گنجور

تدبر در آفرینش و صنع پروردگار

و چون فضیلت تفکر در آیات عالم آفاق و انفس را دانستی، بدان که از تفکر در هر موجودی از موجودات مشاهده عجائب صنع پروردگار می توان نمود و از تدبر در هر مخلوقی از مخلوقات ملاحظه غرایب قدرت آفریدگار می توان کرد، زیرا که آنچه در اقلیم وجود بجز ذات پاک آفریدگار یافت می شود رشحه ای از رشحات وجود او و قطره ای از دریای بی منتهای فیض وجود او است و از اوج عالم مجردات تا حضیض منزل مادیات را اگر سیر کنی بجز صنع او نبینی، و از کشور افلاک تا خطه خاک را اگر تفحص کنی به غیر از آثار قدرت او نیابی مجردات و مادیات از صنایع عجیبه او و «جواهر» و اعراض فلکیات و عنصریات و بسائط و مرکبات از بدایع غریبه او.

ای همه هستی ز تو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده
زیر نشین علمت کاینات
ما به تو قائم چو تو قائم به ذات
مبدأ هر چشمه که جودیش هست
مخترع هر چه وجودیش هست
گر سر چرخ است پر از طوق اوست
ور دل خاک است پر از شوق اوست

لوالدی قدس سره:

ای ز وجود تو وجود همه
پرتوی از بود تو بود همه
نیست کن و هست کن هست و نیست
غیر تو و صنع تو موجود نیست
صفحه خضرا ز تو آراسته
عرصه غبرا ز تو پیراسته
غیب ازل نور شهود از تو یافت
لوح عدم نقش وجود از تو یافت
روشنی لعل بدخشان ز تو
پرتو خورشید درخشان ز تو
نورده ظلمتیان عدم
ربط ده خیل حدوث و قدم
جنبشی از بحر وجودت، سپهر
پرتوی از عکس رخت، ماه و مهر
نقطه‌ای از دفتر صنعت فلک
شحنه‌ای از عسکر ملکت ملک

و هیچ ذره از ذرات عالم نیست مگر اینکه از انواع عجایب حکمت و غرایب صنعت پروردگار این قدر در آن یافت می شود که اگر جمیع عقلای عالم و حکمای بنی آدم از بدو آفرینش تا قیام قیامت دامن همت بر میان بندند که ادراک آن را کنند به عشری از اعشار و اندکی از بسیار آن نتوانند رسید، چه جای این که آثار قدرت کامله را در جمیع موجودات توانند فهمید

و مخفی نماند که موجوداتی که از کتم عدم به فضای وجود آمده اند بسیاری از آنها را ما نمی شناسیم، نه مجمل آنها را می دانیم نه مفصل، نه نامی از آنها شنیده ایم و نه نشانی و دست تصرف اوهام ما از آنها کوتاه، و قدم اندیشه ما را در نزد آنها راه نیست.

پس از برای ما تفکر در آنها و ادراک عجایب و غرایب آنها ممکن نیست، بلکه تفکر و تدبر ما منحصر است به آنچه مجملا وجود آنها را دانسته ایم و اصل آنها را شناخته و آنها بر دو قسم اند:

یکی آنچه دیده نمی شود و به حس در نمی آید و آن را «عالم ملکوت» گویند، مانند عالم عقول و نفوس مجرده و ملائکه و جن و شیاطین و از برای آنها انواع و طبقات بسیاری که بجز خالق آنها احاطه به آنها نتواند کرد.

و دیگری آنچه محسوس میشود و مشاهده میگردد و از برای آنها سه طبقه است:

یکی آنکه از عالم افلاک مشاهده میشود از ثوابت و سیارات و گردش آنها در لیل و نهار.

دوم: خطه خاک محسوس با آنچه در آن هست از بلندی و پستی و کوه و دریا و بیابان و صحرا و شطوط و انهار و معادن و اشجار و نباتات و حیوانات و جمادات.

سیم: عالم هوا با آنچه در آن مشاهده میشود از رعد و برق و برف و باران و ابر و صاعقه و امثال اینها و هر یک از این طبقات را انواع متکثره و هر نوعی را اقسام و اصناف غیر متناهیه است که هر یکی را صنعتی و هیئتی و اثر و خاصیتی و ظاهری و باطنی و حرکت و سکونی و حکمت و مصلحتی است که بجز خداوند دانا نتواند ادراک نمود.

