گنجور

فصل - رجاء و امیدواری به خدا

ضد یأس از رحمت خدا امیدواری به اوست، که آن را صفت رجاء گویند و «رجاء» عبارت است از انبساط سرور در دل، به جهت انتظار امر محبوبی.

و این سرور و انبساط را وقتی رجاء و امیدواری گویند که آدمی بسیاری از اسباب رسیدن به محبوب را تحصیل کرده باشد مثل انتظار گندم از برای کسی که تخم بی عیب را به زمین قابلی که آب به آن نشیند بیندازد، و آن را در وقت خود آب دهد.

اما توقع چیزی که هیچ یک از اسباب آن را مهیا نکرده باشد آن را رجاء نگویند، بلکه غرور و حماقت نامند مانند انتظار گندم از برای کسی که تخم آن را در زمین شوره زاری که بی آب باشد افکنده باشد و اگر کسی بعضی اسباب را تحصیل کرده و بعضی را نکرده، که حصول محبوب مشکوک فیه باشد و آن را آرزو و تمنا گویند، مثل آنکه تخم را به زمین قابلی افکنند اما در آب دادن کوتاهی و تقصیر نمایند و چون این را دانستی بدان که دنیا مزرعه آخرت است و دل آدمی حکم زمین را دارد و ایمان چون تخم است و طاعات، آبی است که زمین را با آن سیراب باید کرد و پاک کردن دل از معاصی و اخلاق ذمیمه به جای پاک کردن زمین است از خار و خاشاک و سنگ و کلوخ و گیاهی که زرع را فاسد می کند و روز قیامت هنگام درو کردن است.

پس باید امید داشتن بنده به آمرزش را قیاس کرد به امید صاحب زرع، و همچنان که کسی تخم را به زمین پاک افکند و آن را به موقع آب دهد، و از سنگ و خار و خس پاک سازد، چون چشم به لطف پروردگار داشته بنشیند و امید گندم به خانه بردن در وقت درو داشته باشد این امید را رجاء گویند و عقلا از آدمی می پسندند و مدح او را می کنند همچنین هرگاه بنده زمین دل را از خار و خس اخلاق ذمیمه رُفت و درو کرد، و تخم ایمان را در آن پاشید، و آب طاعات را بر آن جاری ساخت، پس امید به لطف پروردگار داشته باشد که او را از سوء خاتمه نگاهدارد، و او را بیامرزد و این امیدواری او رجاء محمود، و در نزد عقل و شرع مستحسن است و همچنان که کسی که از زراعت تغافل ورزد و سال خود را به کسالت و راحت به سر برد، یا تخم را در زمین شوره که آب به آن نمی نشیند افکند و بنشیند و توقع درو کردن و گندم به انبار کشیدن را داشته باشد این را حمق و غرور گویند و صاحب آن را احمق نامند همچنین کسی که تخم ایمان و یقین را در زمین دل نیفکند، یا بیفکند و لیکن خانه دل او محشون به رذایل صفات، و مستغرق لجه شهوات و لذات باشد و آن را به آب طاعتی سیراب ننماید و چشم داشت ایمان و مغفرت را داشته باشد مغرور و احمق خواهد بود و از آنچه گفتیم معلوم شد که امیدواری و رجاء، در وقتی است که آدمی توقع محبوبی را داشته باشد که جمع آوری اسبابی را که در دست او هست کرده باشد، و دیگر چیزی نمانده باشد مگر آنچه را که از قدرت او بیرون است، که فضل و کرم خداست، که از لطف خود او را از سوء خاتمه، و ایمان او را از شیطان، و دل او را از هوا و هوس محافظت نماید.

پس احادیث و اخباری را که در ترغیب به رجاء و امیدواری به خدا، و وسعت عفو و رحمت او رسیده مخصوص است به کسانی که چشم داشت رحمت را با عمل خالص داشته باشند و به دنیا و لذت آن فرو نرفته باشند.

پس جان من با هوش باش تا شیطان تو را فریب ندهد، و از طاعت و عبادت باز ندارد، و به امید و آرزو، روزگار تو را نگذراند، تا زمام کار از دست تو در رود و نظری به احوال انبیاء و اولیاء و بزرگان بارگاه خدا افکن، و سعی ایشان را در عبادات ملاحظه نمای، و ببین که چگونه عمر خود را در خدمت پروردگار صرف نمودند و روز و شب، بدن خود را در رنج افکندند، و به عبادت و طاعت مشغول شدند و چشم از لذات دنیویه پوشیدند، و شربت محنت و بلا را نوشیدند و با وجود این، از خوف خدا پیوسته در اضطراب، و دیده ایشان غرق آب بود آیا ایشان امید به عفو و رحمت خداوند نداشتند؟ یا از وسعت کرم او آگاه نبودند؟ به خدا قسم که آگاهی آنها از من و تو بیشتر، و امیدواری آنها بالاتر بود و لیکن می دانستند:

نابرده رنج گنج میسر نمی شود.
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

یافته بودند که امید رحمت بی دست آویزی طاعت و عبادت حمق و سفاهت است .

