گنجور

۱- آیات ۱ تا ۴

بسم االله الرحمن الرحیم

بوَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ (۱) اَلَّذِی جَمَعَ مٰالاً وَ عَدَّدَهُ (۲) یَحْسَبُ أَنَّ مٰالَهُ أَخْلَدَهُ (۳) کَلاّٰ لَیُنْبَذَنَّ فِی اَلْحُطَمَةِ (۴) وَ مٰا أَدْرٰاکَ مَا اَلْحُطَمَةُ (۵) نٰارُ اَللّٰهِ اَلْمُوقَدَةُ (۶) اَلَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی اَلْأَفْئِدَةِ (۷) إِنَّهٰا عَلَیْهِمْ مُؤْصَدَةٌ (۸) فِی عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ (۹)

بنام خداوند بخشاینده مهربان

وای بر هر عیب گوی طعن زننده (۱) که فراهم آورد مال را و آماده داشت آن را (۲) می‌پندارد که مالش جاودانی می‌گرداند آن را (۳) نه چنانست انداخته خواهد شد در آتش در هم شکننده (۴) و چه دانا کرد ترا که چیست آتش در هم شکننده (۵) آتش خداست برافروخته (۶) که مستولی می‌شود بر دلها (۷) بدرستی که آن بر ایشانست سرپوشیده (۸) در ستونهای کشیده (۹)

چند تن بودند کایشان بر رسول
میزدند از چشم طعن از ناقبول
آمد آیت کاین گروهند اهل وَیل
وَیل بر آن کش بود بر طعنه میل
در نهان غیبت کنند از یکدگر
طعنه در ظاهر زنند اندر نظر
باشد آیت شامل هر کس که او
باشدش بر مردمان این فعل و خو
وآنکه جمع مال کرد و داشت دوست
بشمرد هر ساعتش چون مال جوست
می بپندارد چنین کاندر جهان
مال او سازد مر او را جاودان
این چنین نبود که او پنداشته
بل فتد در آتش انباشته
که بود از عادت آن کسر و حُطَم
چه ز حُطَمَه ساخت آگاهت به حتم
نار حق است آنکه بر افروخته
دوستداران هوی را سوخته
آتشی آن کو بر آید در زمان
جای گیرد در قلوب کافران
گوییا بسته است آن نار عظیم
بر ستونهای کشیده در جحیم
آن چنان یعنی بر ایشان بسته است
که دری بر اُستنی پیوسته است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: خانم مقصودی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.