گنجور

فایده - کیفیت سد ابواب خواطر، و رفع وساوس

بدان که سر ابواب خواطر و دفع وساوس اگر چه صعب و مشکل و لیکن مرتبه ای است بس عظمی، و موهبتی است بس کبری کلید گنج سعادات و مفتاح ابواب مرادات است، زیرا که دل مانند ظرفی است که خالی بودن آن از محالات است پس لامحاله بعد از آنکه از افکار بی فایده تهی گردید، محل ذکر خدا و نزول جند ملائکه خواهد شد و از دوام یاد خدا انس به او، و از انس، مرتبه شوق به لقای او و محبت او که اعظم مراتب و اسنای مواهب است حاصل، و ابواب معارف از عالم فیض بر دل گشوده می شود و به آن سبب از ظلمات شکوک و اوهام بیرون می آید و در این هنگام، نفس به مرتبه اطمینان و ثبات در عقاید و معارف می رسد، چنانکه خدای تعالی فرموده که «الا بذکر الله تطمئن القلوب» یعنی «آگاه باش که به سبب یاد خدا دلها به مرتبه اطمینان می رسند».

و لیکن همچنان که دانستی خلاصی از چنگ خواطر و وساوس، موقوف است بر تخلیه نفس از رذائل صفات، و تحلیه آن به شرایف ملکات و مواظبت بر ذکر خدا و سر در این، آن است که بعد از تخلیه و تحلیه و دوام ذکر، نفس را صفائی و بهجتی حاصل، و قوه عاقله را تسلط و قوتی پیدا می شود و بر سایر قوا مستولی و غالب می گردد و از کشاکش آنها متاثر نمی شود، بلکه آنها را به مقتضای مصالح کار می فرماید و عنان قوه واهمه و متخیله را ضبط می نماید، به طوری که آنها را بدون امر و نهی قوه عاقله تصرفی ممکن نمی باشد و خودسرانه به هر وادی که خواهند نمی توانند رفت و بعد از اینکه این حالت مکرر شد و به مرتبه ملکه رسید این دو قوه را ملکه اطاعت و انقیاد عاقله حاصل می شود و از هرزه گردی و اضطراب باز می ایستد و به غیر از خواطر محموده از خزانه غیب در آن خطور نمی کند و نفس منقاد عاقله می شود و تنازع لشکر ملک و شیاطین بر طرف، بلکه سد ابواب شیاطین شده، جند ملک بی متنازع در آنجا قرار می گیرند و نفس در مقام اطمینان مستقر می گردد و این نیز معنی دیگر است از برای اطمینان نفس که به سبب یاد خدا و سد خواطر حاصل می شود و آن مستلزم آن است که اشراقات عالم قدس در ساحت دل پرتو افکند و لمعات انوار الهیه از مشکوة ربوبیه در آن بتابد و اطمینان در معارف علوم نیز حاصل گردد و از اهل خطاب مستطاب: «یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة» گردد یعنی «ای نفس مطمئنه همچنان که اول از عالم قدس به این عالم آمدی بازگرد به سوی پروردگار، راضی و خوشنود».

و چنین نفسی اشرف نفوس، و صاحب آن از جمله مقربین و صدیقین، و مقابل آن نفس منکوسه است که از صفات خبیثه که مملو به اخلاق رذیله ملوث است و به این سبب راههای ملائکه از آنجا مسدود، و درهای شیاطین گشاده و مفتوح می گردد و لشکر شیطان در آنجا مسکن می سازند و از آنها دودی سیاه و تیره بر می خیزد و اطراف و جوانب دل را فرو می گیرد، و از آن نور یقین منتفی و چراغ ایمان خاموش می گردد و هرگز خیال خیری پیرامون آن نمی گردد، بلکه پیوسته محل وساوس شیاطین و محل آمد و شد آن لعین است و اگر گاهی فکری کند که در ظاهر خیر باشد، چون به غور آن رسی و حقیقت آن را بنگری به غیر از شر محض و از تلبیس شیطان نباشد و امید بازگشت به خیر از چنین دلی نیست و علامت این دل آن است که موعظه و نصیحت در آن تأثیر نکند و چون سخن حقی شنوده دیده بصیرتش از فهم آن کور، و گوش هوشش از شنیدن آن کر باشد بلکه اکثر صاحبان این دل پند و نصایح و موعظه را از قبیل سخنان لاطائل و ترهات می شمارند و در آیات متعدده خدای تعالی اشاره به چنین نفسی فرموده اند از آن جمله: «ارایت من اتخذ الهه هواه افانت تکون علیه وکیلا» خلاصه معنی آنکه، خطاب به حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید که «کسی که خدای خود را هوا و هوس خود قرار داد، یعنی اطاعت آن را نمود آیا تو می توانی آن را به اصلاح بیاوری و دفع فساد از آن کنی؟