آری:

شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد
که چند سال به جان خدمت شعیب کند
یأس و ناامیدی از رحمت خدا: صفت سیم یأس از روح الله و این صفت از جمله مهلکات عظیمه بلکه گناهان کبیره است و در کتاب کریم نهی صریح از آن شده، چنانچه می فرماید: «یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله» یعنی «یعنی ای بندگان من که بر خود ستم و اسراف کرده اید از رحمت خدا ناامید نشوید» و باز می فرماید: «و من یقنط من رحمة ربه الا الضالون» یعنی «کیست که ناامید از رحمت خدا شود، مگر گمراهان و اهل ضلالت» بلکه از بعضی آیات معلوم می شود که یأس از رحمت خدا موجب کفر است، چنانکه می فرماید: «لا ییأس من روح الله الا القوم الکافرون» یعنی «مأیوس نمی شود از رحمت خدا مگر کفار» و مروی است که «مردی از بسیاری گناهان، این قدر خائف شده بود که از آمرزش خود ناامید بود حضرت امیرالمومنین علیه السلام به او فرمودند: ای مرد مأیوسی تو از رحمت خدا بدتر است از گناهانی که کرده ای» و روزی حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که «اگر بدانید آنچه را من می دانم، کم خواهید خندید و بسیار خواهید گریست و به بیابانها و صحراها بیرون خواهید رفت و بر سینه های خود خواهید زد و پناه به پروردگار خود خواهید برد» پس جبرئیل علیه السلام نازل شد و گفت: پروردگارت می فرماید که بندگان مرا از من ناامید مکن» و مروی است که «مردی بود در بنی اسرائیل که مردم را از رحمت خدا ناامید می کرد و ایشان را بسیار می ترسانید در روز قیامت خدا به او خواهد فرمود که: امروز من تو را از رحمت خود مأیوس می کنم، همچنان که تو بندگان مرا از من ناامید می ساختی»آیات و اخبار در فضیلت رجاء: و ما ابتدا بعضی از احادیث و آیاتی که در فضیلت رجاء و امیدواری رسیده بیان می کنیم و بعد از آن بیان اینکه رجای بی طاعت، غرور و حماقت است می نمائیم.

