گنجور

صبح پیری

تا بر آمد صبح پیری پایم از رفتار ماند
کیست تا برگیرد و در سایه تاکم برد
ذره‌ام سودای وصل آفتابم در سر است
بال همت می‌گشایم تا بر افلاکم برد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: تبیان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا بر آمد صبح پیری پایم از رفتار ماند
کیست تا برگیرد و در سایه تاکم برد
هوش مصنوعی: وقتی صبح پیری فرا می‌رسد، دیگر نمی‌توانم به‌راحتی حرکت کنم. آیا کسی هست که مرا از این حال نجات دهد و به زیر سایه‌ی درختی ببرد؟
ذره‌ام سودای وصل آفتابم در سر است
بال همت می‌گشایم تا بر افلاکم برد
هوش مصنوعی: من همچون یک ذره، در دل خود آرزو دارم که به آفتاب وصل شوم و به همین خاطر، با اراده‌ای بزرگ تلاش می‌کنم تا به آسمان‌ها برسم.

حاشیه ها

1389/01/25 11:03
نگین شکروی

بادرود وسپاس فراوان
مصراع اول از بیت اول بدینصورت است:
تا برآمد صبح پیری ....
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.