و از آن جمله «ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه» یعنی «محکم کرده است خدا پرده غفلت را بر دلها و گوشها و چشمهای ایشان، پس حق را نمی فهمند و نمی شنوند و نمی بینند».

و در جای دیگر می فرماید: «ان هم الا کالانعام بل هم اضل سبیلا» یعنی «نیستند ایشان مگر مثل چهارپایان، بلکه گمراه ترند».

و در مکانی دیگر می فرماید «سواء علیهم ء أنذرتهم أم لم تنذرهم لا یومنون» خلاصه معنی آنکه «نصیحت و تهدید تو ایشان را سودی نمی دهد و مساوی است خواه بترسانی تو ایشان را یا نه، ایمان نخواهند آورد».

و میان این دو نفس، نفسی است که نه در سعادت مانند اول، و نه در شقاوت به مثابه ثانی باشد، بلکه متوسط میان این دو باشد و این مراتب مختلفه دارد و از برای آن عرض عریضی است و اکثر نفوس عوام مسلمین از افراد این قسمند.

اطلاعات

منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که سر ابواب خواطر و دفع وساوس اگر چه صعب و مشکل و لیکن مرتبه ای است بس عظمی، و موهبتی است بس کبری کلید گنج سعادات و مفتاح ابواب مرادات است، زیرا که دل مانند ظرفی است که خالی بودن آن از محالات است پس لامحاله بعد از آنکه از افکار بی فایده تهی گردید، محل ذکر خدا و نزول جند ملائکه خواهد شد و از دوام یاد خدا انس به او، و از انس، مرتبه شوق به لقای او و محبت او که اعظم مراتب و اسنای مواهب است حاصل، و ابواب معارف از عالم فیض بر دل گشوده می شود و به آن سبب از ظلمات شکوک و اوهام بیرون می آید و در این هنگام، نفس به مرتبه اطمینان و ثبات در عقاید و معارف می رسد، چنانکه خدای تعالی فرموده که «الا بذکر الله تطمئن القلوب» یعنی «آگاه باش که به سبب یاد خدا دلها به مرتبه اطمینان می رسند».
هوش مصنوعی: بدان که یافتن آرامش و جلوگیری از فکرمشغولی‌ها ممکن است سخت و دشوار باشد، اما این کار ارزش بسیار زیادی دارد و یک نعمت بزرگ به شمار می‌آید. این فرآیند کلید دستیابی به سعادت و دستیابی به خواسته‌هاست. زیرا دل مانند ظرفی است که نمی‌تواند خالی باشد و هرگز نمی‌تواند از افکار بیهوده خالی بماند. بنابراین، زمانی که از افکار بی‌فایده پاک شود، به مکانی برای یاد خدا و نزول رحمت ملائکه تبدیل خواهد شد. از استمرار یاد خدا، آرامش و نزدیکی به او حاصل می‌شود و این نزدیکی به ایجاد عشق و شوق به ملاقات او منجر می‌گردد، که بالاترین مرتبه از نعمت‌هاست. در این حالت، درهای معرفت از عالم فیض به دل باز می‌شوند و انسان از تردید و اوهام رهایی می‌یابد. در این زمان، نفس به آرامش و ثبات در باورها و معرفت‌ها می‌رسد، چنانکه در آیات قرآن بیان شده است که یاد خدا باعث آرامش دل‌ها می‌شود.