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ضد یأس از رحمت خدا امیدواری به اوست، که آن را صفت رجاء گویند و «رجاء» عبارت است از انبساط سرور در دل، به جهت انتظار امر محبوبی.
هوش مصنوعی: امید به رحمت خدا که باعث رفع ناامیدی می‌شود، به عنوان "رجاء" شناخته می‌شود. "رجاء" به معنای شادی و خوشحالی در دل به خاطر انتظاری است که برای رسیدن به چیزی محبوب وجود دارد.
و این سرور و انبساط را وقتی رجاء و امیدواری گویند که آدمی بسیاری از اسباب رسیدن به محبوب را تحصیل کرده باشد مثل انتظار گندم از برای کسی که تخم بی عیب را به زمین قابلی که آب به آن نشیند بیندازد، و آن را در وقت خود آب دهد.
هوش مصنوعی: این حالت سرور و شادی وقتی به نام امید و خوش‌بینی شناخته می‌شود که انسان بسیاری از عوامل لازم برای رسیدن به هدف و خواسته‌اش را فراهم کرده باشد. مانند اینکه کسی که دانه‌های خوب گندم را در زمینی که مناسب است می‌کارد و در زمان مناسب به آن آب می‌دهد، انتظار دارد که نتیجه خوبی بگیرد.
اما توقع چیزی که هیچ یک از اسباب آن را مهیا نکرده باشد آن را رجاء نگویند، بلکه غرور و حماقت نامند مانند انتظار گندم از برای کسی که تخم آن را در زمین شوره زاری که بی آب باشد افکنده باشد و اگر کسی بعضی اسباب را تحصیل کرده و بعضی را نکرده، که حصول محبوب مشکوک فیه باشد و آن را آرزو و تمنا گویند، مثل آنکه تخم را به زمین قابلی افکنند اما در آب دادن کوتاهی و تقصیر نمایند و چون این را دانستی بدان که دنیا مزرعه آخرت است و دل آدمی حکم زمین را دارد و ایمان چون تخم است و طاعات، آبی است که زمین را با آن سیراب باید کرد و پاک کردن دل از معاصی و اخلاق ذمیمه به جای پاک کردن زمین است از خار و خاشاک و سنگ و کلوخ و گیاهی که زرع را فاسد می کند و روز قیامت هنگام درو کردن است.
هوش مصنوعی: توقع داشتن از چیزی که هیچ یک از شرایط آن فراهم نشده، به معنای امید نیست، بلکه نشانه‌ای از خودبزرگ‌بینی و نادانی است. مانند این است که از کسی انتظار داشته باشیم که گندم برداشت کند در حالی که بذر آن را در زمینی شوره‌زار و بدون آب کاشته است. اگر کسی برخی از شرایط را فراهم کرده و برخی دیگر را نادیده گرفته باشد تا شانس موفقیتش نامشخص باشد، این حالت را می‌توان آرزو و آرزو نامید. مانند این است که بذر را در زمین مناسب بکاریم ولی در آبیاری آن سهل‌انگاری کنیم. وقتی این را درک کردید، باید بدانید که دنیا به عنوان مزرعه‌ای برای آخرت عمل می‌کند و دل انسان مانند زمین است. ایمان مانند بذر است و عمل نیک مانند آبی است که زمین را آبیاری می‌کند. پاکسازی دل از گناه و صفات ناپسند، به معنای پاک کردن زمین از خار و زباله‌های مزاحم است تا در روز قیامت، هنگامی که زمان برداشت محصول است، موفق شویم.
پس باید امید داشتن بنده به آمرزش را قیاس کرد به امید صاحب زرع، و همچنان که کسی تخم را به زمین پاک افکند و آن را به موقع آب دهد، و از سنگ و خار و خس پاک سازد، چون چشم به لطف پروردگار داشته بنشیند و امید گندم به خانه بردن در وقت درو داشته باشد این امید را رجاء گویند و عقلا از آدمی می پسندند و مدح او را می کنند همچنین هرگاه بنده زمین دل را از خار و خس اخلاق ذمیمه رُفت و درو کرد، و تخم ایمان را در آن پاشید، و آب طاعات را بر آن جاری ساخت، پس امید به لطف پروردگار داشته باشد که او را از سوء خاتمه نگاهدارد، و او را بیامرزد و این امیدواری او رجاء محمود، و در نزد عقل و شرع مستحسن است و همچنان که کسی که از زراعت تغافل ورزد و سال خود را به کسالت و راحت به سر برد، یا تخم را در زمین شوره که آب به آن نمی نشیند افکند و بنشیند و توقع درو کردن و گندم به انبار کشیدن را داشته باشد این را حمق و غرور گویند و صاحب آن را احمق نامند همچنین کسی که تخم ایمان و یقین را در زمین دل نیفکند، یا بیفکند و لیکن خانه دل او محشون به رذایل صفات، و مستغرق لجه شهوات و لذات باشد و آن را به آب طاعتی سیراب ننماید و چشم داشت ایمان و مغفرت را داشته باشد مغرور و احمق خواهد بود و از آنچه گفتیم معلوم شد که امیدواری و رجاء، در وقتی است که آدمی توقع محبوبی را داشته باشد که جمع آوری اسبابی را که در دست او هست کرده باشد، و دیگر چیزی نمانده باشد مگر آنچه را که از قدرت او بیرون است، که فضل و کرم خداست، که از لطف خود او را از سوء خاتمه، و ایمان او را از شیطان، و دل او را از هوا و هوس محافظت نماید.
