قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۴
آنچهت بکار نیست چرا جوئی؟
وانچهت ازو گریز چرا گوئی؟
به روئی ار به روی کسی آری
بیشک به رویت آید بیروئی
خوش خوش از جهان و جوانمردی
پیش آر و پیش مار خوی نوئی
بدخو عقاب کوته عمر آمد
کرگس دراز عمر ز خوش خوئی
این زال شویکش چتو بس دیده است
از وی بشوی دست زناشوئی
بنده مشو ز بهر فزونی را
آن را که همچو اوئی و به زوئی
گر دانشت به مال به دست آمد
پس مال می به دانش چون جوئی؟
چون میفروشی آنچه خریدهستی؟
خونی ز خون ز بهر چه میشوئی؟
جان را به علم پوش چو پوشیدی
تن رابه ششتری و به کاکوئی
روشن روانت گنه ز بیعلمی
تیره تنت چو مشک به خوشبوئی
پوینده این جهان و فروزندی
او را از این قبل به تگاپوئی
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیلن (مضارع مسدس اخرب مکفوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آنچهت بکار نیست چرا جوئی؟
وانچهت ازو گریز چرا گوئی؟
هوش مصنوعی: چرا به دنبال چیزی هستی که به کارت نمیآید؟ و چرا از چیزی که از آن فراری هستی، صحبت میکنی؟
به روئی ار به روی کسی آری
بیشک به رویت آید بیروئی
هوش مصنوعی: اگر به کسی محبت و روی خوش نشان دهی، بدون شک آن شخص نیز با محبت و رفتار خوب به شما پاسخ خواهد داد.
خوش خوش از جهان و جوانمردی
پیش آر و پیش مار خوی نوئی
هوش مصنوعی: زندگی را با خوشی و جوانمردی پر کنید و از خودتان چیزی تازه به نمایش بگذارید.
بدخو عقاب کوته عمر آمد
کرگس دراز عمر ز خوش خوئی
هوش مصنوعی: بدخویی و بدعهدی، مانند عمر کوتاه عقاب است، در حالی که خوشخویی و نیکرفتاری مانند عمر طولانی کرکس، ماندگار خواهد بود.
این زال شویکش چتو بس دیده است
از وی بشوی دست زناشوئی
هوش مصنوعی: این شخص که به زال معروف است، تجربههای زیادی در زندگی داشته و بهتر است از او فاصله بگیری و به فکر ازدواج با او نباشی.
بنده مشو ز بهر فزونی را
آن را که همچو اوئی و به زوئی
هوش مصنوعی: اگر میخواهی بنده کسی شوی، برای افزایش ثروت و مقام نباشد. زیرا کسی که به او مینگری، همتای او نیست و نمیتوانی به او برسید.
گر دانشت به مال به دست آمد
پس مال می به دانش چون جوئی؟
هوش مصنوعی: اگر داناییات با پول به دست آمده، پس چگونه میتوانی ثروت را با دانش به دست آوری؟
چون میفروشی آنچه خریدهستی؟
خونی ز خون ز بهر چه میشوئی؟
هوش مصنوعی: چرا آنچه را که خریداری کردهای میفروشی؟ برای چه به خاطر خونِ خودت دست به تغییر میزنی؟
جان را به علم پوش چو پوشیدی
تن رابه ششتری و به کاکوئی
هوش مصنوعی: جان خود را با علم بپوشان، همانطور که بدن را با لباس میپوشانی.
روشن روانت گنه ز بیعلمی
تیره تنت چو مشک به خوشبوئی
هوش مصنوعی: روان تو روشن و پاک است، ولی به خاطر جهل و نادانیات، بدنت مانند مشک، بوی خوشی ندارد.
پوینده این جهان و فروزندی
او را از این قبل به تگاپوئی
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم جستجوگر و فعال بودن در این جهان اشاره دارد و نشان میدهد که وجود و تلاش او در این دنیا به نوعی روشنایی و حرکت میبخشد. در واقع، او به عنوان یک نیرو و منبع انرژی، به تغییر و تحول در جهان کمک میکند.

ناصرخسرو