گنجور

۶۹۳- خواجه علی استرآبادی ( بازاری )

بازاری تخلص میکند و این دو رباعی از اوست:

او در طلب زر است و من با زاری
گر زانکه دل از صید غمش باز آری
صیدی است که آن، از دهن باز آری
با دل گفتم، که ای دل احوال تو چیست
دل دیده پر آب کرد و بسیار گریست
گفتا که چگونه باشد احوال کسی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بازاری تخلص میکند و این دو رباعی از اوست:
هوش مصنوعی: بازاری به معرفی خود می‌پردازد و دو رباعی از او ارائه می‌شود.
او در طلب زر است و من با زاری
گر زانکه دل از صید غمش باز آری
هوش مصنوعی: او دنبال طلا و ثروت است، اما من با اندوه و خواهش از تو می‌خواهم که اگر بتوانی دل مرا از درد و غمش رها کنی.
صیدی است که آن، از دهن باز آری
با دل گفتم، که ای دل احوال تو چیست
هوش مصنوعی: گویی شکار طعمه‌ای است که با کلام دل، از دهان بیرون می‌آید. به دل گفتم، احوال تو چگونه است؟
دل دیده پر آب کرد و بسیار گریست
گفتا که چگونه باشد احوال کسی
هوش مصنوعی: دل از اشک پر شد و به شدت گریه کرد و گفت: حال کسی چگونه می‌تواند باشد؟