گنجور

۱- آیات ۱ تا ۲۱

بسم االله الرحمن الرحیم

وَ اَللَّیْلِ إِذٰا یَغْشیٰ (۱) وَ اَلنَّهٰارِ إِذٰا تَجَلّٰی (۲) وَ مٰا خَلَقَ اَلذَّکَرَ وَ اَلْأُنْثیٰ (۳) إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتّٰی (۴) فَأَمّٰا مَنْ أَعْطیٰ وَ اِتَّقیٰ (۵) وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنیٰ (۶) فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْریٰ (۷) وَ أَمّٰا مَنْ بَخِلَ وَ اِسْتَغْنیٰ (۸) وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنیٰ (۹) فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْریٰ (۱۰) وَ مٰا یُغْنِی عَنْهُ مٰالُهُ إِذٰا تَرَدّٰی (۱۱) إِنَّ عَلَیْنٰا لَلْهُدیٰ (۱۲) وَ إِنَّ لَنٰا لَلْآخِرَةَ وَ اَلْأُولیٰ (۱۳) فَأَنْذَرْتُکُمْ نٰاراً تَلَظّٰی (۱۴) لاٰ یَصْلاٰهٰا إِلاَّ اَلْأَشْقَی (۱۵) اَلَّذِی کَذَّبَ وَ تَوَلّٰی (۱۶) وَ سَیُجَنَّبُهَا اَلْأَتْقَی (۱۷) اَلَّذِی یُؤْتِی مٰالَهُ یَتَزَکّٰی (۱۸) وَ مٰا لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزیٰ (۱۹) إِلاَّ اِبْتِغٰاءَ وَجْهِ رَبِّهِ اَلْأَعْلیٰ (۲۰) وَ لَسَوْفَ یَرْضیٰ (۲۱)

بنام خدای بخشاینده مهربان

بشب چون فرو شد (۱) و روز چون روشن شود (۲) و آنکه آفرید نر و ماده را (۳) بدرستی که کوشش شما هر آینه ممتاز است (۴) پس اما آنکه بداد و پرهیزکار شد (۵) و تصدیق نمود طریقه خوبی را (۶) پس بزودی توفیق می‌دهیم او را برای آسان‌تر (۷) و اما آنکه بخل ورزید و استغنا نمود (۸) و تکذیب کرد طریقه خوبی را (۹) پس بزودی توفیق می‌دهیم برای دشوارتر (۱۰) و کفایت نکرد از او مالش چون هلاک شد (۱۱) بدرستی که بر ماست هر آینه هدایت (۱۲) و بدرستی که مر ما راست هر آینه آن جهان این جهان (۱۳) پس بیم کردم شما را از آتشی که زبانه می‌کشد (۱۴) داخل نمی‌شود در آن مگر بدبخت‌تری (۱۵) که تکذیب نمود و رو گردانید (۱۶) و زود باشد که دور کنم از آن پرهیزکارتری را (۱۷) که می‌دهد مالش را تا پاک شود (۱۸) و نیست مر احدی را نزد او هیچ نعمتی که پاداش داده شود (۱۹) مگر جستن وجه پروردگارش که برتر است (۲۰) و هر آینه زود باشد که خشنود گردد (۲۱)

مر قسم بر لیل چون گردید تار
هم به روز آنگه که آید آشکار
هم بر آنکه آفرید از قدرت او
ماده و نر را به گاه خلقت او
که پراکنده است خود سعی شما
در عمل ها مختلف یعنی کجا
بعضی از آن موجب آمد بر ثواب
بعض موجب بر هلاک و بر عذاب
پس هر آن داد او حقوق مال خود
کرد پرهیز او ز سوء حال خود
کرد هم تصدیق بر قول نکو
نفی و اثبات است و آن بی گفتگو
یعنی او را نیست انباز و شریک
یا که باور داشت خصلتهای نیک
پس کنیم آسان مر او را کارها
در امور دین و دنیا بارها
وآنکه کرد او بخل در انفاق مال
دید خود را بینیاز از ذوالجلال
کرد تکذیب کلامی کآن بِه است
وآن کلام لا اله الاّ االله است
پس کنیم آماده ما بر وی به یُسر
آنچه را باشد مؤدّی سوی عُسر
مال او نکند ز وی دفع عذاب
چون هلاک آمد بر او شد سدّ باب
ره نمودن واجب است از بهر ما
هست ما را دارِ عقبی وین سرا
آن جهان و این جهان یعنی ز ماست
می دهیم آن را به هر کس که سزاست
پس شما را می بترسانیم ما
از زبانۀ نار پر قهر و وبا
در نیاید اندر آن آتش مگر
آن کسی که باشد او بدبخت تر
آن کسی که کرد تکذیب معاد
رو بگرداند از اطاعت و انقیاد
زود باشد که از آن آتش به دور
گردد آن پرهیزکار با حضور
مال خود بدهد به راه خیر و دین
جوید از حق پاکی از صدق و یقین
نیست کس را نزد او بر مقتضاء
هیچ نعمت، هیچ منّت بر جزاء
جز که از بهر رضای کردگار
کوست پاک و برتر و ذوالاقتدار
یعنی آن اعطاء کند از بهر حق
نی که خواهد اجر و مزد از ماخَلَق
زود پس باشد شود خوشنود هم
زآنچه بخشد از عطایش ذوالکرم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: خانم مقصودی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.