شمارهٔ ۱۳۳۷
دریغ چون تو نگاری به دست اهرمنی
چرا خدای ندادت به دست همچو منی
بتی ندید کسی هم وثاقِ عفریتی
که حیف باشد دیو و فرشته در وطنی
چو زلف تو نبود دل بری به طرّاری
که صد هزار دلش هست زیر هر شکنی
همه لطایف صنعی همه شمایل حسن
که دید آبِ حیاتی درون پیرهنی
ملاحتِ تو ندارد اگر چه شیرین است
نبات مصر ندارد چو تو لب و دهنی
مقرّرست که در باغ آفرینش نیست
چو سروِقامتِ ماهرویِ سیم تنی
کسی ندید به چالاکی و به خوبیِ تو
نه ماه در فلکی و نه سرو در چمنی
حدیث حسن و جمال تو میرود در شهر
به هر کجا که فرو ساختند انجمنی
نه بر قیاسِ نزاری به اتفاق امم
به حسنِ تو نبود در جهان دگر حسنی
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دریغ چون تو نگاری به دست اهرمنی
چرا خدای ندادت به دست همچو منی
هوش مصنوعی: چرا باید افسوس بخورم که تو را به دست کسی بیرحم دادهاند؟ چرا خدا تو را به کسی مثل من نداد؟
بتی ندید کسی هم وثاقِ عفریتی
که حیف باشد دیو و فرشته در وطنی
هوش مصنوعی: هیچکس نتوانسته است موجودی را مشاهده کند که به اندازهی یک دیو، قوی و ترسناک باشد، اما در عین حال در جایگاه یک فرشته قرار گیرد. این شایسته نیست که چنین موجودی در سرزمینی زندگی کند.
چو زلف تو نبود دل بری به طرّاری
که صد هزار دلش هست زیر هر شکنی
هوش مصنوعی: وقتی موهای تو وجود ندارد، دل از زیباییات کم نمیشود، چرا که هزاران دل دیگر زیر هر ضربهای وجود دارد.
همه لطایف صنعی همه شمایل حسن
که دید آبِ حیاتی درون پیرهنی
هوش مصنوعی: همه زیباییهای خلق و جلوههای حسن را که دید، به یاد آب حیات افتاد که درون پیراهنی نهفته است.
ملاحتِ تو ندارد اگر چه شیرین است
نبات مصر ندارد چو تو لب و دهنی
هوش مصنوعی: زیبایی تو اگرچه دلانگیز است، اما نمیتواند با دندانها و لبهای تو که مانند نبات مصر هستند، مقایسه شود.
مقرّرست که در باغ آفرینش نیست
چو سروِقامتِ ماهرویِ سیم تنی
هوش مصنوعی: در باغ آفرینش، هیچچیز به زیبایی و شکوه این دختر با قد بلند و چهره ماهی شکلش نیست.
کسی ندید به چالاکی و به خوبیِ تو
نه ماه در فلکی و نه سرو در چمنی
هوش مصنوعی: هیچ کس مانند تو را از نظر چالاکی و زیبایی در آسمانها و در میان گلها ندیده است.
حدیث حسن و جمال تو میرود در شهر
به هر کجا که فرو ساختند انجمنی
هوش مصنوعی: داستان زیبایی و نیکویی تو به هر بخشی از شهر میرسد، زیرا هر جا که جمعی تشکیل میدهند، این سخن به میان میآید.
نه بر قیاسِ نزاری به اتفاق امم
به حسنِ تو نبود در جهان دگر حسنی
هوش مصنوعی: در دنیا هیچ خوشکلی مثل زیبایی تو وجود ندارد و این موضوع مورد توافق همگان است، نه بر اساس شایستگی نزاری.