گنجور

شمارهٔ ۹۶ - انگشتی

شوخ انگشتی که بازار از رخش افروخته
خورجینش پر بود از کنده نیم سوخته

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شوخ انگشتی که بازار از رخش افروخته
خورجینش پر بود از کنده نیم سوخته
هوش مصنوعی: یک جوان شاد و جویا که با چهره‌ی زیبایش همه جا را روشن کرده، بارش پر از چوب‌های نیم‌سوخته است.