و لیکن همچنان که دانستی خلاصی از چنگ خواطر و وساوس، موقوف است بر تخلیه نفس از رذائل صفات، و تحلیه آن به شرایف ملکات و مواظبت بر ذکر خدا و سر در این، آن است که بعد از تخلیه و تحلیه و دوام ذکر، نفس را صفائی و بهجتی حاصل، و قوه عاقله را تسلط و قوتی پیدا می شود و بر سایر قوا مستولی و غالب می گردد و از کشاکش آنها متاثر نمی شود، بلکه آنها را به مقتضای مصالح کار می فرماید و عنان قوه واهمه و متخیله را ضبط می نماید، به طوری که آنها را بدون امر و نهی قوه عاقله تصرفی ممکن نمی باشد و خودسرانه به هر وادی که خواهند نمی توانند رفت و بعد از اینکه این حالت مکرر شد و به مرتبه ملکه رسید این دو قوه را ملکه اطاعت و انقیاد عاقله حاصل می شود و از هرزه گردی و اضطراب باز می ایستد و به غیر از خواطر محموده از خزانه غیب در آن خطور نمی کند و نفس منقاد عاقله می شود و تنازع لشکر ملک و شیاطین بر طرف، بلکه سد ابواب شیاطین شده، جند ملک بی متنازع در آنجا قرار می گیرند و نفس در مقام اطمینان مستقر می گردد و این نیز معنی دیگر است از برای اطمینان نفس که به سبب یاد خدا و سد خواطر حاصل می شود و آن مستلزم آن است که اشراقات عالم قدس در ساحت دل پرتو افکند و لمعات انوار الهیه از مشکوة ربوبیه در آن بتابد و اطمینان در معارف علوم نیز حاصل گردد و از اهل خطاب مستطاب: «یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة» گردد یعنی «ای نفس مطمئنه همچنان که اول از عالم قدس به این عالم آمدی بازگرد به سوی پروردگار، راضی و خوشنود».
هوش مصنوعی: برای رهایی از افکار و وسوسه‌ها، لازم است که انسان ابتدا خود را از ویژگی‌های منفی پاک کند و به صفات نیکو بیفزاید. همچنین، یاد خداوند و ذکر او باید به صورت مداوم انجام شود. با این کار، روح انسان به پاکی و شادی می‌رسد و عقلش توانایی و قدرت پیدا می‌کند تا بر دیگر قوا تسلط یابد و تحت تأثیر آنها قرار نگیرد. در نتیجه، می‌تواند آنها را بر اساس ضرورت‌ها هدایت کند و کنترل قوه خیالی و تصوری را به دست گیرد، به‌گونه‌ای که این قوا نمی‌توانند بدون فرمان عقل عمل کنند. با تکرار این حالت و رسیدن به مرتبه‌ای از تسلط، این دو قوه به اطاعت و تبعیت از عقل عادت می‌کنند و دیگر به افکار نابجا نمی‌پردازند. در نتیجه، نفس تحت فرمان عقل قرار می‌گیرد و نزاع بین نیروهای الهی و شیطانی برطرف می‌شود، به‌طوری که درهای شیطانی بسته می‌شود و نیروهای ملک در آنجا مستقر می‌گردند و شخص در آرامش قرار می‌گیرد. این حالت، اطمینانی دیگر است که به دلیل یاد خدا و سد کردن افکار ناخواسته حاصل می‌شود و به روشنی و روشنایی‌های الهی در دل انسان می‌افزاید. در یافته‌های معنوی، به این حالت اطمینان می‌رسیم که به پروردگار راضی و خشنود برمی‌گردیم.
و چنین نفسی اشرف نفوس، و صاحب آن از جمله مقربین و صدیقین، و مقابل آن نفس منکوسه است که از صفات خبیثه که مملو به اخلاق رذیله ملوث است و به این سبب راههای ملائکه از آنجا مسدود، و درهای شیاطین گشاده و مفتوح می گردد و لشکر شیطان در آنجا مسکن می سازند و از آنها دودی سیاه و تیره بر می خیزد و اطراف و جوانب دل را فرو می گیرد، و از آن نور یقین منتفی و چراغ ایمان خاموش می گردد و هرگز خیال خیری پیرامون آن نمی گردد، بلکه پیوسته محل وساوس شیاطین و محل آمد و شد آن لعین است و اگر گاهی فکری کند که در ظاهر خیر باشد، چون به غور آن رسی و حقیقت آن را بنگری به غیر از شر محض و از تلبیس شیطان نباشد و امید بازگشت به خیر از چنین