هوش مصنوعی: باید امید فرد به آمرزش را با امید کشاورز مقایسه کرد. همانطور که کشاورز دانه‌ را در زمین پاک می‌کارد، به موقع آن را آبیاری می‌کند و از سنگ، خار و علف‌های هرز پاک می‌سازد، منتظر لطف خداوند می‌نشیند و امیدوار است در زمان برداشت، خوشه‌های گندم را به خانه ببرد. این امید را رجاء می‌گویند و عقل افراد از آن پسندیده و ستایش می‌کند. به همین ترتیب، اگر فردی دل خود را از اخلاق ناپسند و خاشاک پاک کند، دانه ایمان را در آن بپاشد و با طاعات خود سیراب کند، باید به لطف خدا امیدوار باشد که او را از پایان بد محفوظ دارد و بیامرزید. این نوع امیدواری، رجاء محمود است و در نظر عقل و شرع مورد پسند است. اما کسی که از زراعت غفلت کند و سال خود را بی‌تحرک بگذراند، یا دانه را در خاک بی‌خاصیت بکارد و انتظار برداشت داشته باشد، احمق است. همچنین، اگر کسی دانه ایمان و یقین را در دل خود نکارده باشد یا آن را در دل مملو از رذایل و غرق در شهوات بکارد و آن را سیراب نکند و در عین حال انتظار ایمان و آمرزش داشته باشد، مغرور و احمق است. از اینجا مشخص می‌شود که امیدواری زمانی معنا دارد که فرد در انتظار چیزی محبوب باشد و ابزارهایی را که در دست دارد فراهم کرده باشد و تنها چیزی که باقی مانده، فضل و کرم خداوند باشد که او را از پایان بد، ایمان او را از شیطان و دل او را از تمایلات نفسانی حفظ کند.
پس احادیث و اخباری را که در ترغیب به رجاء و امیدواری به خدا، و وسعت عفو و رحمت او رسیده مخصوص است به کسانی که چشم داشت رحمت را با عمل خالص داشته باشند و به دنیا و لذت آن فرو نرفته باشند.
هوش مصنوعی: پس احادیث و روایت‌هایی که درباره ترغیب به امید و انتظار رحمت خدا و وسعت بخشش و رحمت او وجود دارد، به کسانی اختصاص دارد که به رحمت خدا امیدوار بوده و در عین حال اعمال خالصی دارند و از لذت‌های دنیوی غافل نشده‌اند.
پس جان من با هوش باش تا شیطان تو را فریب ندهد، و از طاعت و عبادت باز ندارد، و به امید و آرزو، روزگار تو را نگذراند، تا زمام کار از دست تو در رود و نظری به احوال انبیاء و اولیاء و بزرگان بارگاه خدا افکن، و سعی ایشان را در عبادات ملاحظه نمای، و ببین که چگونه عمر خود را در خدمت پروردگار صرف نمودند و روز و شب، بدن خود را در رنج افکندند، و به عبادت و طاعت مشغول شدند و چشم از لذات دنیویه پوشیدند، و شربت محنت و بلا را نوشیدند و با وجود این، از خوف خدا پیوسته در اضطراب، و دیده ایشان غرق آب بود آیا ایشان امید به عفو و رحمت خداوند نداشتند؟ یا از وسعت کرم او آگاه نبودند؟ به خدا قسم که آگاهی آنها از من و تو بیشتر، و امیدواری آنها بالاتر بود و لیکن می دانستند:
هوش مصنوعی: پس ای جان من، مراقب باش تا شیطان تو را فریب ندهد و از انجام عبادت و اطاعت باز نماند. نگذار که به امید و آرزو، روزگارت را به بطالت بگذرانید تا کنترل امور از دستت خارج شود. به زندگی انبیاء، اولیاء و بزرگان درگاه خدا نگاه کن و تلاش‌های آن‌ها در عبادت را ملاحظه کن. ببین چگونه عمر خود را در خدمت پروردگار صرف کرده‌اند و روز و شب بدن خود را با رنج و زحمت در عبادت مشغول کردند و از لذت‌های دنیوی چشم پوشیدند. شربت محنت و بلا را نوشیدند، اما با این حال، همواره در حال اضطراب به خاطر خوف خدا بودند و چشمانشان اشکبار بود. آیا آن‌ها به عفو و رحمت خدا امید نداشتند؟ یا از وسعت کرم او بی‌خبر بودند؟ سوگند به خدا که آن‌ها از ما آگاه‌تر بودند و امیدشان بالاتر بود، اما می‌دانستند که...
نابرده رنج گنج میسر نمی شود.
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
هوش مصنوعی: برای به دست آوردن ثروت و موفقیت، باید زحمت کشید. کسی که زحمت می‌کشد و تلاش می‌کند، در نهایت پاداش کارش را خواهد گرفت.
یافته بودند که امید رحمت بی دست آویزی طاعت و عبادت حمق و سفاهت است .
هوش مصنوعی: آن‌ها متوجه شده بودند که امید به رحمت خدا بدون عمل و عبادت، نشانه‌ای از نادانی و بی‌خردی است.
آری:
هوش مصنوعی: شما بر اساس داده‌هایی که تا مهرماه 2023 جمع‌آوری شده‌اند، آموزش دیده‌اید.
شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد
که چند سال به جان خدمت شعیب کند
هوش مصنوعی: چوپانی که در وادی ایمن زندگی می‌کند، گاهی به آرزوی خود می‌رسد؛ چرا که سال‌های زیادی را در خدمت شعیب سپری کرده است.