شمارهٔ ۳۳
بزم عشق است و همه شیشه و جامست اینجا
هرچه جز مستی عشق است حرامست اینجا
باده خواران همه افتاده ز می مست و خراب
آنکه هشیار نشسته است کدامست اینجا
روز اول که دلم خال و خطش دید بگفت
زیر هر دانه دو صد دانه و دامست اینجا
زاهد ار همچو خلیلت زند آتش تو مترس
نار نمرود همه برد و سلامست اینجا
ای خوش آن عاشق گمنام ز ننگ آزاده
که چو نور علیش ننگ ز نامست اینجا
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بزم عشق است و همه شیشه و جامست اینجا
هرچه جز مستی عشق است حرامست اینجا
هوش مصنوعی: محفل عشق برپاست و همه چیز به شیشه و جام مربوط میشود. در اینجا، هر چیزی که غیر از سرمست شدن از عشق باشد، ممنوع است.
باده خواران همه افتاده ز می مست و خراب
آنکه هشیار نشسته است کدامست اینجا
هوش مصنوعی: همه نوشندگان شراب سرخوش و بیخبر از حال خود افتادهاند و در حال مستیاند. اینجا کسی که هوشیار و بیدار نشسته است، کیست؟
روز اول که دلم خال و خطش دید بگفت
زیر هر دانه دو صد دانه و دامست اینجا
هوش مصنوعی: در روز اولی که به زیبایی و ویژگیهای دل و چهرهام توجه کردم، متوجه شدم که زیر هر نقطه و نقش روی آن، داستانها و رازهای زیادی نهفته است.
زاهد ار همچو خلیلت زند آتش تو مترس
نار نمرود همه برد و سلامست اینجا
هوش مصنوعی: اگر زاهدی مانند ابراهیم خلیل (پیامبر) آتش بیافروزد، تو نترس. آتش نمرود (منظور از آن سختیها و مشکلات) همه را میسوزاند، اما در اینجا همه چیز در آرامش است.
ای خوش آن عاشق گمنام ز ننگ آزاده
که چو نور علیش ننگ ز نامست اینجا
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف یک عاشق ناشناخته میپردازد که از شهرت و نامآوری دوری میگزیند. او مانند نوری در تاریکی است که به خاطر آزادگی خود از افتخارات دنیوی بینیاز است و در واقع، او از نام و شهرت فاصله گرفته است. این عاشق به زیبایی و حقیقت خود توجه دارد و از نظر دیگران و قضاوت آنها بیاعتنا است.