گنجور

شمارهٔ ۹۰

مشتاق گل از سرزنش خار نترسد
جویان رخ یار ز اغیار نترسد
عیار دلاور که کند ترک سر خویش
از خنجر خونریز و سر دار نترسد
آن کس که چو منصور زند لاف اناالحق
از طعنه نامحرم اسرار نترسد
ای طالب گنج و گهر از مار میندیش
گنج و گهر آن برد که از مار نترسد
گر بی بصری می کند انکار من از عشق
سهل است چه غم، عاشق از انکار نترسد
در حیرتم از چشم تو کان ترک سیه چشم
مست است و چه مستی که ز هشیار نترسد
در کار غم عشق تو، دانی که کند سر؟
آن عاشق سرگشته که از کار نترسد
در عشق تو بیم سر و جان است ولیکن
ای دلبر از اینها دل عیار نترسد
من عاشق شمع رخ یارم، چه غم از نار
پروانه دلسوخته از نار نترسد
اندیشه ندارم ز رقیبان بداندیش
از خار جفا عاشق گلزار نترسد
در سایه عشق ایمن از آن است نسیمی
کان شیردل از عشق جگرخوار نترسد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مشتاق گل از سرزنش خار نترسد
جویان رخ یار ز اغیار نترسد
هوش مصنوعی: علاقه‌مندان به گل، به خاطر سرزنش‌های خارها نگران نمی‌شوند و کسانی که به دنبال چهره یار هستند، از بیگانگان هراسی ندارند.
عیار دلاور که کند ترک سر خویش
از خنجر خونریز و سر دار نترسد
هوش مصنوعی: شجاع واقعی کسی است که از خطرات جدی و شدید نمی‌ترسد و حتی در مواجهه با تهدیدات مرگبار، با قدرت و اراده عمل می‌کند.
آن کس که چو منصور زند لاف اناالحق
از طعنه نامحرم اسرار نترسد
هوش مصنوعی: کسی که مانند منصور حلاج با صدای بلند می‌گوید "من حقیقت هستم" نباید از انتقاد و چشم‌زخم نااهلان احساس ترس کند.
ای طالب گنج و گهر از مار میندیش
گنج و گهر آن برد که از مار نترسد
هوش مصنوعی: ای کسی که به دنبال ثروت و جواهر هستی، نگران خطرات و چالش‌ها نباش. ثروت و جواهر را تنها کسی به دست می‌آورد که از خطرات نمی‌هراسد.
گر بی بصری می کند انکار من از عشق
سهل است چه غم، عاشق از انکار نترسد
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاطر نداشتن درک صحیح، عشق من را انکار کند، خیلی مهم نیست. عاشق نباید از انکار و واکنش‌های دیگران بترسد.
در حیرتم از چشم تو کان ترک سیه چشم
مست است و چه مستی که ز هشیار نترسد
هوش مصنوعی: من از چشمان تو حیرت‌زده‌ام، چرا که چشمان سیاه و زیبای تو همچون می‌نوشنده‌ای مست به نظر می‌آید و چه مستی‌ای که از هشیاری و آگاهی نترسد.
در کار غم عشق تو، دانی که کند سر؟
آن عاشق سرگشته که از کار نترسد
هوش مصنوعی: در مسأله‌ی غم عشق تو، می‌دانی چه کسی بر این کار تسلط دارد؟ آن عاشق سرگشته‌ای که از دغدغه‌ها و مشکلات نترسد.
در عشق تو بیم سر و جان است ولیکن
ای دلبر از اینها دل عیار نترسد
هوش مصنوعی: در عشق تو، جان و سرم در خطر است، اما ای معشوق، دل شجاع از این خطرها نمی‌ترسد.
من عاشق شمع رخ یارم، چه غم از نار
پروانه دلسوخته از نار نترسد
هوش مصنوعی: من به زیبایی چهره‌ی محبوبم عادت کرده‌ام و هیچ ناراحتی از سوختن پروانه‌ای که به خاطر عشق به شمع می‌سوزد، برایم مهم نیست.
اندیشه ندارم ز رقیبان بداندیش
از خار جفا عاشق گلزار نترسد
هوش مصنوعی: من به رقیبان بداندیش فکر نمی‌کنم، زیرا عاشق از آزارها نمی‌تواند بترسد و همیشه به زیبایی‌ها و گلزارها دل خوش است.
در سایه عشق ایمن از آن است نسیمی
کان شیردل از عشق جگرخوار نترسد
هوش مصنوعی: در سایه‌ی عشق، انسان در امان است؛ زیرا نسیمی وجود دارد که دل شیرین از عشق، هیچ ترسی ندارد.