گنجور

شمارهٔ ۳۴

هر کرا دل، دلبری را منزل است
آنکه بی دلبر بماند بی دل است
شاهد از یاران کجا گیرد کنار
هر کجا شمعی میان محفل است
این جفا و جور مخصوص تو نیست
هر که شد سیمین بدن سنگین دل است
خواجه پندارد که عیب عاشقان
تا نگوید، کس نگوید عاقل است
عشق دریاییست بیحد کاندر آن
موج کشتیبان و توفان ساحل است
طالبان را خستگی در راه نیست
عشق هم راه است و هم خود منزل است
سهل گردد کار اگر از بهر اوست
کارها با خود پرستی مشکل است
دست صدق آمد برون از جیب عشق
زین پس افسون خرد بیحاصل است
ظلمت ار یکسر بگیرد خانه را
چون فروغ شمعی آید زایل است
در همه عالم یکی حق بیش نیست
آنکه کثرت می پذیرد باطل است
از خرد بگذر نشاط از عشق نیز
عاشق از خود غافل از وی عاقل است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر کرا دل، دلبری را منزل است
آنکه بی دلبر بماند بی دل است
هوش مصنوعی: هر کسی که دلش خانه‌ی معشوقی باشد، یعنی عاشق کسی است، آن که بدون معشوق بماند، بی‌دل و تنهاست.
شاهد از یاران کجا گیرد کنار
هر کجا شمعی میان محفل است
هوش مصنوعی: شاهد چگونه می‌تواند از دوستان خود دور بماند، وقتی در هر جایی که محفل و جمعی هست، شمعی روشن وجود دارد؟
این جفا و جور مخصوص تو نیست
هر که شد سیمین بدن سنگین دل است
هوش مصنوعی: این بی‌رحمی و ستم خاص تو نیست؛ هر کسی که زیباست و بدنش نقره‌ای است، قلبش سنگین و پر از مشکلات است.
خواجه پندارد که عیب عاشقان
تا نگوید، کس نگوید عاقل است
هوش مصنوعی: خواجه فکر می‌کند که اگر عاشقان عیب‌های خود را نگوید، دیگران هم نمی‌فهمند و نمی‌گویند عاقل است.
عشق دریاییست بیحد کاندر آن
موج کشتیبان و توفان ساحل است
هوش مصنوعی: عشق به مانند دریایی بی‌انتهاست که در آن هم دریاپیماها و هم طوفان‌های سواحل وجود دارد.
طالبان را خستگی در راه نیست
عشق هم راه است و هم خود منزل است
هوش مصنوعی: عاشقان هیچ‌گاه از تلاش و کوشش خسته نمی‌شوند، زیرا عشق نه تنها در مسیر آن‌ها حضور دارد، بلکه خود عشق نیز مقصد نهایی انان است.
سهل گردد کار اگر از بهر اوست
کارها با خود پرستی مشکل است
هوش مصنوعی: اگر کارها برای او باشد، آسان خواهند شد؛ اما وقتی کارها به خاطر خودخواهی و خودپرستی انجام شوند، دشوار می‌شوند.
دست صدق آمد برون از جیب عشق
زین پس افسون خرد بیحاصل است
هوش مصنوعی: دست صدق از جیب عشق بیرون آمد، پس دیگر فریب خرد و اندیشه بی‌فایده و بی‌ثمر است.
ظلمت ار یکسر بگیرد خانه را
چون فروغ شمعی آید زایل است
هوش مصنوعی: اگر تاریکی تمام خانه را بگیرد، باز هم مانند نوری که از شمع می‌تابد، این تاریکی در نهایت از بین می‌رود.
در همه عالم یکی حق بیش نیست
آنکه کثرت می پذیرد باطل است
هوش مصنوعی: در سراسر جهان تنها یک حقیقت وجود دارد و هر آنچه که به تنوع و کثرت اشاره دارد، بی‌اساس و نادرست است.
از خرد بگذر نشاط از عشق نیز
عاشق از خود غافل از وی عاقل است
هوش مصنوعی: به خاطر خرد خود را کنار بگذار و از شادابی عشق بهره‌بر، زیرا عاشق که به خود مشغول نیست، در واقع از عقل و خرد خود غافل است.