بخش ۷۲ - پاسخ دادن کید هندی،فرامرز را(و) دین یزدان پذیرفتن او
چنین گفت کید ای جهاندار گرد
سرافراز و دانای با دستبرد
اگر گنج خواهی بیاریم گنج
بدان تا روان ها ندارم به رنج
گشایم در گنج های پدر
وز آن پس ببخشم تو را سر به سر
بدین سان کس از دین خود برنگشت
ز راه نیاکان نباید گذشت
ترا یک خدا هست ما صدخدا
همان پاک و پاکیزه ماند به جا
به زشتی کس از دین خود نگذرد
وگر بگذرد نیز کیفر برد
ولی چون تو فرمان دهی انجمن
بیارم به هندوستان برهمن
شما نیز زین انجمن مهتری
بیارید داننده دانشوری
بگویید گفتار و پاسخ دهید
بدین کار بر رای فرخ نهید
به گفتار هرکس فرو ماند او
دو چشم خرد را نخواباند او
اگر هم تهی شد ز ایران هنر
نشایدش گفتن به تیغ و سپر
هزار رای دانش ز فرهنگ شد
به کوپال و شمشیر و نیرنگ شد
هرآن کو که آید به دانشوری
خدای همان انجمن شد سری
یکی خرقه سال خورده به بر
فرو بسته زنار ترکی به سر
کشیده ریاضت بسی سال و ماه
همه موی برف و همه رخ چو کاه
چو مرغی به یاد قفس بر شدی
زدیدار مردم فزون تر شدی
مرآن قوم را نام بد جوکیان
خردمند یک سر قومی را کیان
بیامد چنان پیر زنار بند
به گفتار دانش یکی کاربند
سؤالی که داری به شکل زره
بگو و ز ایرانیان بر فره
فرامرز گفتا به کینه منم
به دانشوری تا به هم برزنم
بگو آنچه داری ز دانش به یاد
که نفرین بدین دانش و هوش باد
بخش ۷۱ - سخن گفتن فرامرز به جهت پذیرفتن دین یزدان و قبول نکردن کید: پس از هفته بنشست با انجمنبخش ۷۳ - سؤال کردن پیر برهمن از فرامرز: بدو گفت کای مهتر روزگار
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چنین گفت کید ای جهاندار گرد
سرافراز و دانای با دستبرد
هوش مصنوعی: سیاستمدار بزرگ و دانا در اینجا به روشی هوشمندانه و با ظرافت صحبت میکند و به اهمیت استراتژی و زیرکی در رهبری اشاره دارد. او بر این نکته تأکید میکند که باید با دقت و تدبیر عمل کرد تا به موفقیت دست یافت.
اگر گنج خواهی بیاریم گنج
بدان تا روان ها ندارم به رنج
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به گنجی دست یابی، باید آن را با خود بیاوری، زیرا من نمیتوانم برای به دست آوردن آن، جانم را به خطر بیندازم.
گشایم در گنج های پدر
وز آن پس ببخشم تو را سر به سر
هوش مصنوعی: من در گنجینههای پدرم را باز میکنم و سپس همه آنها را به تو خواهم بخشید.
بدین سان کس از دین خود برنگشت
ز راه نیاکان نباید گذشت
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که هیچکس نباید از راه و دیانت نیاکان خود منحرف شود. افراد باید به ارزشها و اعتقادات اجداد خود وفادار بمانند و از این مسیر منحرف نشوند.
ترا یک خدا هست ما صدخدا
همان پاک و پاکیزه ماند به جا
هوش مصنوعی: خداوند واحدی برای تو وجود دارد، اما ما به طور فراوانی از خداهای مختلف صحبت میکنیم. همانطور که او پاک و بیآلایش است، ما نیز باید سعی کنیم پاکی خود را حفظ کنیم.
به زشتی کس از دین خود نگذرد
وگر بگذرد نیز کیفر برد
هوش مصنوعی: هیچکس به خاطر زشتیها و بدیها از اصول مذهبی خود دست نمیکشد و اگر به هر دلیلی هم از آن دست بکشد، عواقبش را تجربه خواهد کرد.