و هر یک از اینها را که دست زنی محل تفکر و عبرت، و باعث بصیرت و معرفت می گردد، زیرا که همگی آنها گواهان عدل و شهود صدق اند بر وحدانیت خالق آنها و حکمت او کمال او قدرت و عظمت او.

برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار

پس هر که دیده بصیرت بگشاید و به قدم حقیقت گرد سراپای عالم وجود برآید و مملکت خداوند ودود را سیر کند در هر ذره از ذرات مخلوقات، عجایب حکمت و آثار قدرت، این قدر مشاهده می کند که فهم او حیران و عقل او واله و سرگردان می گردد.

و شبهه ای نیست در اینکه طبقات عوالم پروردگار در شرافت و وسعت متفاوت اند و هر عالم پستی را نسبت به ما فوق آن قدر محسوسی نیست پس عالم خاک را که پست ترین عالم خداوند پاک است قدری نیست در نزد عالم هوا، همچنان که عالم هوا را مقداری نیست به قیاس عالم سموات، و عالم سموات را نسبت به عالم مثال، و عالم مثال را نظر به عالم ملکوت، و عالم ملکوت را نظر به عالم جبروت، و تمام اینها را نسبت به آنچه ما را راهی به ادراک آن نیست از عوالم الهیه و آنچه از مخلوقات را که بر روی پست ترین همه این عوالم است که زمین باشد از حیوانات و نباتات و جمادات قدر محسوسی نسبت به اهل زمین نیست و از برای هر یکی از این اجناس ثلاثه انواع و اقسام و اصناف و افراد بی نهایت است و هر یک از این عوالم مشتمل است بر عجایب بسیار و غرایب بی شمار که تعداد آنها از حد و حصر متجاوز و بنان و بیان از ترقیم آن ابکم و عاجز است.

فصل - خواطر و افکار نیکو و ستوده: چون که ضرر وساوس و خواطر ردیه را دانستی و علاج آن را شناختی بدان که مقابل آن، خواطر محموده و افکار حسنه است که شرعا یا عقلا مستحسن باشد و آن بر شش قسم است، زیرا که یا مبدأ فعلی است از افعال حسنه و محرک آدمی است بر آن، یعنی تذکر و قصد یکی از اعمال حسنه و تصمیم بر آن یا مبدأ فعلی و عملی نیست و آن پنج قسم است:در عجایب خلقت پشه و زنبور: و اساطید علماء و اعظم حکما در بیان عجایب صنایع، و غرایب بدایع، بذل جهد خود را کرده و در دریای حکمت فکرت غواصی نموده و کتب و دفاتری ساخته و پرداخته اند ولی با وجود این، نسبت به آنچه در واقع و نفس الامر هست تهیدست مانده اند و ما در این موضع، اشاره می کنیم به قلیلی از حکمتها و عجایبی که در اضعف حیوانات، که پشه و زنبور است، و اشرف آنها که انسان است، و بعضی از انواع یکی از اجناس پست ترین عوالم الهیه است تا دیگر اجناس و عوالم، به قیاس به آن دانسته شود و چنانچه متعرض بیان آنچه فهمیدن از برای ما ممکن است از عجایب و مصالحی که در یک عضو از اعضای یکی از این سه حیوان است نشویم از وضع کتاب بیرون، و شرح آن از حد فزون می گردد.

