شمارهٔ ۱۰۲
امشب نگارم با روی چون ماه
از در درآمد الحمدلله
زلف درازش حبل المتین است
کان دست ندهد با عمر کوتاه
رازش که عمری در دل نهفتم
امروز فاشش بینم در افواه
گر روی ماهش یکشب نه بینم
سوزم جهانی با آتش آه
گفتم بصدرم کی ره نمائی
گفتا چو بینم خاکت بدرگاه
ساقی نخواهم جام بلورین
اکنونکه مستم زان لعل دلخواه
در راه عشقش پایان ندیدم
چون نور هر چند پیمودم این راه
اطلاعات
وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
امشب نگارم با روی چون ماه
از در درآمد الحمدلله
هوش مصنوعی: امشب معشوقم با چهرهای مانند ماه از در وارد شد، سپاس خدا را!
زلف درازش حبل المتین است
کان دست ندهد با عمر کوتاه
هوش مصنوعی: موهای بلند او مانند ریسمانی محکم است که نمیتواند با عمر کوتاه خود کنار بیاید.
رازش که عمری در دل نهفتم
امروز فاشش بینم در افواه
هوش مصنوعی: راز من که مدتها در دل نگه داشته بودم، امروز در زبانها و گفتوگوها دیده میشود.
گر روی ماهش یکشب نه بینم
سوزم جهانی با آتش آه
هوش مصنوعی: اگر یک شب صورت زیبایش را ببینم، با سوزش جانم مثل آتش شعلهور میشوم.
گفتم بصدرم کی ره نمائی
گفتا چو بینم خاکت بدرگاه
هوش مصنوعی: گفتم که چه کسی میتواند مرا راهنمایی کند، او گفت وقتی پای تو را در درگاه میبینم.
ساقی نخواهم جام بلورین
اکنونکه مستم زان لعل دلخواه
هوش مصنوعی: ای ساقی، حالا که به خاطر آن لعل زیبا مست هستم، دیگر نیازی به جام بلورین ندارم.
در راه عشقش پایان ندیدم
چون نور هر چند پیمودم این راه
هوش مصنوعی: در مسیر عشق او هرگز به پایان نرسیدم، مانند نور که هرگز متوقف نمیشود، هر چند این راه را طی کردم.

نورعلیشاه