شمارهٔ ۱۲۲۰
گرت بخت یارست فرمان بری
چو فرمان بری از بلا جان بری
چو در خود شوی گم به مقصد رسی
چو ره پیش گیری به پایان بری
چو خواهی که پایِ ملخ هم چو مور
ره آورد پیشِ سلیمان بری
به خدمت کمربست باید چو مور
وگرنه چه خیزد ز طرلان بری
مگر تحفه آن جا بری جانِ پاک
وگرنه چه دیگر به جانان بری
دوایِ تو دردست در درد پیچ
که بی درد کی ره به درمان بری
بر آنی که بار ِمظالم به حشر
به سر بر از آن عَقبه آسان بری
توانی به سر برد آن جا اگر
به یک دست از این جا دو سندان بری
بسا دستِ حسرت به سر بر زنی
اگر عمر برخود به تاوان بری
مگر ز آتشِ سینه و آبِ سر
دل و دیده گریان و بریان بری
نزاری ز مردانِ حق شرم دار
که با نامِ خود نامِ ایشان بری
ز خود پای ننهاده بیرون هنوز
کجا پی به اسرارِ مردان بری
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گرت بخت یارست فرمان بری
چو فرمان بری از بلا جان بری
هوش مصنوعی: اگر بخت یارت باشد، از فرمان پیروی کن، چون با پیروی از فرمان میتوانی از بلا جان سالم به در ببری.
چو در خود شوی گم به مقصد رسی
چو ره پیش گیری به پایان بری
هوش مصنوعی: اگر در خود غرق شوی و به عمق وجودت نگاهی اندازی، به هدف خواهی رسید. اگر راه را درست انتخاب کنی و قدم به قدم پیش بروی، به انتهای مسیر خواهی رسید.
چو خواهی که پایِ ملخ هم چو مور
ره آورد پیشِ سلیمان بری
هوش مصنوعی: اگر بخواهی ملخها مانند مورها برای سلیمان راه بیاورند، باید مسیری را فراهم کنی که آنها بتوانند به آسانی حرکت کنند.
به خدمت کمربست باید چو مور
وگرنه چه خیزد ز طرلان بری
هوش مصنوعی: باید مانند مور، با تلاش و سختکوشی به خدمت بپردازیم وگرنه از پرندگان زیبا چیزی به دست نخواهیم آورد.
مگر تحفه آن جا بری جانِ پاک
وگرنه چه دیگر به جانان بری
هوش مصنوعی: آیا میتوانی جان پاک خود را به آنجا ببری؟ وگرنه چه چیز دیگری میتوانی به محبوب ارائه دهی؟
دوایِ تو دردست در درد پیچ
که بی درد کی ره به درمان بری
هوش مصنوعی: در دستان تو دارویی وجود دارد که میتواند دردی را تسکین دهد، اما کسی که دردی ندارد نمیتواند به درمانی برسد.
بر آنی که بار ِمظالم به حشر
به سر بر از آن عَقبه آسان بری
هوش مصنوعی: کسی که در دنیا بار ظلم و گناه دیگران را بر دوش خود دارد، با رهایی از این بار میتواند در روز قیامت به راحتی عبور کند.
توانی به سر برد آن جا اگر
به یک دست از این جا دو سندان بری
هوش مصنوعی: اگر بتوانی با یک دست از اینجا دو کار سنگین را انجام دهی، میتوانی در آنجا نیز به خوبی زندگی کنی.
بسا دستِ حسرت به سر بر زنی
اگر عمر برخود به تاوان بری
هوش مصنوعی: اگر برای برخود عمرت را صرف کنی، ممکن است از حسرت و ناامیدی، دست بر سر بگذاری و افسوس بخوری.
مگر ز آتشِ سینه و آبِ سر
دل و دیده گریان و بریان بری
هوش مصنوعی: آیا میتوانی از دل سوخته و چشمهای گریان و بیپوشش من دوری کنی؟
نزاری ز مردانِ حق شرم دار
که با نامِ خود نامِ ایشان بری
هوش مصنوعی: از مردان حق، حیا کن و شرم داشته باش؛ زیرا با نام خود، نام آنان را زنده میکنی و گرامی میداری.
ز خود پای ننهاده بیرون هنوز
کجا پی به اسرارِ مردان بری
هوش مصنوعی: بیرون رفتن از خود و رسیدن به درک اسرار بزرگان و مردانِ بزرگ نیازمند تلاشی است که هنوز در درون خودمان باید آن را جستجو کنیم.