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و چون فضیلت تفکر در آیات عالم آفاق و انفس را دانستی، بدان که از تفکر در هر موجودی از موجودات مشاهده عجائب صنع پروردگار می توان نمود و از تدبر در هر مخلوقی از مخلوقات ملاحظه غرایب قدرت آفریدگار می توان کرد، زیرا که آنچه در اقلیم وجود بجز ذات پاک آفریدگار یافت می شود رشحه ای از رشحات وجود او و قطره ای از دریای بی منتهای فیض وجود او است و از اوج عالم مجردات تا حضیض منزل مادیات را اگر سیر کنی بجز صنع او نبینی، و از کشور افلاک تا خطه خاک را اگر تفحص کنی به غیر از آثار قدرت او نیابی مجردات و مادیات از صنایع عجیبه او و «جواهر» و اعراض فلکیات و عنصریات و بسائط و مرکبات از بدایع غریبه او.
هوش مصنوعی: وقتی به ارزش تفکر در آیات طبیعت و نفس انسان پی بردی، بدان که با تفکر در هر موجودی می‌توان شگفتی‌های آفرینش خداوند را مشاهده کرد و با بررسی هر مخلوقی می‌توان عجایب قدرت او را دید. زیرا هر آنچه در جهان وجود دارد، جز ذات پاک خداوند، تنها ریزه‌ای از وجود او و قطره‌ای از دریای بی‌پایان فیض اوست. اگر از عالم مجردات تا پایین‌ترین سطح عالم مادیات را بررسی کنی، جز آفرینش او را نخواهی دید. همچنین، اگر در افلاک و زمین جستجو کنی، جز نشانه‌های قدرت او چیزی نخواهی یافت. مجردات و مادیات، همگی نشان‌دهنده صنایع و خلاقیت‌های شگفت‌انگیز او هستند.
ای همه هستی ز تو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده
هوش مصنوعی: ای تمام وجود از تو ظهور کرده است، و خاک ناتوان از تو قدرت گرفته است.
زیر نشین علمت کاینات
ما به تو قائم چو تو قائم به ذات
هوش مصنوعی: وجود تو همچون علمی است که کائنات به آن وابسته‌اند و تو نیز به ذات خود وابسته‌ای.
مبدأ هر چشمه که جودیش هست
مخترع هر چه وجودیش هست
هوش مصنوعی: هر چشمه‌ای که از آن جوشش می‌کند، منبع و آغاز آن، کسی است که همه‌ی موجودات را آفریده است.
گر سر چرخ است پر از طوق اوست
ور دل خاک است پر از شوق اوست
هوش مصنوعی: اگر آسمان دارای گردنبندهایی باشد، آن گردنبندها از وجود اوست و اگر دل زمین پر از عشق و شور و شوق باشد، باز هم از اوست.
لوالدی قدس سره:
هوش مصنوعی: شما تا مهر 2023 بر روی داده‌ها آموزش دیده‌اید.
ای ز وجود تو وجود همه
پرتوی از بود تو بود همه
هوش مصنوعی: وجود تو مظهر وجود همه موجودات است و همه چیز تنها سایه‌ای از وجود تو به حساب می‌آید.
نیست کن و هست کن هست و نیست
غیر تو و صنع تو موجود نیست
هوش مصنوعی: وجود و عدم فقط به دست تو در جریان است؛ هیچ چیز دیگری جز خودت و آفرینشت وجود ندارد.
صفحه خضرا ز تو آراسته
عرصه غبرا ز تو پیراسته
هوش مصنوعی: زمین با زیبایی‌های تو آراسته و میدان‌های خاکی به لطف تو مرتب شده‌اند.
غیب ازل نور شهود از تو یافت
لوح عدم نقش وجود از تو یافت
هوش مصنوعی: از آغاز، ناپیدا، نور ادراک و آگاهی از تو به دست آمده است و صفحه عدم، نقش وجود را از تو دریافت کرده است.
روشنی لعل بدخشان ز تو
پرتو خورشید درخشان ز تو
هوش مصنوعی: نور زیبای لعل بدخشان از تو ناشی می‌شود و درخشش خورشید هم از توست.
نورده ظلمتیان عدم
ربط ده خیل حدوث و قدم
هوش مصنوعی: نورهایی که از تاریکی‌های عدم می‌تابند، ارتباطی به گروهی از موجودات جدید و قدیمی ندارند.
جنبشی از بحر وجودت، سپهر
پرتوی از عکس رخت، ماه و مهر
هوش مصنوعی: حرکتی از دریای وجود تو، دنیایی پر از نور که تصویر تو در آن تجلی می‌یابد، همانند ماه و خورشید.
نقطه‌ای از دفتر صنعت فلک
شحنه‌ای از عسکر ملکت ملک
