شمارهٔ ۱۱۹
چشمی که جز مطالعه روی او کند
آن به که بر جهان در منظر فرو کند
از زلفش آن دلی که زند دم، چگونه او
یاد آورد ز نافه و عنبر به بو کند
دولت در آن سر است که چوگان زلف یار
غلطان ز دوش آورد او را چو گو کند
در مهر روی او تن ما گر شود رمیم
اجزای ما هنوز تمنای او کند
طوفان نوح خیزد اگر سیل اشک ما
از ناودان دیده ما سر فرو کند
بوی شراب لعل تو آید ز خاک ما
روزی که کاسه گر ز گل ما سبو کند
سروی چو قامت تو نیابد جهان اگر
عمری دراز در سر این جست و جو کند
دانی که را به جان نبود میل دل به تو
بی روح صورتی که دل از سنگ و رو کند
باشد ملول خاطرش از شادی دو کون
دلخسته ای که با غم عشق تو خو کند
خواهد نسیمی از سر زلف تو دم زدن
چندان که عمر در سر این گفتوگو کند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چشمی که جز مطالعه روی او کند
آن به که بر جهان در منظر فرو کند
هوش مصنوعی: چشمی که فقط به تماشای او بپردازد، بهتر است تا اینکه به تماشای جهان و اشیای دیگر بیفتد.
از زلفش آن دلی که زند دم، چگونه او
یاد آورد ز نافه و عنبر به بو کند
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی و جذابیت زلف محبوب اشاره دارد. شاعر از دل کسی سخن میگوید که تحت تاثیر زلف معشوق قرار دارد و میپرسد که چگونه میتواند یاد عطر خاصی مانند نافه و عنبر را از آن داشته باشد. به عبارت دیگر، زیبایی و دلربایی معشوق به قدری است که یادآوری عطرهای خوشبو را تحت تاثیر قرار میدهد.
دولت در آن سر است که چوگان زلف یار
غلطان ز دوش آورد او را چو گو کند
هوش مصنوعی: خوشبختی و سعادت در جایی است که زیباییها و جذابیتهای عشق مانند یک توپ در بازی چوگان از دوش محبوب به حرکت درآید و او را به دنبال خود بکشاند.
در مهر روی او تن ما گر شود رمیم
اجزای ما هنوز تمنای او کند
هوش مصنوعی: اگرچه بدن ما در عشق او رنجیده و آسیب دیده است، اما اجزای ما هنوز آرزوی او را در دل دارند.
طوفان نوح خیزد اگر سیل اشک ما
از ناودان دیده ما سر فرو کند
هوش مصنوعی: اگر طوفان نوح هم به راه بیفتد، اشکهای ما مانند سیلی از چشمهایمان سرازیر میشود.
بوی شراب لعل تو آید ز خاک ما
روزی که کاسه گر ز گل ما سبو کند
هوش مصنوعی: وقتی که کاسهگر با گل ما سبو بسازد، بوی خوش شراب قرمز تو از خاک ما به مشام خواهد رسید.
سروی چو قامت تو نیابد جهان اگر
عمری دراز در سر این جست و جو کند
هوش مصنوعی: هیچ موجودی در این دنیا به زیبایی و قامت تو نمیرسد، حتی اگر عمر طولانی را صرف جستوجوی آن کنند.
دانی که را به جان نبود میل دل به تو
بی روح صورتی که دل از سنگ و رو کند
هوش مصنوعی: اگر کسی را به جان عشق نداشته باشد، دلش آرزویی برای تو نخواهد داشت. حتی اگر ظاهری زیبا داشته باشی، وقتی دلش از سنگ باشد، هیچ اثری بر او نخواهد گذاشت.
باشد ملول خاطرش از شادی دو کون
دلخسته ای که با غم عشق تو خو کند
هوش مصنوعی: دلش از شادی ملول و خسته است، چون عاشق تو میباشد و به غم و اندوه عشق تو عادت کرده است.
خواهد نسیمی از سر زلف تو دم زدن
چندان که عمر در سر این گفتوگو کند
هوش مصنوعی: نسیمی میخواهد از موهای تو بوزد، تا جایی که عمرم در این گفتگو بگذرد.

نسیمی