گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۸۳

مردم سفله به سان گرسنه گربه
گاه بنالد به زار و گاه بخرد
تاش همی خوار داری و ندهی چیز
از تو چو فرزند مهربانت نبرد
راست چو چیزی به دست کرد و قوی گشت
گر تو بدو بنگری چو شیر بغرد

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مردم سفله به سان گرسنه گربه
گاه بنالد به زار و گاه بخرد
هوش مصنوعی: مردم پایین‌رده مانند گربه‌های گرسنه، گاهی ناله و زاری می‌کنند و گاهی هم در برابر مشکلات با هوش و زیرکی رفتار می‌کنند.
تاش همی خوار داری و ندهی چیز
از تو چو فرزند مهربانت نبرد
هوش مصنوعی: هر چه هم که تو را خوار و بی‌ارزش بشمارد و چیزی به تو ندهد، مانند فرزندی مهربان نیست که از تو چیزی نگیرد.
راست چو چیزی به دست کرد و قوی گشت
گر تو بدو بنگری چو شیر بغرد
هوش مصنوعی: اگر کسی در تلاش و کوشش به موفقیت برسد و از قدرت و توانمندی برخوردار شود، وقتی به او نگاه کنی، مانند شیر سرزنده و پرقدرت خواهد بود.

حاشیه ها

1401/04/12 16:07
جهن یزداد

گاه بچرد = بجنگد