گنجور

شمارهٔ ۳۷

ای طره های خوبان از نافه تو بویی
هژه هزار عالم در عرصه تو گویی
چون شمع جمله دادی پروانه غمت را
وانگه ز تو ندیده پروانه هیچ رویی
حسن هزار لیلی از گلبن تو رنگی
عشق هزار مجنون از جرعه تو بویی
ای دست غارت تو در چار سوی عشقت
سرهای گردنان را آویخته به مویی
کام دلی برآور از دولت جمالت
تا کام دل بیایی از دولت نکویی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای طره های خوبان از نافه تو بویی
هژه هزار عالم در عرصه تو گویی
هوش مصنوعی: ای موهای زیبای محبوبان، از عطر تو بویی به مشام می‌رسد که انگار هزار جهان در کنار تو حاضرند.
چون شمع جمله دادی پروانه غمت را
وانگه ز تو ندیده پروانه هیچ رویی
هوش مصنوعی: وقتی که تو همه وجودت را به عشق و غم خود بخشیدی، پروانه که به گردایت می‌چرخید، دیگر از تو هیچ نشانی نمی‌بیند.
حسن هزار لیلی از گلبن تو رنگی
عشق هزار مجنون از جرعه تو بویی
هوش مصنوعی: زیبایی تو به اندازه هزار لیلی دلنواز است و عشق هزار مجنون از بوی تو نشئت می‌گیرد.
ای دست غارت تو در چار سوی عشقت
سرهای گردنان را آویخته به مویی
هوش مصنوعی: ای دست پرتوان تو در همه جا به عشق تو سبب افتادن جان‌ها شده و سرهای کسانی که عاشق تو هستند، به مانند موی آویخته است.
کام دلی برآور از دولت جمالت
تا کام دل بیایی از دولت نکویی
هوش مصنوعی: خواسته‌های دل را تنها با زیبایی تو می‌توان برآورده کرد، تا این که از خوبی‌هایت به خواسته‌های دل برسی.