ولی چون تو فرمان دهی انجمن
بیارم به هندوستان برهمن
هوش مصنوعی: اگر تو دستور دهی، من گردهمایی را به هندوستان و نزد برهمن میآورم.
شما نیز زین انجمن مهتری
بیارید داننده دانشوری
هوش مصنوعی: شما نیز از این جمع، فردی خردمند و با دانش بیاورید.
بگویید گفتار و پاسخ دهید
بدین کار بر رای فرخ نهید
هوش مصنوعی: بگویید چیزی را که در دل دارید و پاسخ بدهید. با این کار، تصمیمی شاد و خوشبختانه خواهید گرفت.
به گفتار هرکس فرو ماند او
دو چشم خرد را نخواباند او
هوش مصنوعی: هر کس که به حرف دیگران توجه نکند و از کلام آنها غافل بماند، نمیتواند به درک و بینش عمیق برسد.
اگر هم تهی شد ز ایران هنر
نشایدش گفتن به تیغ و سپر
هوش مصنوعی: اگر هنر از ایران خالی شود، نمیتوان درباره آن با شمشیر و سپر سخن گفت، زیرا هنر اصل و اساس قدرت و شایستگی است.
هزار رای دانش ز فرهنگ شد
به کوپال و شمشیر و نیرنگ شد
هوش مصنوعی: هزاران دیدگاه و اندیشهٔ عمیق از فرهنگ، به وسیلهٔ قدرت نظامی و فریب دستکم گرفته شد.
هرآن کو که آید به دانشوری
خدای همان انجمن شد سری
هوش مصنوعی: هر کسی که به علم و دانش خداوند دست یابد، همانند افرادی میشود که در جمع اندیشمندان قرار گرفتهاند.
یکی خرقه سال خورده به بر
فرو بسته زنار ترکی به سر
هوش مصنوعی: یک کلاهی کهنه به دوش دارد و کمرش را با دوربندی به سبک ترکی بسته است.
کشیده ریاضت بسی سال و ماه
همه موی برف و همه رخ چو کاه
هوش مصنوعی: پس از سالها و ماهها تلاش و تمرین سخت، حالا تمام موهایش سفید شده و چهرهاش مثل کاه بیرنگ و کمرنگ شده است.
چو مرغی به یاد قفس بر شدی
زدیدار مردم فزون تر شدی
هوش مصنوعی: وقتی به یاد محدودیتها و قفسهایمان میافتیم، احساسات و نگرشهای ما نسبت به دیگران حتی بیشتر و شدیدتر میشود.
مرآن قوم را نام بد جوکیان
خردمند یک سر قومی را کیان
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که برخی افراد به نام نیک و شایسته از یک گروه خاص شناخته میشوند، در حالی که در واقعیت، آن گروه به خاطر رفتار ناپسند خود شناخته میشود. وجود عقل و خرد در میان آنها به راحتی میتواند آنها را از بدنامی نجات دهد، اما در نهایت این نام بد هنوز بر آنها میچسبد.
بیامد چنان پیر زنار بند
به گفتار دانش یکی کاربند
هوش مصنوعی: زنی که به سن و سالی رسیده، با فهم و دانشی که دارد، به آرامی و با تدبیر وارد میدان میشود و حرفی میزند که به کار میآید.
سؤالی که داری به شکل زره
بگو و ز ایرانیان بر فره
هوش مصنوعی: اگر سوالی داری، آن را به گونهای بپرس که مانند زره محکم و استوار باشد، و در آن از افتخارات و فرهنگ ایرانیان سخن بگو.
فرامرز گفتا به کینه منم
به دانشوری تا به هم برزنم
هوش مصنوعی: فرامرز با کینهای که در دل دارد، میگوید که من به خاطر دانش و آگاهیام، آمادهام تا با دیگران درگیر شوم.
بگو آنچه داری ز دانش به یاد
که نفرین بدین دانش و هوش باد
هوش مصنوعی: بگو از دانشی که داری، یاد کن، زیرا که این دانش و هوش، لعنت بر آن باد.