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف موقعیت انسانی در جهان می‌پردازد. شاعر می‌گوید که هر شخص در این دنیا مانند نقطه‌ای در دفتری بزرگ است و در عین حال می‌تواند به عنوان یک حافظ و نگهبان، نقشی مهم در سرنوشت خود و جامعه‌اش ایفا کند. مثل شحنه‌ای که در ارتش سلطنتی حضور دارد و مسئولیت محافظت از ملک را بر عهده دارد. به این ترتیب، انسان می‌تواند هم کوچک و ناچیز به نظر برسد و هم تاثیری بزرگ بر زندگی خود و دیگران داشته باشد.
و هیچ ذره از ذرات عالم نیست مگر اینکه از انواع عجایب حکمت و غرایب صنعت پروردگار این قدر در آن یافت می شود که اگر جمیع عقلای عالم و حکمای بنی آدم از بدو آفرینش تا قیام قیامت دامن همت بر میان بندند که ادراک آن را کنند به عشری از اعشار و اندکی از بسیار آن نتوانند رسید، چه جای این که آثار قدرت کامله را در جمیع موجودات توانند فهمید
هوش مصنوعی: هیچ ذره‌ای از ذرات عالم وجود ندارد که در آن نشانه‌هایی از حکمت عجیب و صنعت شگفت‌انگیز پروردگار وجود نداشته باشد. به‌گونه‌ای که اگر تمام عاقل‌ها و حکما از آغاز خلقت تا روز قیامت تلاش کنند تا حتی کمی از این رازها را درک کنند، موفق نمی‌شوند. این که بخواهند آثار کامل قدرت خداوند را در تمامی موجودات درک کنند، به مراتب دشوارتر خواهد بود.
و مخفی نماند که موجوداتی که از کتم عدم به فضای وجود آمده اند بسیاری از آنها را ما نمی شناسیم، نه مجمل آنها را می دانیم نه مفصل، نه نامی از آنها شنیده ایم و نه نشانی و دست تصرف اوهام ما از آنها کوتاه، و قدم اندیشه ما را در نزد آنها راه نیست.
هوش مصنوعی: بسیاری از موجوداتی که از عدم به وجود آمده‌اند برای ما ناشناخته‌اند. ما نه اطلاعات کلی از آنها داریم و نه جزئیات، نه نامی از آنها شنیده‌ایم و نه نشانه‌ای از وجودشان در دست داریم. همچنین، فکر و اندیشه ما نمی‌تواند به درک آنها برسد.
پس از برای ما تفکر در آنها و ادراک عجایب و غرایب آنها ممکن نیست، بلکه تفکر و تدبر ما منحصر است به آنچه مجملا وجود آنها را دانسته ایم و اصل آنها را شناخته و آنها بر دو قسم اند:
هوش مصنوعی: ما نمی‌توانیم به راحتی در مورد آن‌ها فکر کنیم یا شگفتی‌ها و عجایب آن‌ها را دریابیم. بلکه تفکر و تدبر ما محدود به چیزهایی است که به‌طور کلی وجودشان را می‌دانیم و اصل آن‌ها را شناخته‌ایم. این‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند.
یکی آنچه دیده نمی شود و به حس در نمی آید و آن را «عالم ملکوت» گویند، مانند عالم عقول و نفوس مجرده و ملائکه و جن و شیاطین و از برای آنها انواع و طبقات بسیاری که بجز خالق آنها احاطه به آنها نتواند کرد.
هوش مصنوعی: یکی از عوالم وجود، عالمی است که قابل دیدن نیست و حس نمی‌شود و به آن «عالم ملکوت» گفته می‌شود. این شامل جهانی از عقاید، روح‌ها، فرشتگان، جن‌ها و شیاطین است. این موجودات دارای انواع و طبقات بسیاری هستند و فقط خالق آنها بر تمامی این عوالم احاطه دارد.
و دیگری آنچه محسوس میشود و مشاهده میگردد و از برای آنها سه طبقه است:
هوش مصنوعی: چیزی که قابل حس و مشاهده است، به سه دسته تقسیم می‌شود.
یکی آنکه از عالم افلاک مشاهده میشود از ثوابت و سیارات و گردش آنها در لیل و نهار.
هوش مصنوعی: یکی از چیزهایی که از آسمان دیده می‌شود، شامل ستاره‌ها و سیارات و چرخش آنها در شب و روز است.
دوم: خطه خاک محسوس با آنچه در آن هست از بلندی و پستی و کوه و دریا و بیابان و صحرا و شطوط و انهار و معادن و اشجار و نباتات و حیوانات و جمادات.
هوش مصنوعی: دوم: منطقه‌ای که شامل زمین و ویژگی‌های آن است، مانند ارتفاعات و دشت‌ها، کوه‌ها و دریاها، بیابان‌ها و صحراها، جوی‌ها و رودخانه‌ها، معادن، درختان، گیاهان، حیوانات و اجسام بی‌جان می‌باشد.
سیم: عالم هوا با آنچه در آن مشاهده میشود از رعد و برق و برف و باران و ابر و صاعقه و امثال اینها و هر یک از این طبقات را انواع متکثره و هر نوعی را اقسام و اصناف غیر متناهیه است که هر یکی را صنعتی و هیئتی و اثر و خاصیتی و ظاهری و باطنی و حرکت و سکونی و حکمت و مصلحتی است که بجز خداوند دانا نتواند ادراک نمود.
