ای بیفکند.
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم
هوش مصنوعی: ای شاه بی‌سرباز، من فرزند پیامبرم؛ شفاعت‌کننده در روز قیامت، و در این دنیا بی‌کس و یاورم.
یا رسول‌الله ای پیغمبر عالی‌مقام
عابدین شد در میان کوفیان بی‌احترام
هوش مصنوعی: ای پیامبر بزرگوار، در میان کوفیان که احترام و ادب را فراموش کرده‌اند، حالا عابدان و پرهیزگاران در کنار تو به بی‌احترامی مشغولند.
زنیت غم‌پرورت از کربلا تاشهر شام
شد به همراه سنان وشمر و خولی همسفر
هوش مصنوعی: غم و اندوهت از کربلا تا شهر شام ادامه پیدا کرد و تو را همراه با سنان و شمر و خولی به سفر برد.
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم
هوش مصنوعی: ای پادشاه بی‌همتا، من حسینم که فرزند پیامبر است. در روز رستاخیز، شفاعت‌کننده خواهم بود و در این دنیا تنها و بدون هیچ یاری‌دهنده‌ای هستم.
زینت آغوش دوش رحمه للعالمین
مانده بی‌غسل و کفن عریان و بی‌سر زمین
هوش مصنوعی: زینت آغوش دوش پیامبر، رحمت برای جهانیان، بدون غسل و کفن و به حالت عریان و بی‌سر بر روی زمین مانده است.
(صامت) از صبح جوانی تا به روز واپسین
گشت اندر ماتم فرزند زهرا نوحه‌گر
هوش مصنوعی: از صبح جوانی تا پایان عمر، همیشه در سوگ و عزای فرزند فاطمه (سلام‌الله‌علیها) گریه‌کننده و داغدار بود.
ای شه بی‌سر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بی‌کس و یاور حسینم
هوش مصنوعی: ای پادشاه بی‌نظیر، من فرزند دختر پیامبر هستم. من شفاعت‌کننده در روز قیامت هستم و در این دنیا بی‌کسی و تنهایی را تحمل می‌کنم.