دلی نیست و علامت این دل آن است که موعظه و نصیحت در آن تأثیر نکند و چون سخن حقی شنوده دیده بصیرتش از فهم آن کور، و گوش هوشش از شنیدن آن کر باشد بلکه اکثر صاحبان این دل پند و نصایح و موعظه را از قبیل سخنان لاطائل و ترهات می شمارند و در آیات متعدده خدای تعالی اشاره به چنین نفسی فرموده اند از آن جمله: «ارایت من اتخذ الهه هواه افانت تکون علیه وکیلا» خلاصه معنی آنکه، خطاب به حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید که «کسی که خدای خود را هوا و هوس خود قرار داد، یعنی اطاعت آن را نمود آیا تو می توانی آن را به اصلاح بیاوری و دفع فساد از آن کنی؟
هوش مصنوعی: این متن به توصیف دو نوع نفس می‌پردازد. یکی نفس پاک و شریف است که صاحب آن از مقربین و راستگویان به شمار می‌آید، در حالی که نوع دیگر، نفس پلید و منحوس است که به صفات ناپسند آلوده شده و از طریق آن، راه‌های فرشتگان مسدود و درهای شیاطین گشوده می‌شود. این نفس، محل وسوسه‌های شیطانی و تاریکی است و در آن نور یقین و چراغ ایمان خاموش می‌شود. افرادی که چنین دلی دارند، معمولاً در برابر موعظه و نصیحت بی‌علاقه‌اند و ممکن است به ظاهر فکر کنند که کاری خیر انجام می‌دهند، اما در باطن آن، جز شر نیست و امیدی به بازگشت به خیر از آن‌ها نیست. به طور کلی، خداوند در آیات مختلف به چنین نفسی اشاره کرده و از آن به عنوان نمونه‌ای از نفوس نادرست و منحرف یاد کرده است.
و از آن جمله «ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه» یعنی «محکم کرده است خدا پرده غفلت را بر دلها و گوشها و چشمهای ایشان، پس حق را نمی فهمند و نمی شنوند و نمی بینند».
هوش مصنوعی: خداوند بر دل‌ها و گوش‌ها و چشمان آن‌ها پرده‌ای از غفلت کشیده است، به طوری که نمی‌توانند حق را درک کنند، بشنوند یا ببینند.
و در جای دیگر می فرماید: «ان هم الا کالانعام بل هم اضل سبیلا» یعنی «نیستند ایشان مگر مثل چهارپایان، بلکه گمراه ترند».
هوش مصنوعی: در جای دیگری گفته شده است که آنها فقط مانند چهارپایان هستند، بلکه حتی از آن‌ها نیز گمراه‌ترند.
و در مکانی دیگر می فرماید «سواء علیهم ء أنذرتهم أم لم تنذرهم لا یومنون» خلاصه معنی آنکه «نصیحت و تهدید تو ایشان را سودی نمی دهد و مساوی است خواه بترسانی تو ایشان را یا نه، ایمان نخواهند آورد».
هوش مصنوعی: در جای دیگری گفته شده است که نصیحت و هشدار تو برای این افراد فایده‌ای ندارد و هیچ تفاوتی نمی‌کند که آنها را بترسانی یا نه؛ آنها هرگز به ایمان نخواهند آورد.
و میان این دو نفس، نفسی است که نه در سعادت مانند اول، و نه در شقاوت به مثابه ثانی باشد، بلکه متوسط میان این دو باشد و این مراتب مختلفه دارد و از برای آن عرض عریضی است و اکثر نفوس عوام مسلمین از افراد این قسمند.
هوش مصنوعی: بین دو نوع نفس، یک نوع نفس وجود دارد که نه به خوشبختی نخستین شباهت دارد و نه به بدبختی دومی، بلکه حالتی متعادل بین این دو است. این نوع نفس دارای درجات مختلفی است و دامنه گسترده‌ای دارد. بیشتر نفوس مردم عادی مسلمان از این دسته هستند.