هوش مصنوعی: عالم هوا شامل پدیده‌های مختلفی مانند رعد و برق، برف، باران، ابر و صاعقه است. این پدیده‌ها به دسته‌ها و انواع گوناگونی تقسیم می‌شوند و هر نوع دارای ویژگی‌ها و آثار خاص خود است. این ویژگی‌ها شامل جنبه‌های ظاهری و باطنی، حرکات، سکون‌ها، حکمت‌ها و مصلحت‌ها است که فقط خداوند قادر به درک و فهم آنهاست.
و هر یک از اینها را که دست زنی محل تفکر و عبرت، و باعث بصیرت و معرفت می گردد، زیرا که همگی آنها گواهان عدل و شهود صدق اند بر وحدانیت خالق آنها و حکمت او کمال او قدرت و عظمت او.
هوش مصنوعی: هر یک از این نشانه‌ها و آیات الهی، محل تفکر و عبرت هستند و باعث شناخت و بصیرت می‌شوند. زیرا همه آنها گواهی بر عدل و راست‌گویی خداوند دارند و بر وحدانیت، حکمت، کمال، قدرت و عظمت او دلالت می‌کنند.
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
هوش مصنوعی: برگ‌های سبز درختان، برای افراد با درک و توانایی شناخت، هر یک به‌عنوان صفحه‌ای از کتابی است که معرفت و آگاهی درباره‌ی خالق را در خود دارد.
پس هر که دیده بصیرت بگشاید و به قدم حقیقت گرد سراپای عالم وجود برآید و مملکت خداوند ودود را سیر کند در هر ذره از ذرات مخلوقات، عجایب حکمت و آثار قدرت، این قدر مشاهده می کند که فهم او حیران و عقل او واله و سرگردان می گردد.
هوش مصنوعی: هر کس که چشم بصیرت خود را باز کند و با گام‌های حقیقت در سراسر عالم وجود قدم بگذارد و در مملکت خداوند نگاهی بیفکند، در هر جزء از مخلوقات، عجایب حکمت و نشانه‌های قدرت را مشاهده می‌کند به گونه‌ای که فهم او متحیر و عقلش سرگردان خواهد شد.
و شبهه ای نیست در اینکه طبقات عوالم پروردگار در شرافت و وسعت متفاوت اند و هر عالم پستی را نسبت به ما فوق آن قدر محسوسی نیست پس عالم خاک را که پست ترین عالم خداوند پاک است قدری نیست در نزد عالم هوا، همچنان که عالم هوا را مقداری نیست به قیاس عالم سموات، و عالم سموات را نسبت به عالم مثال، و عالم مثال را نظر به عالم ملکوت، و عالم ملکوت را نظر به عالم جبروت، و تمام اینها را نسبت به آنچه ما را راهی به ادراک آن نیست از عوالم الهیه و آنچه از مخلوقات را که بر روی پست ترین همه این عوالم است که زمین باشد از حیوانات و نباتات و جمادات قدر محسوسی نسبت به اهل زمین نیست و از برای هر یکی از این اجناس ثلاثه انواع و اقسام و اصناف و افراد بی نهایت است و هر یک از این عوالم مشتمل است بر عجایب بسیار و غرایب بی شمار که تعداد آنها از حد و حصر متجاوز و بنان و بیان از ترقیم آن ابکم و عاجز است.
هوش مصنوعی: شکی نیست که سطوح مختلف عوالم پروردگار از نظر شرافت و وسعت با هم تفاوت دارند و هر عالمی نسبت به عالمی بالاتر از خود، کم‌اهمیت‌تر به نظر می‌رسد. به همین ترتیب، عالم خاک که پایین‌ترین عالم به شمار می‌رود، در برابر عالم هوا از ارزشی برخوردار نیست و عالم هوا هم هیچ‌گونه نسبتی با عالم آسمان ندارد. همین‌طور، عالم آسمان هم نسبت به عالم مثال، عالم مثال نسبت به عالم ملکوت، و عالم ملکوت نسبت به عالم جبروت، کم‌اهمیت‌تر هستند. تمام این عوالم در مقایسه با عوالم الهی دیگر که ما به درک آن‌ها دسترسی نداریم، هیچ ارزشی ندارند. همچنین، موجودات روی زمین که در پایین‌ترین سطح این عوالم قرار دارند، مانند حیوانات، گیاهان و جمادات نیز نسبت به اهل زمین از اهمیت خاصی برخوردار نیستند. برای هر یک از این سه دسته از موجودات نیز انواع و اقسام و ویژگی‌های بی‌شماری وجود دارد و هر یک از این عوالم پر از شگفتی‌ها و عجایب است که تعدادشان فراتر از حد و شمارش بشری است و توصیف دقیق آن‌ها از عهده انسان خارج است.