شمارهٔ ۸
دلبر امروز کمر بست و به قامت برخاست
مست از خانه برون رفت و قیامت برخاست
سرو ننشست دگر گرچه به گل ماند ز شرم
به تماشای تو زآن دم که به قامت برخاست
آنکه در سایهٔ بالای تو بنشست به خاک
از لحد رقصکنان گاه اقامت برخاست
شمع راز غم عشقت به زبان گفت که سخت
بر سرش شلعهٔ غیرت به غرامت برخاست
ایمن از فتنهٔ ایام نگشت آنکه به خواب
چشم مخمور ترا دید و سلامت برخاست
زین که از حسن تو شد غافل و دل باخت به گل
در چمن نالهٔ بلبل به ندامت برخاست
بادهنوشان همه از لعل تو رفتند ز هوش
زان میان عیسی مریم به کرامت برخاست
غنچه را باد صبا پیرهن از رشک درید
زآن که در پیش دهانت به علامت برخاست
دلق آلوده صفی زآب خرابات بشوی
چیست پرهیز که زاهد به ملامت برخاست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلبر امروز کمر بست و به قامت برخاست
مست از خانه برون رفت و قیامت برخاست
هوش مصنوعی: محبوب امروز کمربند خود را بسته و با قدی بلند ظاهر شد. او مست و شاد از خانه خارج شد و حالتی شگفتانگیز به وجود آورد.
سرو ننشست دگر گرچه به گل ماند ز شرم
به تماشای تو زآن دم که به قامت برخاست
هوش مصنوعی: سرو دیگر نشسته نیست، اگرچه از شرم به تماشای تو، هنوز در گل باقی مانده است؛ از وقتی که قامت تو به پا خاست.
آنکه در سایهٔ بالای تو بنشست به خاک
از لحد رقصکنان گاه اقامت برخاست
هوش مصنوعی: کسی که در سایهی تو نشسته، برخی اوقات از خاک و مرگ با شادی و سرور برخاسته و رقصان به زندگی بازمیگردد.
شمع راز غم عشقت به زبان گفت که سخت
بر سرش شلعهٔ غیرت به غرامت برخاست
هوش مصنوعی: شمعی که نماد عشق و غم است، داستان تلخ عشق را بیان میکند و از شدت احساساتش، آتش حسادت دیگری به جانش میافتد.
ایمن از فتنهٔ ایام نگشت آنکه به خواب
چشم مخمور ترا دید و سلامت برخاست
هوش مصنوعی: کسی که در خواب، چشمان مست تو را دید و با حالتی خوب از خواب بیدار شد، هرگز از مشکلات روزگار در امان نخواهد بود.
زین که از حسن تو شد غافل و دل باخت به گل
در چمن نالهٔ بلبل به ندامت برخاست
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که کسی به خاطر زیبایی تو از چیزهای دیگر غافل شده و دلش را به گلهای چمن سپرده است. در این میان، بلبل در کوششی برای جذب توجه تو، فریاد و نالهای سر داده است.
بادهنوشان همه از لعل تو رفتند ز هوش
زان میان عیسی مریم به کرامت برخاست
هوش مصنوعی: همه میگساران تحت تأثیر زیبایی تو به سفر رفتند. در این میان، عیسی به خاطر کرامت خود از مریم بکر به وجود آمد.
غنچه را باد صبا پیرهن از رشک درید
زآن که در پیش دهانت به علامت برخاست
هوش مصنوعی: باد صبا با حسادت، لباس غنچه را پاره کرد، زیرا که غنچه به نشانهای در مقابل دهان تو باز شد.
دلق آلوده صفی زآب خرابات بشوی
چیست پرهیز که زاهد به ملامت برخاست
هوش مصنوعی: اگر لباس آلودهای که به نشانهی درویشی و زهد است را از آب میشویی، چه فایدهای دارد؟ زیرا زاهد از سرزنش دیگران برمیخیزد.