گنجور

بخش ۳۵

چونکه مالیده بدو گستاخ شد
کار مالیده بدو در واخ شد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1398/09/24 02:11
امین کیخا

درواخ به معنای نقاهت است . دروا هم دو معنا دارد یکی همین درواخ به همین معنای سالم که در درست و‌دروا دیده میشود ( درست و‌درمان به نظرم نادرست است ) دیگری دروا که معنای معلق میدهد .

1398/09/25 02:11

بدین سرای آمده ایم تا لختی بمانیم و زندگی را صرف دانش های بسیار بسیار مهمی چون ریشه یابی و ریشه شناسی واژگان پارسی کنیم آن هم با تعصبی خاص در مصادره همه کلمات دیگر زبان ها.
زهی خسارت، بسی زیان...

1398/09/25 15:11
امین کیخا

تعصبی در کار نیست عزیزم . ریشه یابی یک دانش جهانی است . کدام لغت را مصادره کرده ام ؟ اینکه درواخ و دروا چه معنایی دارند کجایش ناراحت کننده است ؟ دروا و درواخ در کدام زبان دیگری هستند که من آن را مصادره کرده ام ؟ تعصب کجای نوشته ی من بود؟ عجله نکن عزیزم ، شما هر چه با زمان عمر انشا الله بابرکت خود میکنی بکن دیگران را هم بگذار هر چه میخواهند بکنند . دیگران میخوانند و بعد از عمر با برکت صرف نیکی شما و عمر ناقابل من ( که تا صبح برای یک کودک 3 کیلویی نخوابیدم و زن و فرزندم را تنها گذاشتم و با ماشین خودم رفت و امد کردم و نجاتش دادم و این چند سال است که رسما پولی نمیگیرم از بیمارستانهای شهرستانهای کوچک ورشکسته ) تصمیم میگیرند که چه کرده ایم . من چند نخل کاشتم انشالله بعد از مرگم نخلها و کودکانی که بجایم ریشه میزنند و ریشه هایی که از فارسی روشن کردم بجایم میمانند . من خاک راهی هستم که به پرورش کودکان و روشن کردن واژه ها گماشته شدم شما هم فردی که به نیکی های دیگر . بعد از چند سال چند خط نوشتم اینجا پشیمانم کردی . آرزو میکنم تو سرفراز باشی و خوش انجام . و من خاکتر از چیزی که هستم باشم .

1402/07/04 07:10
خسرو ترقی

دوست عزیز ما که استفاده میکنیم 

تا سر براه شود هر که در او غش باشد...

1398/09/25 20:11
..

درود امین کیخا جان
درود آبانی جان
یافتن ریشه‌های مشترک در هر زمینه و آگاهی از آن، وحدت و یگانگی را نمایان‌تر می‌کند و نیکوتر از این چه می‌تواند باشد..

1398/09/25 21:11
امین کیخا

با سپاس از نگاه خردپذیر و مهربانت .