شمارهٔ ۱۰۸
گشودم در ازل مصحف، رخ یارم به فال آمد
زهی فالی که تفسیرش همه حسن و جمال آمد
ز رویت خوبتر نقشی نیامد در خیال من
مرا خود کی به جز روی تو نقشی در خیال آمد
غم دوری نخواهد بود و هجران تا ابد ما را
ز خوان «نحن نرزق» چون نصیب ما وصال آمد
رموز «من لدن» بر من از آن شد مو به مو روشن
که در تحقیق این علمم دلیل آن خط و خال آمد
شراب کوثر لعلش که بود از دیدهها غایب
به فضل حق رسید این عین و آن آب زلال آمد
ز هر نقشی که میبندد فلک، روی تو است آن رو
که در خوبی و زیبایی کمال هر کمال آمد
معلق چرخ ازرق را به سر چندانکه میگردد
نه چون روی تو شد بدری نه چون ابرو هلال آمد
به صورت گرچه میخواند تو را نادان بشر لیکن
بشر در صورت رحمان چنین کی بیمثال آمد
مرا چشم و لب ساقی «بیا می نوش» میگوید
که در میخانه وحدت، شراب لایزال آمد
چو با عشق رخش ما را قدیم افتاده بود الفت
جمال او و عشق ما قدیم بیزوال آمد
نسیمی ظلمت هستی ببرد از چهره عالم
بدان نوری که در نطقش ز فضل ذوالجلال آمد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گشودم در ازل مصحف، رخ یارم به فال آمد
زهی فالی که تفسیرش همه حسن و جمال آمد
هوش مصنوعی: در آغاز کار، کتابی را باز کردم که در آن چهره محبوبم به طالع آمده بود، چه طالع خوبی که تفسیر آن تنها زیبایی و جمال است.
ز رویت خوبتر نقشی نیامد در خیال من
مرا خود کی به جز روی تو نقشی در خیال آمد
هوش مصنوعی: از چهرهات هیچ تصویری در ذهن من نمانده است، خودت هم که به جز چهرهات چیزی در فکر من نمیآمد.
غم دوری نخواهد بود و هجران تا ابد ما را
ز خوان «نحن نرزق» چون نصیب ما وصال آمد
هوش مصنوعی: غم دوری و جدایی همیشگی نخواهد بود، زیرا زمانی که ما به نتیجهای خوب و وصالی دست پیدا کنیم، دیگر نیازی به نگرانی نخواهیم داشت.
رموز «من لدن» بر من از آن شد مو به مو روشن
که در تحقیق این علمم دلیل آن خط و خال آمد
هوش مصنوعی: رموز و اسرار مرتبط با «من لدن» به طور کامل برایم روشن شد و در حین پژوهش درباره این علم، دلیل آن را در نشانهها و خصوصیات مشخص یافتم.
شراب کوثر لعلش که بود از دیدهها غایب
به فضل حق رسید این عین و آن آب زلال آمد
هوش مصنوعی: شراب کوثر که رنگش به مانند لعل است، از نگاهها دور بود، ولی با لطف خداوند، این حقیقت و آن آب زلال به دست آمد.
ز هر نقشی که میبندد فلک، روی تو است آن رو
که در خوبی و زیبایی کمال هر کمال آمد
هوش مصنوعی: هر تصویری که آسمان خلق میکند، تنها نیکی و زیبایی تو را نشان میدهد، چرا که تو در کمال خوبی و زیبایی، به اوج تمام کمالات رسیدهای.
معلق چرخ ازرق را به سر چندانکه میگردد
نه چون روی تو شد بدری نه چون ابرو هلال آمد
هوش مصنوعی: چرخ آسمان به شدت در حال چرخش است، اما نه مانند چهره زیبایت که نورانی و درخشان باشد، و نه مانند ابروی هلالی که زیبایی خاصی دارد.
به صورت گرچه میخواند تو را نادان بشر لیکن
بشر در صورت رحمان چنین کی بیمثال آمد
هوش مصنوعی: اگرچه انسان نادان تو را تنها با ظاهرت میشناسد، اما در واقعیت و از نظر حقیقت، در هیچ صورتی مشابه خداوند رحمان نیامده است.
مرا چشم و لب ساقی «بیا می نوش» میگوید
که در میخانه وحدت، شراب لایزال آمد
هوش مصنوعی: چشم و لب ساقی به من میگوید که بیفزا به نوشیدن شراب، چرا که در میخانهای که نماد اتحاد است، شراب بیپایانی وجود دارد.
چو با عشق رخش ما را قدیم افتاده بود الفت
جمال او و عشق ما قدیم بیزوال آمد
هوش مصنوعی: زمانی که عشق و زیبایی او نسبت به ما قدیمی و پایدار شده بود، این عشق همچنان ادامه داشت و از بین نرفت.
نسیمی ظلمت هستی ببرد از چهره عالم
بدان نوری که در نطقش ز فضل ذوالجلال آمد
هوش مصنوعی: نسیمی از تاریکیهای عالم میدمد و به کمک نوری که از سخن پروردگار با عظمت جاری است، چهره دنیا را روشن میکند.

نسیمی