گنجور

شمارهٔ ۱۰۹

نهان بابر نخواهی گر آفتاب تجلی
منه ز طره مشکین رخ نقاب تجلی
سحر که خسرو خاور علم برافرازد
کند ز شعشعه رویت اکتساب تجلی
بپیش دیده حجابی که داشتم برداشت
رخت که شد ز حیا در پس حجاب تجلی
ز کلک حسن و ملاحت بخط زنگاری
نوشته مصحف رویت دو صد کتاب تجلی
در این حدیقه ندیدم گلی ز رخسارت
که آن ز چشمه خورشید خورده آب تجلی
برنگ لاله زند موج در پیاله نور
ز عکس عارض چون لاله شراب تجلی

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نهان بابر نخواهی گر آفتاب تجلی
منه ز طره مشکین رخ نقاب تجلی
هوش مصنوعی: اگر نخواهی که رازهایت فاش شود، باید مراقب باشی که نور و درخشش وجودت از چهره‌ات نمایان نشود.
سحر که خسرو خاور علم برافرازد
کند ز شعشعه رویت اکتساب تجلی
هوش مصنوعی: زمانی که صبح با روشنی خود علم و پرچم پادشاهی را برافراشت، از درخشش و زیبایی چهره‌ات، توانایی درخشش و تجلی پیدا می‌شود.
بپیش دیده حجابی که داشتم برداشت
رخت که شد ز حیا در پس حجاب تجلی
هوش مصنوعی: در برابر چشمانم حجابی که بر داشتم، زیبایی‌ات نمایان شد و به خاطر حیا، پس از حجاب، نور وجودت آشکار گردید.
ز کلک حسن و ملاحت بخط زنگاری
نوشته مصحف رویت دو صد کتاب تجلی
هوش مصنوعی: از زیبایی و دلربایی نوشته‌ای که با قلم زنگاری ایجاد شده، دو صد کتاب از جلوه‌های تو را به تصویر کشیده است.
در این حدیقه ندیدم گلی ز رخسارت
که آن ز چشمه خورشید خورده آب تجلی
هوش مصنوعی: در این باغ هیچ گلی را مانند زیبایی تو ندیده‌ام که مانند تو از نور خورشید جان گرفته و درخشش خاصی دارد.
برنگ لاله زند موج در پیاله نور
ز عکس عارض چون لاله شراب تجلی
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی تصویر می‌کند که چگونه رنگ لاله (نماد زیبایی و عشق) در داخل پیاله‌ای از نور بازتاب می‌یابد. او با استفاده از کلمه "موج" به حرکت و حیات این نور اشاره می‌کند و بیان می‌کند که نور ناشی از چهره‌ای زیبا و درخشان است که به مانند لاله‌ای در میانه شراب تجلی می‌کند. این تصویر نمادین نشان‌دهنده ارتباط بین زیبایی و نور است و به نوعی از تجلی عشق و زیبایی در عالم می‌گوید.